زمانی تصور میشد که حواس نوزادان خیلی خوب تکامل نیافته است؛ ولی امروزه عقیده بر این است که نوزادان مخلوقاتی هستند که میبینند میشنوند احساس میکنند بوها و مزهها را میفهمند و به محرکات مختلف از جمله درد پاسخ میدهند. مرکز کاردرمانی حسی دکتر صابر در زمینه بررسی و درمان مشکلات حسی کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. سنسوری روم، اتاق تاریک بینایی، اتاق شنیداری و کاردرمانی یکپارچگی حسی از امکانات موثر مرکز کاردرمانی حسی می باشد. در این مطلب به صورت اجمالی درباره حواس کودک توضیح داده می شود.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
رشد و تکامل حواس و ادراک حسی
حس بینایی
حس بینایی در نوزاد از بقیه حواس تکامل نیافته تر است نوزاد از همان ابتدا مقابل نور تحریک شده و آن را تشخیص میدهد. نوزاد قادر است اجسامی را که در فاصله 7–15 اینچی قرار دارد بهوضوح ببیند؛ اما در فواصل نزدیکتر یا دورتر به دلیل عدم توانایی کامل در تطابق چشمها وضوح بینایی کمتر است (دید محیطی نوزاد از دید مرکزی او تکاملیافتهتر است). حدت یا تیزی بینایی (توانایی تشخیص جزئیات تصویر) در نوزادان ضعیف است؛ اما در فواصل نزدیک نوزاد میتواند دایره ضربدر و مربع را از هم تشخیص دهد (شواهد نشان میدهد که نوزاد نزدیکبین است).
در ۶ ماهگی حدت بینایی نزدیک به حد طبیعی است، اما دید طبیعی (۲۰/۲۰) تا سنین ۴–۵ سالگی ایجاد نمیشود. نوزادان نگاهکردن به چهرهی انسان را به سایر اشیا ترجیح داده و در یکماهگی چهرهی مادرشان را از میان سایر چهرهها میشناسند تفاوت حالات چهره را تشخیص داده و حتی گاهی تقلید نیز مینمایند؛ آنها همچنین میتوانند حرکات آهسته مادر را تا حدی دنبال کنند. تعدادی از نوزادان از ابتدا دید دوچشمی دارند و از هر دو چشم برای خیرهشدن به اشیا استفاده میکنند، اما به طور معمول دید دو چشمی در 3–4 ماهگی به وجود میآید. گرچه معلوم نیست نوزادان بتوانند بلافاصله رنگها را تشخیص دهند؛ ولی وجود این توانایی را در چندماهگی (در برخی از منابع ۲ ماهگی) میتوان نشان داد در ماههای اول حرکات چشم از سر جدا نیست؛ ولی تا ۱ سالگی بهمرور چشمها مستقل از سر به تعقیب اشیا میپردازند در ۳ ماهگی شیرخوار شروع به تماشای حرکات دستها و انگشتان خود میکند و در ۶–۷ ماهگی به تصویر خود در آینه توجه میکند. در حدود ۱۰ ماهگی نیز به کمک حافظهی بینایی کند؛ (مانند خداحافظیکردن). باوجوداینکه تکامل بینایی طی ۲ سال اول سرعت حرکات را یاد گرفته و تقلید میچشم گیری دارد؛ اما تکامل برخی از مهارتهای آن (مانند فوکوس بینایی، تعقیب بینایی و درک عمق) ممکن است تا سنین قبل از مدرسه نیز ادامه یابد
مراحل رشد رفتار بینایی
- × تولد: توجه چشمها بهطرف پنجره یا هر منبع روشن و شی بزرگی جلب میشود .
- × ماه اول: به اشیای نزدیک خیره شده و علاقهی خاصی بهصورت انسان نشان میدهد دید رنگی هنوز وجود ندارد.
- × 2–4 ماهگی: پلکزدن تدافعی دیده میشود، به دستهای خود نگاه کرده و فعالیتهای اطرافیان را دنبال میکند، ممکن است بهصورت طبیعی در چشمها (خصوصاً فواصل نزدیک ) عدم تقارن دیده شود، دید رنگی کمکم ایجاد میشود.
- × 5–8 ماهگی : نگاههای دقیق روی یک مکعب ۲٫۵ سانتیمتری در فاصله ۳۰ سانتیمتری دارد اولین نشانههای درک عمق و هماهنگی چشم و دست بروز میکند
- × 9–12 ماهگی: نگاهکردن دقیق به اشیا کوچک در اندازهی ۱ میلیمتری ( برای مثال: خردههای نان یا تزئینات کیک)، اشاره به اشیای نزدیک موردنظر و اشاره به اشیای موردعلاقه که در فواصل دورتر قرار دارند، فواصل را نسبتاً درست تشخیص میدهد هماهنگی چشم و دست کاملتر میشود.
حس عمقی در کودکان
توانایی رؤیت سهبعدی اشیا و درک فواصل از همان اوایل شیرخوارگی در نوزاد ایجاد میشود. نوزاد در ۶ هفتگی وقتی شیء به چهرهاش نزدیک میشود پلک میزند. البته حدود ۴ ماه طول میکشد تا دید دوچشمی به طور کامل ایجاد گردد. نشاندادهشده است که نوزادان ۵ ماهه برای گرفتن اشیای نزدیک بیشتر از اشیای دور تلاش میکنند. یکی از آزمونهای شناخته شدهی درک عمق از میز مخصوصی تشکیل شده است که ۲–۳ فوت ارتفاع دارد. روی میز از شیشهی ضخیمی تشکیل شده است که زیر نصف آن لایهای شطرنجی قرار گرفته است. زیر بقیهی نصف دیگر شیشه خالی است و لایهی شطرنجی درست زیر آن روی زمین قرار میگیرد . مادر ابتدا در سطح کمعمق و سپس در سمت عمیق ایستاده و کودک را ترغیب میکند بهسوی او بخزد در کودکانی که توانایی خزیدن دارند (6–14 ماهه ) به سمت بخش عمیق میز حرکت نمیکنند. کودکانی که هنوز توانایی خزیدن ندارند وقتی بر روی لبه پرتگاه قرار میگیرند، گریه کرده یا تغییرات ضربان قلب را نشان میدهند.
