زمان، نقش بسیار مهمی در درمان ضربه به سر کودک دارد. در ضربات شدید به سر کودک، هر چقدر فرایند درمان زودتر آغاز شود، نتیجه مطلوب تر خواهد بود. در ضربات متوسط به سر که مشخص نیست مغز چقدر آسیب دیده، نکته حائز اهمیت این است که بیمار را به طور دقیق تحت نظر بگیریم و تا 24 ساعت ابدایی از او مواظبت کنیم. این مواظبت در ضربات خفیف به سر کودک، در خانه هم امکان پذیر بوده اما مراجعه به پرشک خیلی بهتر است. اگر ضربه به سر کودک طی چند ساعت ابتدایی، باعث افت هوشیاری او نشود، به طور معمول بیشتر نگرانی ها برطرف می شود. البته باید با نشانه ها و عوارض ضربه به سر کودک آشنا باشیم و آن ها را به طور صحیح پیگیری کنیم. دکتر مهدی صابر با تشخیص دقیق این که ضربه به سر کودک چه موقع خطرناک است، به تشخیص بهترین انتخاب برای درمان یعنی گفتاردرمانی کودکان و کاردرمانی کودکان می پردازد.
شدت ضربه در موقع آسیب سر کودک
یکی از عامل هایی که پاسخ می دهد که شدت ضربه به سر کودک چه موقع خطرناک است، مدت زمان بیهوشی است و شامل تعداد روزهایی است که از زمان ضربه تا زمان پیروی از دستور ها توسط کودک طول می کشد. صدمات شدید معمولاً هنگامی رخ می دهد که هوشیاری بیش از ۲۴ ساعت مختل باشد. مقیاس های دیگر، زمان لازم برای بازیابی توانایی درک زمان و موقعیت فضایی توسط کودک و بازگشت حافظه وقایع گذشته، فراموشی پس از سانحه، است. در مورد سطوح آسیب مغزی، آسیب های مغزی ملایم ۵۰ تا ۷۵ درصد ضربه های سر را شامل می شود و بسیاری از آن ها مورد ارزیابی پزشکی قرار نمی گیرند یا به عنوان موراد غیر قابل اعتنا مرخص می شوند. آسیب های مغزی ملایم آن هایی هستند که باعث از دست رفتن هوشیاری یا فراموشی پس از آسیب به مدت کمتر از یک ساعت می شوند و نمره اغمای گلاسکو بین ۱۳ تا ۱۵ کسب می کنند. بسیاری از کودکانی که در طول رشد ضربه های جزئی به سرشان وارد می شود، توسط کادر پزشکی، جدی تشخیص داده نمی شود و اغلب ارزیابی نمی شوند. آسیب مغزی ملایم می تواند با سردرد، خواب آلودگی، تحریک پذیری، انزوا و یا بیثباتی همراه باشد. آسیب های مغزی که با از دست دادن هوشیاری یا فراموشی پس از آسیب به مدت ۲۴-۱ ساعت و نمره ۱۰ اغمای گلاسکو همراه است، متوسط فرض می شوند. سردرد، اختلال حافظه و مشکلات رفتاری هنگامی که کودک در حال بهبود از آسیب مغزی است، بروز می کند. علاوه بر این، نشانه های ثانوی از قبیل هماتوم و تومور مغزی که نیازمند عمل جراحی هستند، اغلب در اثر آسیب مغزی ملایم به وجود می آیند. نشانه های اولیه شامل مشکلاتی در حل مسئله، حافظه، توجه / تمرکز است که با گذشت زمان و با گفتاردرمانی و کاردرمانی بهبود می یابند. آسیب مغزی شدید با از دست دادن هوشیاری یا فراموشی پس از آسیب به مدت بیش ۲۴ ساعت و نمره اغمای گلاسکو ۸-۳ همراه است. درمان پزشکی اغلب فوری و گسترده است و حدود نیمی از کودکانی که با آسیب مغزی شدید به اورژانس مراجعه می کنند، می میرند. برای آن هایی که نجات پیدا می کنند، نقایص شدیدی از لحاظ فیزیکی و عصبی – روانی وجود دارد. کودکانی که آسیب مغزی شدید دارند در بیمارستان می مانند و اغلب صدمه های دیگری نیز دارند.
