توانبخشی آسیب مغزی

توانبخشی آسیب مغزی|کاردرمانی آسیب مغزی|گفتاردرمانی آسیب مغزی

سر فصل مطالب

آسیب‌ های مغزی به طور فزاینده‌ ای شایع می باشند و تاثیر آن ها بر زندگی افراد می‌ تواند ویران‌ گر و دشوار باشد. با توجه به این‌ که کدام بخش از مغز و تا چه حد آسیب دیده است، اختلالات می‌ توانند عملکرد های فیزیکی همچون راه رفتن، استفاده از دست‌ ها و پا ها، یا عملکرد های ذهنی را تحت تاثیر قرار دهند. محدودیت‌ های این فعالیت‌ ها می‌ توانند موجب کیفیت پایین زندگی و خروج فرد از زندگی اجتماعی شود. کلینیک توانبخشی دکتر صابر، بهترین مرکز توانبخشی سکته مغزی در تهران، با انجام ارزیابی های دقیق توانبخشی آسیب مغزی، به ارائه خدمات کاردرمانی آسیب مغزی، گفتاردرمانی آسیب مغزی و… به بیماران می پردازد و در زمینه استقلال فردی بیماران به صورت ارائه خدمات کاردرمانی در منزل کمک کننده می باشد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

مدل های توانبخشی

مدل‌ ها در توانبخشی آسیب مغزی، ابزارهای مناسبی جهت تسهیل فرایند فکر کردن در خصوص درمان و توضیح درمان برای بیمار و بستگان هستند و ما را قادر به مفهوم‌ سازی نتایج می‌ کنند. یکی از اولین تلاش‌ ها برای ارائه مدل‌ های درمانی برای افراد مبتلا به آسیب مغزی توسط بروکا ارائه شده است. بروکا در این خصوص مدل‌ های درمانی زیر را مطرح کرد:

1. عدم مداخله؛ اجازه دادن به طبیعت اختلال که مسیر خود را طی کند و توسط سایر کارکرد ها جبران شود.

2. وسایل کمکی؛ که به موجب آن بیماران کمک می‌ شوند تا بیشترین عملکرد را با استفاده از وسایل کمکی داشته باشند.

3. تمرین یا تحریک؛ احتمالاً رایج‌ ترین تکنیک درمانی به طور عمده در این گروه قرار می‌ گیرند که تمرین‌ هایی برای تقویت توانایی باقی مانده به بیمار ارائه می‌ دهند.

4. به حداکثر رساندن؛ که در آن درمانگران از طریق روش‌ هایی مانند تقویت مثبت و بازخورد تمایل به حداکثر رساندن میزان، سرعت و سطح یادگیری دارند.

5. درمان عملکرد مغز و یا تحریک مستقیم؛ که قصد دارد به تمرکز و یا هدایت تکالیفی برای مناطق خاصی از مغز به منظور افزایش فعالیت یا بازسازی عملکرد آن‌ ها داشته باشد.

6. ترکیب درمان‌ های پزشکی، بیوشیمیایی و جراحی با درمان‌ های دیگر.

اگر چه این مدل‌ ها ممکن است حالت‌ های توانبخشی را توصیف کنند، اما به نظر می‌ رسد بیشتر لیستی از سرفصل‌ ها باشند تا مدل‌ های نظری.

روش های کاردرمانی بیماران

یک مدل نظری نزدیک‌ تر به مدل‌ های درمانی آسیب مغزی، مدل مداخله‌ ای نوروفیزیولوژیک است که توسط گراس و شوتز پیشنهاد شده است. مراحل این مدل عبارتند از: کنترل محیط، شرطی‌سازی محرک- پاسخ، آموزش مهارت، جایگزینی راهبرد چرخه شناختی. گراس و شوتز بر این باورند که این مراحل سلسله مراتبی هستند به طوری که:

  • بیمارانی که نمی‌ توانند یاد بگیرند توسط روش‌ های کنترل محیطی تحت درمان قرار می‌ گیرند.
  • بیمارانی که می‌ توانند یاد بگیرند، اما نمی‌ توانند تعمیم دهند، نیاز به شرطی‌ سازی پاسخ – محرک دارند.
  • بیمارانی که می‌ توانند یاد بگیرند و تعمیم دهند، اما نمی‌ توانند خودشان را نظارت کنند، بایستی مهارت‌ ها را آموزش ببینند.
  • بیمارانی که می‌ توانند خودشان را نظارت کنند، از راهبرد های جایگزینی بهره می‌ برند.
  • بیمارانی که می‌ توانند تمام موارد بالا را مدیریت کنند و قادر به تعیین اهداف خود هستند، بهترین مورد برای درمان‌ هایی هستند که مدل‌ های شناختی را به کار گیرند.

اگر چه در چنین مدل سلسله مراتبی، نظم خاصی حکم فرماست، اما بسیار بعید است که توافق مطلق بین کاردرمانان آسیب مغزی در خصوص توانایی یادگیری و بسط یک بیمار خاص وجود داشته باشد. ناتوانی در یادگیری همیشه به سهولت شناسایی نمی‌ شود. ما می‌ دانیم که حتی افراد با آسیب‌ های مغزی که تجربه اغما داشته‌ اند، درجه‌ ای از یادگیری را دارند. علاوه بر این، ممکن است یادگیری به موارد دیگر تعمیم داده شود. علی‌ رغم شک و تردید های موجود، می‌ توان گفت که مدل گراس و شوتز نقش مهمی در ترغیب درمانگران جهت چاره‌ اندیشی درباره راه‌ های مقابله با مشکلات موجود در توانبخشی دارد.

کاردرمانی آسیب مغزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

error: Content is protected !!