درک شکل
طی ۲ سال اول زندگی، نحوهی درک شکل اشیا در کودکان تغییر میکند. شیرخواران ۲ماهه به شکلهای دارای تضاد واضح یا اجسام متحرک بیشتر توجه میکنند. قبل از ۴ ماهگی شیرخواران بیشتر جزءنگر هستند برای مثال در این سنین بیشتر به زوایای مثلثی که روی کاغذ کشیده شده است نگاه میکنند؛ بنابراین درک آنها از شکل بیشتر جزءبهجزء است نه درک کلی از شی بهتدریج از 4–5 ماهگی درک کلی از تصویر در کودک کاملتر میشود.
درک چهرهی انسان
شیرخواران ترجیح میدهند به چهرهی انسان نگاه کنند تا به اشیای فاقد واکنش . این رجحان در شیرخواران ۵ روزه نیز دیده میشود. در یکماهگی نوزاد میتواند چهرهی مادر خود را از غریبهها تمیز دهد. در ۳ ماهگی آنها چهرهی مادر خود را در عکس نیز بازشناسی میکنند. در ۷ ماهگی حتی بین بیان چهرهای ترس و شادی افتراق قائل میشوند.
حس شنوایی
جنین در رحم مادر نیز توانایی شنیدن صداها را دارد به صورتی که گاهی در برابر صداهای بلند و ناگهانی واکنش نشان میدهد. آنها احتمالاً میتوانند صدای مادرشان را تشخیص داده؛ ولی وجود این توانایی در نوزادان چندروزه دیده شده است. پس از تولد حساسیت شنوایی نوزاد کمی کمتر از بزرگسالان است و احتمالاً قادر هستند صداها را از نظر شدت، زیر و بمی، و مدت متفاوت از هم تمیز دهند ( نوزاد به صدای زیرتر حساستر است). بهعلاوه جهت صدا را نیز تشخیص داده و سر را به سمت آن برمیگردانند (یکی از عوامل کمتر بودن حساسیت شنوایی در چند روز اول پس از تولد وجود مایع آمنیوتیک در گوش است که بهتدریج جذب خواهد شد).
آگاهی از رفتار شنوایی کودکان اساس نگرانیهای والدین و آزمونهای رفتاری شنوایی را تشکیل میدهد. در بدو تولد کودکان برای صحبتهای والدینشان ترجیح نشان میدهند (احتمالاً توانایی خوب شنیدن در این مورد مربوط به ۳ ماه قبل از تولد است). در ابتدای تولد میتوانند بین جهت عمومی یکصدا (راست یا چپ، دور یا نزدیک) تفاوت قائل شوند؛ ولی جهتیابی به سمت تغییرات جزئی در طول ۶ ماه بعد بیشتر بهبود مییابد. کودکان میتوانند بعد از تولد حروف را تشخیص دهند در ۲ تا ۳ ماهگی آنها میتوانند تفاوتهای ظریف را بین آواهایی مانند /pa/ba/da/ تشخیص دهند و در ۶ ماهگی تشخیص گفتار آنها کاملاً خالص شده است (درک گفتار کودکان، در برخی از جنبهها، بالاتر از بزرگسالان است) قبل از ۶ ماهگی آنها میتوانند صداهای گفتار را در زبان خودشان و در سایر زبانها تشخیص دهند. در ۸ ماهگی آنها قانوقون کرده و نسبت به تغییرات تن صدا واکنش نشان میدهند. در ۱۰ تا ۱۲ ماهگی شنوایی و درک صوت در کودکان تقریباً شبیه بزرگسالان است.
بویایی
نوزاد انسان به بوهای مختلف از جمله بوی سینهی مادرش واکنش نشان میدهد برای مثال شیرخوارانی که از شیر مادر تغذیه میکنند به بوی سینه یا زیربغل مادرشان نسبت به زنان، غریبه واکنش مثبتتری دارند .
چشایی
نوزادان میتوانند بین مزههای مختلف نیز افتراق قائل شوند. آزمایشی نشان داده است که نوزادانی که هیچ تجربهی چشایی قبلی نداشتهاند، در ۲ ساعت پس از تولد، محرکهای شیرین را از غیر شیرین و ترش را از تند تمیز دادهاند. واکنش به محرکهای تند، شور و ترش با حرکات منفی چهره و پیشانی مشخص میگردد . این مطالعه نشان داد که نوزادان ذاتاً محرکهای شیرین را ترجیح میدهند.
حس لامسه و درد
شواهد محکمی به نفع حساسیت نوزادان به لمس وجود دارد. مثلاً اگر گونهی نوزاد لمس شود سر را به آن سمت چرخانده و یا از راههای آرامکردن او بغلکردن و نوازش میباشد. مطالعات اخیر نشان داده است که نوزادان به درد نیز حساساند که این حساسیت در ۵ روز اول زندگی افزایش مییابد