توجه انتخابی در پردازش و فیلترکردن اطلاعات وابسته در حضور محرکات نامربوط دخیل میباشد. مغز توسط اطلاعاتی از تمام بدن و محیط بمباران میگردد. اگر همهی آنها پردازش شوند، ظرفیت مغز بزودی پر خواهد شد. توجه انتخابی به ما این اجازه را میدهد تا آن چه را که مهم است در نظر گرفته و بقیه را نادیده بگیریم. اما این فرایند در مغز همه کودکان اتفاق نمی افتد. کودکان بیش فعال با نقص توجه توانایی انتخاب و پاسخ صحیح به اطلاعات مفید را ندارند و این امر موجب اختلال در فرایند یادگیری آنان می گردد. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه درمان و تقویت توجه و تمرکز کودکان توسط تکنیک های کاردرمانی نقص توجه و بیش فعالی و استفاده از امکانات پیشرفته مرکز نظیر اتاق تاریک توجه بینایی، اتاق تقویت مهارت های شنیداری، سنسوری روم و… به صورت تخصصی فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
تقویت توجه و تمرکز در کودکان
عدم تمرکز و ناتوانی در حذف اطلاعات بیهوده توسط مغز، منجر به ایجاد یک سوال میگردد، چگونه ما ویژگیهای موجودیت را انتخاب میکنیم و چه اتفاقی برای سایر دادهها میافتد؟ آزمایشات انجام گرفته در ۱۹۵۰ به این سوال با بررسی پدیدهی Cocktail party پاسخ میدهد. آزمودنیها با دو جریان متفاوت گفتاری مواجه شدند، هرکدام با یک گوش، بوسیله هدفون از آزمودنیها خواسته شد تا فقط به یک کانال از طریق تکرارکردن آن چه میشنوند گوش فرا دهند. زمانی که از نظر فیزیکی بین صداها تفاوت وجود داشت، برای مثال جنسیت گوینده یا شدت صدا، آزمودنیها قادر بودند تا به پیام شنیداری انتخاب شده گوش فرا دهند و آن چه را که شنیدهاند تکرار کنند. زمانی که هر دو جریان صداهای یکسانی داشت، سخت بود تا معنای دو پیام را از هم افتراق دهند. این آزمایشات اولیه پیشنهاد داده است که انتخاب، بعد از ذخیرهی موقت و قبل از پردازش معنایی صورت میگیرد.
آزمایشات بعدی برخی از یادآوریها را از کانالی که مورد توجه قرار نگرفت توضیح دادهاند، در واقع این اطلاعات فیلتر نشدهاند اما به آنها توجه شده است، مثل کم کردن صدای یک رادیو یا تلویزیون. پیام اصلی از طریق سایر اطلاعاتی که مورد توجه قرار گرفتهاند، بدست آمده است. سطح پردازش اطلاعاتی که مورد توجه قرار نگرفتهاند ممکن است به این که آیا مربوطاند یا نامربوط و به بار درکی آنها در آن زمان وابسته باشد. زمانی که بار درکی پایین است، ظرفیت توجه بیشتری در دسترس است. به مثال مهمانی برگردید، زمانی که محرک موجود خسته کننده باشد، توجه میتواند بر سایر مکالمات در اتاق معطوف شود.
تمریناتی در زمینه کاردرمانی بیش فعالی و نقص توجه
فعالیت هایی در زمینه کاردرمانی بیش فعالی و نقص توجه
رادیو را در اتاق قرار دهید، یک متن بخوانید و یادداشتهایی راجع به آن بنویسید. هر موردی در رادیو که توجه شما را جلب کرده و حواس شما را از کارتان پرت میکند را یادداشت کنید. آیا آن یک صدای غیرمعمولی میباشد؟ یا یک صدای آشنا در رادیو است؟ تجربه شما چگونه با تئوریهای توجه انتخابی شنیداری مرتبط میشود؟
توجه انتخابی در جهان بینایی، مکانیسمی است که نظرکردن، به دیدن تبدیل میکند. یک مثال از این مسئله، اسکنکردن قفسه سوپر مارکت برای پیدا کردن یک پاکت مخصوص حبوبات است، که ما آنهایی را که شبیه نمیباشند نادیده میگیریم و میتوانیم به طور انتخابی به پاکتی که میخواهیم بخریم توجه کرده و آن را تفسیر کنیم. مفسرهای مختلف از این که توجه به علت محدودیتهای بسیار در ظرفیتمان جهت پردازش اطلاعات بینایی، انتخابی میباشد حمایت کردهاند که منجر به مفهوم رقابت محرکها برای منابع محدود میشوند. شواهدی در انسانها برای رقابت عصبی با استفاده از FMRI یافت شده است، که محرکهای مختلف بینایی هم بطور متوالی و هم همزمان وجود دارند. مطالعات مختلف نشان داد که بازنمودهای همزمان، پاسخهای ضعیفی را نسبت به بازنمودهای متوالی تحریک میکنند که علت آن رقابت بین آنها میباشد.
