فلج مغزی در کودکان خود را با علائمی نظیر تاخیر حرکتی کودک، عدم توانایی کودک در نگه داشتن سر، سفتی اندام ها و نتوانی در حرکت دادن یک سمت بدن یا هر دو سمت بدن نشان می دهد. کودکان با فلج مغزی خفیف ممکن است دیرتر از نوع شدید آن تشخیص داده شوند اما در هر زمان که والدین پی به مشکلات حرکتی نوزاد خود برند باید در اولین فرصت جهت ارزیابی دقیق حرکتی نوزاد اقدام نمایند. مرکز درمان فلج مغزی دکتر صابر به صورت تخصصی در زمینه کاردرمانی فلج مغزی و گفتاردرمانی فلج مغزی فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
آیا کودک فلج مغزی من توان مراقبت از خود را خواهد داشت؟
هدف نهایی کاردرمانی رساندن کودک به حداکثر استقلال ممکن است. بعضی از کودکانی که فلج مغزی در آنها از نوع خفیف است، مشکل خاصی در مسیر کسب استقلال نخواهند داشت. برای بعضی دیگر، کسب این فرآیند کند و زمانبر است. تعدادی از کودکان مبتلا به فلج مغزی شدید، به علت مشکلات عدیدهای که دارند، همیشه نیازمند دریافت کمک از اطرافیان خود خواهند بود.
اما نکته مهمیکه همیشه والدين و اطرافیان کودک فلج مغزی باید به آن توجه ویژه داشته باشند اینست که اجازه دهند کودک همه کارهای خویش را تا حد امکان خودش انجام بدهد. اگر کودک قادر نیست یک فعالیت را خودش بهطور کامل انجام بدهد، آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم کرده و هر قسمتی که کودک قادر به انجام آن است (حتی به میزان خیلی کم) را به خودش واگذار کنند. اینکار باعث ایجاد حس خود کارآمدی و اعتماد به نفس در کودک شده، به طوریکه سعی میکند بقیه قسمتهای آن فعالیت را فراگرفته و در آن به طور فعال مشارکت داشته باشد. به عنوان مثال اگر کودک در تعویض پیراهن خود به والدین متکی است، لازم است در ابتدا این فعالیت را به اجزا کوچکتر مانند آوردن پیراهن تمیز از کشو، باز کردن دکمه لباس، در آوردن آستینها، و پوشیدن یک آستین و بعد آستین دیگر، … تقسیم کرده (حتی میتوان به اجزا کوچکتر از این نیز تقسیم کرد) و یک بخش را (ترجیحاً بخشی که خود کودک دوست دارد) به خود کودک بسپارند. سپس با افزایش توانمندی کودک بقیه قسمتهای فعالیت را نیز به عهده خود او بگذارند.
آیا کودک فلج مغزی من میتواند صحبت کند؟
انواع گوناگونی از توانمندیهای ارتباطی (کلامی و غیرکلامی) در میان کودکان فلج مغزی رواج دارد. بعض از این کودکان برای یادگیری تکلم مشکل خاصی ندارند. اما بعضی دیگر در کنترل عضلات گفتاری مانند عضلات صورت و اطراف دهان، زبان، حلق و حنجره مشکل داشته و یا دچار تاخیر در رشد مهارتهای شناختی هستند. مهارتهای شناختی به آن دسته از مهارتهای ذهنی اطلاق میشود که کودک برای یادگیری هر چیزی نیازمند آنها است. این مهارتها عبارتند از توجه، تمرکز، توانایی حل مسئله، حافظه، تفکر و استدلال. این دسته از کودکان به منظور رشد و توسعه گفتار و یا یادگیری دیگر روشهای ارتباطی، نیازمند استفاده از خدمات گفتار درمانی و یا آسیبشناس گفتار و زبان (گفتاردرمانگر) هستند. البته شایان ذکر است که در صورت وجود مشکلات شناختی در کودک، کاردرمانگر ذهنی میتواند به صورت فعال در این حیطه وارد شده و مشارکت کند.
