اختلال خواندن چیست؟یکی از بحث های مهیج در مورد اینکه کودکان چگونه یاد می گیرند که بخوانند بر دو نگرش متباین استوار است: 1) آموزش کلی زبان و 2 ) آموزش صریح رمزگذاری. از آنجا که دانشآموزان دچار اختلال یادگیری خواندن یا دیسلکسیا اغلب بیش از هر چیزی با مشکلاتی در خواندن اولیه و در مهارتهای پیشرفته خواندن مواجه می شوند،لازم است بدانیم راه های درمان اختلال خواندن چگونه بر این دانش آموزان اثر می گذارد. در زمینه درمان اختلال یادگیری خواندن در کودکان مرکز درمان اختلال خواندن دکتر صابر با ارائه روش های درمانی روز دنیا پیشرو می باشد. استفاده از مدالیته های الکترونیکی و دیجیتالی جهت پرورش مهارت های مورد نیاز برای خواند در درمان اختلال خواندن در کودکان بسیار موثر می باشد. اتاق تاریک، اتاق تقویت توجه شنیداری، سنسوری روم ، آموزش ویژه اختلالات یادگیری از راه های درمان اختلال خواندن یا دیسلکسیا در مرکز اختلال یادگیری ما می باشد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
آموزش کلی زبان در درمان اختلال خواندن
آموزش زبان به منزله یک کل از دیرباز بر حیطه خواندن نفوذ داشته است. بسیاری از معلم ها در سراسر کشور با علاقه به خواست های نگرش کلی زبان و آموزش کلی زبان، که در برنامه درسی خواندن در مدارس آمریکا شکل گرفته است، پاسخ داده اند. اخیراً طی مطالعه ای درباره معلم های برجسته معلوم شده است که تقریباً تمامی معلم های آموزش و پرورش همگانی و ۸۰ درصد معلم های آموزش و پرورش ویژه جز معلم هایی هستند که خود را معلم کلی زبان می دانند.
زبان در کل نگرشی است درباره اختلال یادگیری خواندن و کاربرد زبان که بر کلیه شکل های زبان یکپارچه (زبان شفاهی، خواندن و نوشتن) تاکید می کند. ویژگی های دیدگاه زبان در کل را در مورد یادگیری خواندن کنت گودمان، پیشگام نهضت زبان درکل توصیف کرده است:
- نگرش کلی زبان به یادگیری کل زبان در تمام موقعیت ها در مورد همه یادگیرندگان می پردازد.
- یادگیری کلی زبان توجه به زبان، به یادگیرنده و به معلم را مد نظر قرار میدهد.
- آموزش کلی زبان در گفتار صحیح و جریان سوادآموزی بر معنی زبان و نه بر خود زبان تاکید می ورزد.
- آموزش کلی زبان یادگیرندگان را ترغیب به خطر کردن و دعوت به کاربرد زبان می کند.
- در کلاس درس مبتنی بر آموزش کلی زبان همه کنش ها و شکل های گوناگون زبان شفاهی و کتبی تاکید و تشویق می شود.
بعضی از درمانگران از تمامی شیوه های توصیه شده آموزش کلی زبان در اختلال یادگیری تبعیت می کنند، بعضی از میان آموزش کلی زبان شیوه هایی را که به نظرشان مفید است انتخاب می کنند و آن را با آموزش مهارت ها و مطالب سنتی تر در هم می آمیزند. طبق نظر پرسلی و رانکین در مدارسی که همه معلم ها اجباراً باید فقط از روش های آموزش کلی زبان تبعیت کنند، بعضی از معلم ها مخفیانه در کلاس های درس خود از روش های آوایی نیز استفاده می کنند.
راه های درمان برای دانش آموزان با اختلال خواندن
تمرین های مورد نظر نگرش کلی زبان همراه با تلویحات آن برای دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن در زیر بررسی می شود. بسیاری از نظریات روش های آموزش کلی زبان جدید نیست، بلکه بازتاب تمرین هایی آموزشی است که سالیان متمادی از آنها استفاده شده است.