خطر آسیب مغزی شدید در کودکان
کودکان با شدت ضربه به سر، نقایص هوشی و اختلالات روانپزشکی دارند. به همین دلیل مشکلاتی در پیشرفت تحصیلی دارند. همچنین در نامیدن اشیاء و یا تصاویر، روانی کلامی و مهارت های نوشتن نارسایی دارند. نقص های دیگری در حافظه، ریاضیات، توجه و سازماندهی به طور مکرر در این کودکان مشاهده می شود. طول زمان اغما نقش مهمی در اختلال شناختی و توانایی بازگشتن به مدرسه دارد. یک اغغمای طولانی با پیامد بدتر همراه است. بزرگسالان عموماً ظرف مدت ۱۸۰ روز از سانحه، توانایی هایی را مجدداً کسب خواهند کرد و مدت زمان احتمالی بهبود بین ۶ تا ۹ ماه از روز سانحه است. برای کودکان بهبودی آسیب ضربه ای مغز شدید می تواند ۵ تا ۶ سال پس از آسیب طول بکشد، با این وجود بیشترین پیشرفت ها ۲ تا ۳ سال پس از صدمه است و با گفتاردرمانی و کاردرمانی بهبود بیشتری پیدا می کند.
آسیب یک طرفه در ضربه به سر کودک
موضوع بسیار مهم دیگر در ضربه به سر کودک، آسیب یک طرفه است. اثرات آسیب یک طرفه به مغز در سنین پایین توسط نیمکره سالم جبران می شود. به عنوان مثال نیمکره راست می تواند پس از آسیب نیمکره چپ، عملکرد های زبانی را بر عهده گیرد. این کار به ازای کاهش عملکرد های نیمکره راست، مثلاً از نظر دیداری – فضایی، انجام می شود. انتقال زبان هنگام آسیب دیدن نواحی مربوط به گفتار در نیمکره چپ صورت می گیرد. هنگامی که ناحیه بروکا سالم می ماند، به جای انتقال عملکرد های زبانی به نیمکره راست، نیمکره چپ دوباره سازماندهی می شود. اگرچه در بدو تولد هر دو نیمکره از لحاظ عملکرد تخصص یافته هستند، ولیکن ظرفیت آن ها برای قبول وظایف نیمکره دیگر نسبتاً انعطاف پذیر است. با وجود این، شانس جبران در سطوح بالاتر توانایی، کمتر به نظر می رسد. برای مثال، عملکرد های ساده زبانی در صورت برداشتن نیمکره چپ سالم باقی می ماند، اما مهارت های زبانی پیچیده، مثل دستور زبان پیچیده، مخدوش می شود. به همین ترتیب برداشتن نیمکره راست، در مهارت های زبانی معمولی اختلال ایجاد می کند و مهارت های پیچیده فضایی – دیداری، مثل سازماندهی دیداری و درک فضایی، مختل می شوند. بر این اساس، در حالی که هر دو نیمکره می توانند عملکرد های نیمکره مخالف را بر عهده گیرند، اگر یکی از آن ها خیلی زود حذف شود نیمکره دیگر نمی تواند تمام وظایف آن را به عهده گیرد. در حالی که این یافته ها از عقیده انعطاف پذیری مغز حمایت می کند، مطالعاتی وجود دارد که نشان می دهند برداشتن یک نیمکره با عمل جراحی پس از آسیب مغزی، مشکلات کمتری را نسبت به زمانی که برداشتن از طریق جراحی امکان پذیر نیست، ایجاد می کند. این موضوع شاید به این علت باشد که نیمکره آسیب دیده اثرات غیر طبیعی بر نیمکره سالم دارد. همه این اثرات توسط مداخلات گفتاردرمانی و کاردرمانی قابل بهبود است.
سوالات متداول:
1.آیا ضربه به سر در کودکان قابل درمان است؟
آسیب مغزی ملایم می تواند با سردرد، خواب آلودگی، تحریک پذیری خود را نشان دهد در مقابل آسیب های شدیدتر به صورت بی هوشی از دست دادن حافظه و… مشخص می گردد. هرگونه ضربه به سر در نوزادان و کودکان باید مورد بررسی قرار گیرد،چون کودک و نوزاد توانایی بیان حالات و وضعیت خود را ندارد. در صورت بروز آسیب به مغز هر چه درمان سریعتر آغاز شود امکان بهبودی بیشتر است.
2.چه درمان هایی در صورت آسیب به مغز می تواند کمک کننده باشد؟
در کودکان به علت نوروپلاستیسیتی بالا در مغز امکان جبران آسیب هایمغزی توسط دیگر نقاط مغز وجود دارد به همین علت در صورت آغاز درمان در سنین پایین با کمک های توانبخشی شامل کاردرمانی و گفتاردرمانی می توان توانایی های کودک را تا حد زیادی بهبود بخشید و مشکلات به وجود آمده نظیر اختلالات حرکتی و گفتاری را در کودکان بهبود و استقلال فردی کودک را افزایش داد. مرکز گفتاردرمانی وکاردرمانی دکتر صابر در این راه همراه شماست.