تحقیقات اولیه توجه انتخابی بینایی را کشف کرده است که با استفاده از تکالیف جستجوی بینایی بدست آمدهاند. در یکی از آنها از آزمودنیها خواسته شد تا یک محرک هدف را در آرایشی تشکیل شده از ۳۰ محرکهای مزاحم پیدا کنند و زمان پاسخ به محرک هدف ثبت گردد. ویژگیهای بینایی هدف، برای مثال شکل یا رنگ و تعداد عوامل مزاحم در آزمایشهای مختلف متفاوت بود. زمانی که هدف و عوامل مزاحم بوسیله یک بعد از هم متمایز میشوند، پاسخ زمانی به هدف سریع خواهد بود و توسط تعداد محرکهای مزاحم تاثیر نمیپذیرد که یک فرایند انتخابی موازی سریع را پیشنهاد میدهد. در شرایط دوم هدف توسط ترکیب ویژگیها تعریف میشود. برای مثال رنگ و شکل، و یکی از این ویژگیها با تعدادی از عوامل مزاحم تقسیم میشود. در این جریان، زمان پاسخ به محرک هدف طولانی میشود و به تعداد محرکها در آرایش وابسته خواهد بود، که این مسئله پیشنهاد میکند که پردازش توجه در یک جستجوی سریالی، در یک زمان، تا زمانی که محرک هدف پیدا شود، انجام میشود .
پارادایم جستجوی بینایی میتواند با جستجوی یک دوست در یک ایستگاه قطار شلوغ مقایسه گردد. یک جستجوی موازی سریع زمانی اتفاق میافتد که دوست مورد نظر با ژاکت سبز، در میان تعداد زیادی از افراد که لباس طوسی پوشیدهاند قرار دارد. اگر شلوغی ناهمگون باشد، ویژگیهای اضافی مثل نوع آرایش مو، قد و وزن در جستجوی سریالی برای پیدا کردن دوست اضافه خواهند شد و اگر محیط خیلی شلوغ باشد زمان زیادی خواهد برد.
توجه بینایی glue را فراهم میکند که به ما اجازه میدهد تا یک شی را در مجموعهای از ویژگیهای بیمعنی ببینیم. دو شکل از پردازش در توجه بینایی وجود دارد که به بازشناسی اشیاء کمک میکند. پردازش موازی سریع از خصوصیات واحد، برای مثال رنگ جعبهی حبوبات در قفسه، یا پردازش سریالی آهستهتر تمام اشیاء، برای مثال جستجوی کل جعبه، اخیراً، رشد تئوریها پیشنهاد کرده است که انتخاب میتواند در سطوح مختلفی عمل کند و جستجوی بینایی تنها موازی یا سریالی نمیباشد. مطالعات نشان داده است که جستجو میتواند توسط نادیده گرفتن محرکاتی که ویژگیهای مشترکی با هدف ندارند انجام گردد. این مسئله نشاندهندهی این است که در جهان واقعی محرکها بسیار گوناگون هستند. برای این دیدگاه حمایتی وجود دارد که مهمترین عامل در تکالیف جستجوی بینایی درجهای میباشد که محرک هدف میتواند از سایر محرکها متمایز گردد. توجه زمانی نیاز میباشد که تمایز بین محرک هدف و سایر محرکها دشوار باشد. زمانی که تمایز محرک هدف آسان میباشد، برای مثال یک ماشین اسپورت قرمز در یک پارکینگ، جستجوی سریالی ماشین به ماشین برای پیداکردن آن نیاز نمیباشد.
مطالعات بیشتری در مورد توجه انتخابی بینایی و شنوایی نقش پردازش بالا به پایین را مدنظر قرار میدهند. Dumcan, desimone در سال ۱۹۹۵ پیشنهاد میکنند که پردازش بالا به پایین در توجه انتخابی ما را برای دریافت اطلاعاتی که از نظر رفتاری به سایر دادهها مربوطاند آماده میکند، که این مسئله میتواند توسط تعدادی از مطالعات FMRI که نشان میدهند توجه فضایی کرتکس بینایی اولیه را که قبلاً فقط به عنوان ناحیه حسی مورد نظر بود تحت تاثیر قرار میدهند، حمایت شود. بنابراین یک ارتباط مستقیم بین سیستمهای حسی و شناختی در یک سطح ذاتی وجود دارد.
تئوری های توجه در کودکان
تئوریهای رقیب بسیاری راجع به این که توجه چگونه تعیین میگردد، وجود دارند:
- تجربیات گذشته تشخیص محرکهای اولویتقدار را زمانی که اطلاعات غیرمربوط مهار شدهاند، هدایت میکند. مثالی از این مسئله یک والد است که با صدای ترافیک در شب میخوابد اما همیشه به صدای گریهی فرزندش پاسخ میدهد.
- بصورت ژنتیک مشخص میشوند.
نکتهی بعدی این است که سیستمهای توجهی ما به میزان زیادی با اهمیت بقا در ارتباط هستند، بنابراین ما به اطلاعاتی توجه میکنیم که بعنوان یک تغییر در محیط باز نمود پیدا میکند. با این حال، این مسئله به عنوان یک توضیح غیرموثر است به خاطر این که ما تورشهای توجهی آموخته شده را از طریق تجربه کسب میکنیم- برای مثال حرفهای شدن در مورد این که چگونه حروف كلمات معنادار را بخوانیم تا این که تنها به عنوان شکل به آنها توجه کنیم.
به طور خلاصه، توجه انتخابی ما را قادر میسازد تا عملکرد یک سیستم را با ظرفیت محدود مناسبسازی کنیم در حالی که به تاثیر از سطوح بالاتر جهت تمایز بین ارتباط محرکهای رقیب اجازه میدهیم. از نظر کلینیکی، به خاطر این که توجه انتخابی برای کد گذاری اطلاعات در حافظه، بازیابی و دستکاری اطلاعات در حافظهکاری و اجرای موفقیتآمیز رفتار هدفمند ضروری میباشد، نقص در توجه انتخابی میتواند منجر به عدم تفسیر یا یکی از نقایص شناختی مشاهده شده در اسیبهای نورولوژیک گردد.