فلسفه زبان به منزله یک کل: خواندن بخشی از نظام به هم پیوسته زبان است که ارتباط نزدیکی با اشکال شفاهی و کتبی زبان دارد. به عبارت دیگر این نگرش به هنگام تدریس به این معناست که تجربه های فعال در زبان نوشتاری و شفاهی باعث تقویت خواندن کودک میشود. ایجاد آگاهی از روابط درونی زبان شفاهی و کتبی سوادآموزی نامیده می شود. بنابراین کودکان در دوره اول کودکی نوشتن را به محض ورود به کودکستان در کلاسهای درس کلی زبان حتی قبل از خواندن آغاز می کنند.
تلویحاتی برای دانش آموزان دچار اختلال یادگیری: مربیان اختلال یادگیری در این نکته توافق دارند که در زیر بنای صحبت کردن،خواندن و نوشتن هسته واحدی از زبان قرار دارد. در بیشتر روش های تدریس به کودکان اختلال خواندن در رشته اختلالات یادگیری بر ارتباط مستحکم بین نظام های زبان شفاهی، خواندن و نوشتن تاکید می شود. ارتباط بین اختلالات زبان شفاهی و مشکلات خواندن مشهود است: آنجا که کودک از عهده ساختارهای پیچیده ترکیبی (ساخت جمله) و واجی زبان گفتاری برنمیآید و نیز در یادگیری خواندن دچار مشکل میشود.
کودکانی که مشکلاتی در زبان زیربنایی یا دشواری های حرکتی دارند، احتمالاً در کلاس اول در مقایسه با همکلاسی های خود با مشکلاتی در نوشتن مواجه می شوند و بنابراین برای نوشتن داستان در کلاس های ابتدایی به کمک های مستقیم تری نیاز دارند.
فلسفه زبان به منزله یک کل: هم زبان شفاهی و هم زبان نوشتاری را می توان با به کارگیری طبیعی آن یاد گرفت. مربیان پیرو این نگرش خاطرنشان میکنند که کودکان حرف زدن را بدون ورزش یا تمرین های خاص یاد میگیرند. همچنین می توان تصور کرد که کودکان مهارتهای خواندن را به طور طبیعی از طریق مواجهه با سواد و غوطه وری در زبان و کتابها از نوپایی فرا می گیرند.
خواندن برای دانشآموزان دچار اختلالات یادگیری:
در این مورد توافقی جمعی وجود ندارد. سوالی که در مورد دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری مطرح می شود این است که آیا دانش آموزان خواندن را همانند حرف زدن یاد می گیرند؟پاسخ این است که خواندن، بر خلاف حرف زدن، فطری و طبیعی یا رشدی نیست. پیشتر گفته شد که زبان نوشتاری از ابداعات جدید تمدن است. همه جوامع بشری به گونهای زبان شفاهی دارند ولی تاریخ نشان میدهد که بسیاری از تمدن ها نظام زبان نوشتاری نداشتهاند. حتی امروزه هم برخی از جوامع نظام زبان نوشتاری ندارند. می دانیم عدهای از افراد که سخنوران قابلی هم هستند هرگز از زبان نوشتاری استفاده نکردهاند. لیبرمن مشاهده کردند که یادگیری صحبت کردن مثل یادگیری خزیدن، راه رفتن یا گرفتن اشیاست، در حالی که یادگیری خواندن بیشتر شبیه ریاضیات یا شطرنج است. برای یادگیری خواندن بیشتر کودکان نیاز به تدریس مستقیم و مداخله فشرده قبل از فهم قوانین و رموز نوشتن دارند. به علاوه، برخی از کودکان دچار اختلالات زبان و اختلالات یادگیری اشکالشان در یادگیری حرف زدن است و اختلالات زیربنایی در زبان شفاهی دارند.
فلسفه زبان به منزله یک کل: استفاده از نوشته های درست و معتبر فرصتهای زیادی برای سواد بیانی-یا نوشتن-فراهم می آورد. مربیان پیرو زبان به منزله یک کل تاکید می کنند که کودکان باید مهارتهای خواندن را از طریق مواجهه با ادبیات کسب کنند و تجربه های زیادی درباره زبان از طریق کتاب های بزرگ، داستان ها، اشعار و کتاب های کودکان به دست آورند.
تلویحاتی برای دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری: همه متفق القولند که دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری نیاز به مواجهه زیاد با زبان، کتاب ها و داستان ها دارند. چنین دانش آموزانی از خواندن کتاب ها و گوش دادن به داستان ها استفاده زیاد می کنند.
