هدف گیری مشکل بیمار، به معنی بررسی ذهنی پایدار است که به موجب آن ،گفتاردرمان همواره درصدد دستیابی به علت مشکل پیشرفت بیمار در درمان است. غالبـاً، هرچـه کـه جلسـه ی درمانی به پیش می رود، گفتاردرمان نمی تواند درباره ی سطح مقبولیت جنبـه هـای مختلف درمـان قضاوت تخصصی درستی داشته باشد. در بیشتر مواقع، این ناتوانی در هدف گیری مشکل بیمار، در دو حوزه ی گسترده رٌخ می دهد: مشکلاتی که از درمانگر نشأت گرفته اند، و مشکلاتی که از بیمار نشأت گرفته اند. بدون در نظر گرفتن علت این مشکلات در درمان، نتیجـه يكسـان است: عدم پیشرفت مناسب بیمار در درمان. مرکز گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان مشکلات گفتاری کودکان وبزرگسالان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. متخصصین مجرب مرکز با استفاده از تکنیک های روز دنیا به درمان بیماران پرداخته و تلاش می نمایند بهترین نتیجه درمانی را در کوتاه ترین زمان ممکن حاصل نمایند. از دیگر خدمات مرکز گفتاردرمانی تهران گفتاردرمانی در منزل می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
مشکلات گفتاردرمانی در طول درمان
در حکم یک قانون کلّی ،گفتاردرمانها را تشویق می کنیم تا به عنوان نقطه ی آغـاز هـدف گیری مشکل، رفتارهای خودشان را درحین درمان ارزیابی کنند. مشکلاتی که از درمانگر نشـأت گرفته است، مشکلاتی هستند که ،گفتاردرمان در درمان با آن روبرو می شود که باعث می شوند تا درمان مؤثر واقع نشود و بیمار پیشرفت نکند.
مشکلات گفتاردرمانها در درمان غالبـاً بـه شـرح زیر است: a) بی نتیجه بودن مهارت های برقرار ارتباط بین فردی . b) بی نتیجه بودن مهـارت هـای ویژه ی درمان c) فقدان اطلاعات و مهارت های لازم در برنامه های مداخله ای ویژه برای هدف قرار دادن نیازهای بیمار.SLP ها باید برای تعیین این که آیا اشکال در درمان به علت ناکافی بودن تبحّر آنها در یک یا چند مهارت بالینی در روند درمان است یا نه، همواره کار خود را مورد بررسی قرار دهند. برای مثال، هدف گیری مشکل بیمار به SLP کمک می کند تا مشکل مهارت در درمان را که ناشی از ضعف آمادگی و سازمان بندی است شناسایی کند، و یا این که به او کمک می کند تا مشکلات مربوط به الگو دادن یا ارایـه ی راهنمایی را بررسی کند. بررسی کردن یعنی این که، درباره ی مهارت های بالینی و عملکردها پرسش درست پرسیدن .
نمونه هایی از پرسش هایی که به گفتاردرمان کمک می کند تا تعیین کند آیا اشکال در درمان به دلیل راه و روشی است که او در پیش گرفته است، در زیر آمده است:
۱) آیا مهارت های برقراری ارتباط شخصی و بین فردی من برای کار کردن با این بیمار مناسب است؟
۲) آیا هدف های درستی را برای این بیمار پایه ریزی کرده ام؟
۳) آیا سطح هدف های پایه ریزی شده درست است؟ برای مثال، متناسب با سطح عملکرد این
بیمار، آیا دست یافتن به هدف ها بسیار دشوار و یا بسیار ساده است؟
۴) آیا هدف ها و انتظاراتم را به نحو درستی با بیمار در میان گذاشته ام؟
۵) آیا برای تشویق بیمار به پیشرفت، شور وعلاقه ی درست و مناسبی نشان می دهم؟
۶) آیا اجزای ویژه ی برنامه ی درمانی ای را که اجرا میکنم، می دانم؟
۷) آیا هر بخش از برنامه ی درمان بیمارم ( درمان لکنت، صدا، زبان ، تولید، بلع، و …) را به نحو درستی اجرا می کنم؟
۸) آیا داده های مربوط به عملکرد بیمارم را به دقت نگهداری می کنم؟
۹) آیا از عملکردهای بیمار برپایه ی یک اصل منطقی، تجزیه و تحلیل درستی انجام می دهم؟
۱۰) آیا بر پایه ی عملکردهای بیمار در درمان، برنامه ها وتغییرات را به درستی انجام می دهم؟
هنگامی که درمان مطابق انتظار پیش نرود، مجموعه ی پرسـش هـای دوم بایـد مـدّ نـظـر قـرار گیرد. این پرسش ها به مشکلات نشأت گرفته از بیمار ارتباط دارد. مشکلات نشأت گرفته از بیمار مشکلاتی هستند که در اثر رفتارهای بیمار که به طور منفی روی پیشرفت در درمان تأثیر می گذارند، ناشی می شوند. برای مثال، ممکن است بیمار به نحو درستی ترغیب نشـده باشد تا تلاش کافی در درمان به خرج دهد، در نتیجه، باعـث عـدم پیشرفت کافی می گردد. معمولاً، اشکالات رفتاری نشأت گرفته از بیمار چندان زیاد نیستند، زیرا اساساً ،SLP بایـد برخی از اشکلات رفتاری بیمار را به عهده بگیرد. برای مثال، بیماری که انگیزه ی کافی برای درمان ندارد، یقیناً مسئول برخی از مشکلات، خود بیمار است. با وجود این، از آنجایی که اصولاً متخصص بالینی مسئول پیشرفت بیمار است، متخصص بالینی را هم باید شریک نبود انگیزه در بیمار دانست. نمونه هایی از پرسش هایی که ،SLP باید هنگام تعیین مشکلات نشأت گرفته از بیمار بپرسد، در زیر آمده است:
۱) آیا بیمار برای موفقیت در درمان ، از انگیزه برخوردار است و شور و علاقه ی کافی نشـان می دهد؟
۲) آیا دلایل پنهان یا ذاتی در بیمار وجود دارند که درمان را خنثی و یا بی اثر کنند؟ برای مثال، آیا بیمار در درمان مشارکت می کند؟ با این کار، آیا دور نمای بهبود برقراری ارتباط یا مهارتهای بلع ناخوشاینداند؟
۳) آیا بیمار برای پیشرفت در درمان،خانواده و یا پشتیبان مناسبی دارد؟ صرف نظر از این که نتایج هدف گیری مشکل بیمار نشان بدهد که مشکل یا از درمانگر نشأت گرفته است و یا از بیمار، گفتاردرمان باید مهارت های خود را در هدف گیری مشکل بیمـار گسترش دهد و اقدامات درمانی درستی در پیش گیرد تا اطمینان حاصل کند که بیمار به اندازه ی کافی در درمان پیشرفت می کند.