آیا ممکن است مشکلات رفتاری در کودک من ایجاد شود؟
در مسیر رشد کودکان فلج مغزی، ممکن است در بعضی از آنها رفتارهای نابهنجار، ضداجتماعی و غیرقابل کنترل شکل بگیرد. از طرفی، عدم تحرک یا تحرک نامناسب و نیز عدم توانایی در برقراری ارتباط با دیگران، از عوامل زمینهساز بروز ناکامی یا ناامیدی در این دسته از کودکان هستند. به عنوان مثال، کودکی که گفتار مناسبی ندارد، ممکن است از جیغ زدن برای شروع ارتباط و تعامل با دیگران استفاده کند. خوشبختانه با دو روش میتوان نابهنجاریهای رفتاری را در این کودکان درمان کرد: ۱. تکنیکهای اصلاح رفتار که کمک و یاری روانشناسان را میطلبد چرا که آنها میتوانند در آموزش به والدین کودکان فلج مغزی، برای طرز برخورد صحیح با کودک، در موقعیتهای مختلف نقش مهمی داشته باشند. ۲. رشد و توسعه مهارتهایی که در کودک موجب استقلال بیشتر او میشود. کاردرمانگران به طور مسلم قادر هستند در این حیطه (رشد و ایجاد مهارتهای استقلال بخش) نقش برجستهای ایفا کنند. در پایان، تأکید روی این نکته برای همکاران کاردرمانگر و والدین گرامی بسیار اهمیت دارد که به یاد داشته باشند هر کودک دارای شخصیت منحصر به فرد و بینظیری است. بنابراین برای ایجاد حس كفایت و کارآمدی در کودک و نیز شاد کردن و موفق کردن او در مسیر ناهموار و صعود توانبخشی،باید از روشهای منحصر به فرد (مختص به هر کودک) برای ایجاد انگیزه و اشتیاق در او بهره گرفت. در همین جا است که خلاقیت کاردرمانگر معنی پیدا کرده و همراه با دیگر ابزاری که در اختیار دارد، برای هر کودک نسخه شفابخشی میپیچد.
آیا کودک من از امید به زندگی طبیعی برخوردار خواهد بود؟
مشکل اصلی کودکان فلج مغزی، آسیب اولیه مغزی بوده که به دنبال آن آسیب ثانویه در سیستم اسکلتی- عضلانی و به میزان کمتر در دیگر دستگاههای بدن رخ میدهد. نکته مهم اینجاست که در اکثر کودکان فلج مغزی، بقیه دستگاههای بدن سالم بوده و آنها میتوانند از یک زندگی طبیعی برخوردار باشند. البته این به شرطی محقق میشود که در اسرع وقت، درمانهای توانبخشی خود را شروع نمایند. فقط بخش کوچکی از کودکان فلج مغزی با میزان ابتلای خیلی شدید و با مشکلات همراه جدی مانند تشنج، در معرض خطر کاهش امید به زندگی هستند. به عنوان مثال ممکن است در این دسته از کودکان عفونتهای مکرر قفسه سینه رخ داده و یا دارای تشنجهای طولانی مدت باشند.
آیا کودک بعدی من به فلج مغزی مبتلا خواهد شد؟
این موضوع بسیار بعید بنظر میرسد اما بهتر است شما در این زمینه با پزشک خود مشورت کنید. والدین باید احساس راحتی کرده و تمام موارد را با پزشک خود یک به یک بررسی کرده تا در صورت لزوم به متخصصین ژنتیک ارجاع داده شوند. از طرفی بهتر است در طی حاملگیهای بعدی، به طور مرتب تحت نظر پزشک متخصص زنان و زایمان بوده و مراقبتهای مامایی دریافت کنند.
آیا همه آن چیزی که پزشکان و درمانگران راجع به کودک فلج مغزی من میدانند به من میگویند؟
پاسخ این سوال «بله» است. اما نکته مهم اینجاست که زمانی که درمانگران در پاسخ دادن به پرسش والدين به سختی میافتند، والدین بنا را بر این میگذارند که آنها اطلاعاتی دارند یا متوجه نکتهای شدهاند که از ما مخفی میکنند. به هر حال والدین باید مطمئن باشند که درمانگران حتماً تمام نکاتی که تا آن لحظه راجع به کودکشان متوجه شدهاند را به اطلاع آنها میرسانند. اما سوال مهم دیگر این است که چه موقع درمانگران در توضیح مسائل مربوط به کودک دچار مشکل میشوند؟ شاید بتوان به عواملی از قبیل بیتجربگی درمانگر، اطلاعات ناکافی او، بیان ضعیف او در توضیح مسائل، اطلاعات ناکافی والدین، عدم ارتباط مناسب بین والدین و درمانگر، … اشاره کرد.