روانشناسی لکنت زبان

درمان لکنت زبان چیست| گفتاردرمانی لکنت زبان در کودکان | مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر

سر فصل مطالب

مرکز لکنت زبان دکتر صابر در حیطه درمان اختلالات گفتار و زبان کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. گفتاردرمانی لکنت زبان از مهم ترین درمان های لکنت می باشد که توسط درمانگران مجرب مرکز به کودکان ارائه می گردد. استفاده از رویکردهای مختلف گفتاری در کنار رفتاردرمانی و بازی درمانی موجب تسریع روند بهبودی در کودکان می گردد. یک گفتاردرمان لکنت با استفاده از تکنیک های مختلف درمانی و تجهیزات پیشرفته مرکز درمان لکنت زبان دکتر صابر نظیر اتاق شنیداری، سویچ صوتی و… بهترین نتیجه درمانی را برای کودکان رقم می زنند.

  جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

اولین درمان لکنت زبان

بدون شک اولین درمان ها برای کودکان زیر شش سال، توسط والدین انجام می گیرد. در برهه ای از مراحل رشد گفتار و زبان، کودکانی که مستعد لكنت هستند، لکنت کردن را آغاز می کنند. در این میان برخی از والدین شروع به اصلاح و برخی با استفاده از گفتار آرام شروع به آرام کردن آن می کنند. بنابراین بحث اینکه کدام روش درمانی برای کودکان دارای لکنت مفیدتر است، مطرح می شود.

مروری بر درمان های انجام شده برای کودکان دارای لکنت نشان می دهد که در گذشته از چهار رویکرد مختلف برای درمان استفاده می شده است. یکی از این رویکردها که تقریباً یک قرن قدمت دارد حاکی از آن است که والد و درمانگر نباید توجه کودک را به لکنتش جلب نمایند. حامیان این رویکرد از روش های غیرمستقیم برای درمان استفاده   می کنند و سعی در کاهش تنش های ارتباطی و فشارهای زندگی دارند. رویکرد دیگر، یک درمان غیررسمی مستقیم است که توسط والدین اجرا می شود. در این رویکرد والدین به طور خودانگیخته و یا با توصیه متخصص از کودک می خواهند تا گفتار خود را متوقف سازد و بدون لكنت صحبت کند. در رویکرد سوم که توسط ون رایپر مطرح شد، لکنت کودک به طور مستقیم تحت درمان قرار می گیرد. در این رویکرد گفتار روان بازخورد مثبت و گفتار ناروان بازخورد منفی می گیرد.

برای ایجاد گفتار روان، والد علاوه بر این که در لحظه وقوع لکنت، با تکرار روان کلمات لکنت شده کودک را تحریک می کند، باید محیط کودک را نیز دست خوش تغییراتی کند. اما حامیان این رویکرد نیز به والدین جهت آگاه شدن کودک هشدار می دهند. استدلال آنها این است که “در صورت عدم آگاهی، کودک واکنش های مقاومتی و انزواجویانه بروز نمی دهد”. رویکرد چهارم که از رویکرد ون رایپر مستقیم تر است، استفاده ساختمند از پاداش و تنبیه را پیشنهاد می کند. طرفداران این رویکرد، برنامه لید کامب را طراحی نموده اند.

رویکردهای غیرمستقیم

رویکردهای مورد پذیرش در قرن بیستم رویکردهای غیرمستقیم بودند. در این رویکردها برای دستیابی به

گفتار روان، باید محیط کودک را “بدون آگاه کردن وی از لکنتش” تغییر داد.

 نظریه تشخیص زاد

جانسون معتقد بود که لکنت در نتیجه برچسب زدن ناروانی های طبیعی کودک به عنوان لکنت، به یک

مشکل ماندگار تبدیل می گردد. به عبارت دیگر این دیدگاه معتقد بود که تنها عامل ایجاد لکنت، برچسب

زدن غلط لکنت روی ناروانی های طبیعی کودک و تصحیح آن ها از سوی والدین می باشد.

 مدل ظرفیت و تقاضا

پس از به دست آمدن شواهدی دال بر نقص در مهارت های حرکتی، تولیدی و زبانی در افراد لکنتی،

پژوهشگران فرضیاتی مبنی بر ارتباط این نقایص و لکنت مطرح نمودند. مدل ظرفیت و تقاضا معتقد است

که افراد لکنتی در برخی ظرفیت های عصب شناختی خود دارای محدودیت هستند. به عبارت دیگر؛ ابتلا به

لكنت به ظرفیت های عصب شناختی فرد و تقاضاهایی که از سوی تکالیف گفتاری بر وی تحمیل می شود،

وابسته است. انجام درمان براساس این مدل تلاش می کند تا تقاضاهای محیطی را کاهش داده و به این

شکل ظرفیت ها و توانمندی های فرد و خانواده را در مواجهه با لکنت افزایش دهد.