فلسفه زبان به منزله یک کل: از تدریس جداگانه بخشهای بدون معنای زبان یا کاربرده جداگانه تمرین ها و تکالیف اجتناب کنید. مربیان طرفدار آموزش کلی زبان معتقدند که روش های سنتی خواندن «از طریق تجزیه زبان کلی (طبیعی) به قسمت های کوچک و انتزاع بخش های کوچک» یادگیری خواندن را دشوار می سازد. طبق گفته گودمان سنت مدرسه این بود که «زبان را به واژه ها، هجاها و صداهای مجزا تقسیم کنند» نگرش کلی زبان عقیده دارد که هنگام آموزش فقط باید از مطالب معنیدار خواندنی استفاده شود و اینکه وقتی کودکان خواندن و نوشتن متن های کلی معنادار را یاد بگیرند چون صداها روابط نمادین زبان چاپی ( آوایی) است، به طور طبیعی و ضمنی بر صداها و آوازهای نظام زبانشناختی مسلط می شوند. پیش فرض این است که مهارتهای رمزگشایی به طور مجزا یاد گرفته نمی شود؛بلکه به طور طبیعی از طریق خواندن کسب میشود.
تلویحاتی برای دانشآموزان دچار اختلالات یادگیری: این نکته بحث انگیزترین قسمت این نگرش محسوب می شود. بسیاری از مربیان اختلال یادگیری خواندن نگرانند که مبادا مولفه های کار آمد آموزش سنتی از دست برود. بیشتر کودکان دچار اختلال خواندن نمیتوانند پیش خود الفبا را یاد بگیرند و نیاز به آموزش مستقیم رمز های الفبا (حروف و صداهای معرفی آن ها) دارند. این مهارت ها زمانی به بهترین وجه یاد گرفته می شود که درس ها سازمان یافته باشد و مهارت ها به طور مستقیم تدریس شود. قبلاً گفته شد که بیشتر دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن مشکلشان آگاهی واجی (توانایی درک صدای واژه های زبان) است و قبل از یادگیری خواندن نیاز به آموزش مستقیم از طریق شنیدن صدا ها و ایجاد دانش واجی دارند.
آموزش رمزگذاری در اختلال خواندن کودکان( دیسلکسیا)
دومین دیدگاه یادگیری خواندن بر تدریس واضح مهارت های رمزگذاری تاکید می ورزد. معمولاً علائم و رمز های حروف الفبا را باید به صورت نظام مند و مستقیم به کودکان دچار اختلال یادگیری تدریس کرد. پژوهش ها همگی حاکی از آن است که تاکید اولیه بر مهارتهای رمزگشایی به گرفتن نمره های بالاتری در آزمون های پیشرفته خواندن منتهی می شود.
آموزش مستقیم برای رمزگذاری الفبا ( آواها) آموزش اولیه خواندن را تسهیل میکند. خواندن خوب، روان خواندن است و خوانندگان برای اینکه بتوانند روان بخوانند باید یاد بگیرند واژهها را راحت و سریع تشخیص دهند. تشخیص واژه باید فرایندی خودکار باشد و نیاز به کوششهای هوشیارانه و دقیق نداشته باشد. اگر خوانندگان تمام تمرکز خود را صرف تشخیص کلمه کنند دیگر نمی توانند بر معنا متمرکز شوند. پیشتر گفته شد که مسئله مهم این است که خوانندگان به گونهای به رمزگشایی بپردازند که بتوانند به سرعت و راحت واژه ها را تشخیص دهند.
در کودکان با اختلال یادگیری خواندن، در نوشتن الفبای زبان نظیر زبان انگلیسی رمزها نظامی از علائم یا نمادهایی است که حروف و صداها را به هم ربط میدهد. وقتی کودک این علائم را یاد گرفت رمز ها گشوده میشود و میتواند با کاربرد این دانش واژه های چاپی را بلافاصله تشخیص دهد و تلفظ کند.
موفقیت اولیه در کودکان اختلال یادگیری در مهارت رمز گذاری بسیار مهم است زیرا مهارت اولیه می تواند شاخص دقیقی برای پیش بینی مهارت بعدی یعنی درک مطلب باشد. کودکانی که در همان ابتدا کند پیش می روند به ندرت ممکن است خوانندگانی ماهر شوند. یادگیری رمز منتهی به کسب عادت های خواندن زیاد و گسترده در داخل مدرسه و خارج از آن میشود. مطالعه گسترده نیز به سهم خود امکان رشد مفاهیم واژگانی را فراهم می کند و دانش لازم برای نوشتن متن را به دست میدهد. کودکانی که رمزگشایی را یاد نمی گیرند از این وسیله رشدی محروم می مانند.
استنویچ تاثیر کمبود تجربه های خواندن را « تاثیر متیو» می ماند. گاسپل متیو می گوید: «از زمین و آسمان هم بر او می بارد، اما کسی که چیزی ندارد حتی از همان نداشته هایش هم مرتباً کاسته می شود.» تعبیر استنویچ در یک جمله این است: ثروتمند،ثروتمندتر می شود. در خواندن نیز همین اتفاق میافتد. کودکانی که آغاز خوبی در خواندن دارند بیشتر می خوانند و روز به روز خوانندگان بهتری می شوند. در مقابل، کودکانی که شروع ضعیفی درخواندن دارند نمی توانند زیاد بخوانند و روز به روز هم ضعیف تر می شوند. کودکان با اختلال خواندن از خواندن لذت نمی برند،کمی خواند و با تقویت نشدن تجربههای خواندنشان به دور باطل میافتند.
کودکان دچار اختلالات یادگیری و خواندن برای تشخیص واژه ها، رمزگشایی و آواشناسی برای ربط دادن حروف چاپی و صراحت صدا ها نیاز به آموزش مستقیم دارند. از طریق فراهم کردن پایه برای به خاطر سپردن یا تنظیم نشانه های حروف الفبا و معنا دادن به واژه های چاپی می توان به یادگیری کودکان با اختلال خواندن کمک کرد.
ترکیب آموزش زبان با آموزش رمزگذاری در کاردرمانی برای اختلال خواندن
نگرش کلی به زبان و آموزش صریح رمز گذاری هر دو از ارزش های زیادی برخوردارند. دانش آموزان دچار اختلال یادگیری به روش هایی بسیار متنوع در آموزش از قبیل روش های متوازن حاصل از ادغام زبان به منزله یک کل و آموزش رمزگذاری نیاز دارند.
از مکتب زبان به منزله یک کل چیزهای بسیار زیادی آموختهایم. دانش آموزان دچار اختلال یادگیری از محیطی ذهنی که مملو از کتاب های داستان های مصور،کلاسهای درس مجهز به کتابخانه و نمایشگاههای آثار دانش آموزان باشد بسیار منتفع می شوند. اگر معلم ها خود به خواندن عشق بورزند، از هر موضوعی برای سازماندهی خواندن و نوشتن استفاده کنند و از کتاب های قافیه دار و آهنگین سود جویند دانشآموزان آنها را سرمشق قرار میدهند. معلم ها باید برای دانش آموزان داستان هایی بخوانند و از دانشآموزان بخواهند همراه آنها با صدای بلند بخوانند. آنها باید دانش زمینه را در دانش آموزان قبل از خواندن داستان ها به وجود آورند و دانش آموزان را به نوشتن داستان و جمع کردن مجله ها ترغیب نمایند.
همچنین می دانیم که دانش آموزان دچار اختلال یادگیری برای یادگیری علائم الفبا، آموزش چگونگی ربط دادن صداها به حروف، آموزش واژه های جدید نامحدود و آواشناسی علت نظام مند نیاز به آموزش صریح دارند. مدر خاطر نشان می کند که آموزش کلی زبان در صورتی میتواند برای کودکان دچار اختلال یادگیری خواندن مفید باشد که تدریس اضافی مناسبی همراه داشته باشد، فنون متعدد آموزشی به کار گرفته شود و فشردگی و طول مدت آموزش با نیازهای فردی منطبق گردد.
خوشبختانه معلم ها مجبور نیستند صرفاً یکی از رویکردهای تدریس خواندن را انتخاب کنند. بیشتر کاردرمانان ویژه دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن رویکردهای گوناگون را به نحوی کارآمد با یکدیگر ترکیب می کنند. هیمزفلد می گوید که زبان نوشتاری شبیه گاوصندوق است و برای باز شدن به بیشتر از یک کلید نیاز دارد. دانش آموزان دچار اختلال یادگیری به همه کلید هایی که می توانیم به آنها بدهیم نیاز دارند. در مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر به تشخیص اختلالات یادگیری و درمان همه جانبه آن پرداخته می شود.