گفتاردرمانی لکنت زبان

درمان لکنت زبان چیست

 اصلاح لكنت توسط والدين

در اوایل قرن گذشته برخی از نویسندگان، والدین را تشویق می کردند تا به اصلاح لکنت کودکشان بپردازند.به والدین توصیه می شود تا از گوش کردن به گفتار دارای لکنت کودکشان اجتناب ورزند و از آنها بخواهند فقط زمانی که می توانند گفتار روانی داشته باشند، شروع به صحبت کنند. این نظر، نقطه مقابل باوری بود که بی توجهی والد به لکنت را مطرح می کرد. شواهد نشان می دهد که اصلاح لكنت توسط والدین غالباً موفق بوده و یا حداقل از بروز بهبودی خودبخودی ممانعت نکرده است. کسانی که از اصلاح لكنت توسط والدین حمایت می کردند، معمولاً این کار را به شیوه ای ملایم توصیه می کردند. به عنوان مثال آلبرایت و راف پیشنهاد می کنند از توصیه هایی که مفهوم خوبی دارند و با آرامش و محبت فرد گوینده همراه هستند (نظیر صبر کن و در مورد چیزی که می خواهی بگویی، فکر کن؛ آرام تر صحبت کن، قبل از صحبت کردن یک نفس عمیق بکش) استفاده شود. این رویکرد مستقیم که توسط والدین و به شیوه ای نامنظم انجام می گیرد، هرگز به طور دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است. از طرفی چون کودکان تحت این رویکرد بدون درمان رسمی به بهبودی دست می یابند، باید پیامدهای مثبت آن را با احتیاط مورد توجه قرار داد.

 رویکرد مستقیم ون رایپر

درمانگری که این رویکرد را به کار می برد می تواند به طور مستقیم روی روانی گفتار کار کند و سخن گفتن را برای کودک خوشایند کند. درمانگر با مدل هایی که برای کودک قابل دسترسی است به تحریک وی می پردازد و از این طریق روانی کودک را افزایش می دهد. ون رایپر در توصیف رویکرد خویش به بحث در مورد شیوه توجه به کودک و تحسین وی به خاطر ارائه گفتار روان پرداخته است. وی همچنین پیرامون بازی هایی که عبارات روان کودک را با استفاده از غذا یا پاداش مورد تقویت قرار می دهند و نیز ایجاد فعالیت هایی که کودک را وادار به گفتار روان می سازند به تفصیل بحث نموده است. در این رویکرد والدین و درمانگران هنگام مواجهه با لکنت شدید در کودک باید به شیوه ای روان و بدون جلب توجه کودک به تکرار عبارت وی بپردازند. به طور خلاصه می توان گفت که ون رایپر از فرایند شرطی سازی عامل حمایت کرده، و به والدین پیشنهاد می کند تا از این روش برای افزایش روانی و کاهش لکنت استفاده کنند. البته باید ذکر شود که این شرطی سازی به دلیل ممانعت از آگاه شدن کودک نسبت به آنچه مورد تقویت قرار می گیرد، باید به شیوه ای نامنظم انجام گیرد.

شرطی سازی عامل

در سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ به کارگیری تقویت ها، اصلاحات و سایر تنبیه ها ساختمندتر شدند. کاربرد آزمایشی رویکرد شرطی سازی عامل برای کودکان لکنتی توسط ریکارد و ماندی و لیچ آغاز شد. در سال ۱۹۷۱ نیز رایان برنامه ای شامل تقویت روانی گفتار و تنبيه لكنت برای کودکان شش ساله تهیه کرد . این برنامه در شرایط گفتاری که به صورت سلسله مراتبی پیچیده تر می شد، انجام می گرفت و در نهایت به تعمیم و تثبیت روانی منجر می گردید. رایان شرح دقیق و با ارزشی درباره به کارگیری شرطی سازی عامل برای کودکان دبستانی جهت حفظ روانی در محیط های طبیعی ارائه داد.

علی رغم موفقیت استفاده از تنبیه و تقویت برای بزرگ سالان و کودکان دبستانی، هیچ گونه مطالعه منتشر شده ای در دهه ۶۰ برای کودکان پیش دبستانی لکنتی یافت نمی شود. گلاسنر و روزنتال نشان دادند که بسیاری از والدین در اصلاح لکنت کودکشان موفق بوده اند. طبق گزارش آنها از میان ۱۰۱ کودک پیش دبستانی که توسط والدینشان مورد تصحیح قرار گرفتند، تنها ۳۶ کودک همچنان دارای لکنت بودند،در ۴۸ کودک لکنت به طور کامل از بین رفته بود و در ۱۷ کودک لکنت گاهاً ظاهر می شد.

در مطالعه ای کاستلو درمان های شرطی سازی عامل را برای مراجعانی با سطوح سنی مختلف به کار برد. او براساس تجربه بالینی خود، پیشنهاد کرد که کودکان دو ساله را می توان با ارائه ژتون ها و تشویق هایی برای عبارات روان و اصلاحات کلامی در لحظات لكنت، به طور موفقیت آمیزی درمان نمود.

کاستلو برنامه های خود را براساس افزایش تدریجی طول عبارات در کودک طراحی نمود. بنابراین چون در ابتدا معمولاً عبارات روان توسط کودک تولید می شد، تنبیه به ندرت مورد نیاز بود. طبق گزارش وی تعمیم به طور خودبخودی رخ می داد. ولی چنانچه لازم می دید، بخشی از مراحل درمان را به والدین آموزش می داد تا در منزل انجام دهند و به روند تعمیم کمک کنند. وی خاطر نشان کرد که هیچ گاه از والدین نمی خواهد که به اصلاح لكنت کودک بپردازند، زیرا بیم داشت که والدین به نحو نامناسبی از آن استفاده نمایند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

error: Content is protected !!