در سن تقویمی کودک، سن کودک را بر اساس تاریخ تاریخ تولدش در نظر می گیرند و بر اساس سال هایی که زندگی کرده، سن کودک را تخمین می زنند اما سن عقلی متفاوت است و تحت تاثیر عواملی همچون ژنتیک، خانواده، محیط جغرافیایی و تربیتی و… قرار می گیرد. سن عقلی بر اساس آزمون های تعیین شده مشخص می شود. این آزمون ها به کودک کمک می کنند تا بسیاری از ناتوانی ها را شناسایی کرده و در استعداد یابی های کودک نیز کمک می کند. یک راه برای توصیف کودکان دچار ناتوانی های تکاملی، آن است که بگوییم سطح رشدی آن ها به طور معنی داری کمتر از سن تقویمی آن هاست. این توصیف به هیچ وجه کامل نیست، شرایط دیگری لازم اند تا مثلاً کودکی به عنوان عقب مانده ذهنی تشخیص داده شود. سن عقلى، شاخصی از سطح تکاملی و یک نمره معادل سنّی ۴ است که از یک اندازه گیری استاندارد از توانمندی شناختی به دست آمده است. کلینیک گفتاردرمانی دکتر صابر، بهترین مرکز گفتاردرمانی در تهران، با استفاده از متد های تخصصی و تست گفتار کودک، گفتاردرمانی کودکان، گفتاردرمانی در منزل و… به گفتاردرمانی کودکان مبتلا به اختلالات زبان و گفتار می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
سن عقلی و سن حرف زدن کودک
در استفاده از سنّ عقلی برای تشخیص اختلالات زبان، سعی ما بر این است که از آزمون های شناختی استفاده کنیم که تولید یا درک گفتار را در بر نمی گیرند یا حتی الامکان بسیار کم در بر می گیرند. ما قصد نداریم توانایی شناختی کودکان مبتلا به آسیب های زبانی را بر اساس توانایی های زبانی آن ها ارزیابی کنیم. حالا دیگر می دانیم که مهارت های زبانی این کودکان خیلی خوب نیستند یا در اولین قدم به این دلیل ارجاع داده نمی شوند. اکثر آزمون های هوش فاکتورهای زبانی پایه را به طور وسیعی به کار می برند زیرا در رشد طبیعی زبان و سطح ذهنی عمومی ارتباط بسیار بالایی باهم دارند اما بعضی از آزمون های مهارت شناختی که برای ارزیابی جنبه های تفکر و حل مسأله طراحی می شوند، مداخله زبان را به حداقل می رسانند.
سن عقلی و اختلال زبان کودک
چرا ما می خواهیم از سن عقلی بیشتر از سن تقویمی به عنوان مَرجعی جهت تصمیم گیری در مورد وجود یا عدم اختلال زبان در کودک استفاده کنیم؟ اولاً به علت این که ما معمولاً توقع نداریم مهارت های زبانی کودک بهتر از سطح عمومی رشد او باشد. آیا انتظار براین است که کودک در سن ۳ سالگی مهارت های زبانی را متناسب با سن عقلی ۸ سالگی کسب کند؟ بسیاری از درمانگران و به خصوص میلر اظهار می کنند که به طور کلی برای فراگیری زبان به ویژه در اکثر اشخاص عقب مانده سن عقلی غیر کلامی پیش قدم می شود. تحقیق میلر بیان می کند که در افراد مبتلا به تأخیر رشد، ندرتاً سطح زبان بر سطح شناخت غیر کلامی برتری می یابد. با وجود این که در رشد طبیعی رابطه بین زبان و شناخت پیچیده تر و متغیرتر است، کراسوسکی و پلانت میلر و چپمن برانستون و ریچل؛ نوتاری کول ومیلز DSM-IV نیز در تشخیص اختلالات زبان، سن عقلی غیر کلامی را به عنوان نماینده مهارت های زبانی می پذیرد.
تست گفتار کودک و اختلالات زبان
دومین دلیلی که مقیاس بر پایه اختلاف برای تشخیص اختلالات زبان بیان کرده است، احتیاجات محققانی را بازگو می کند که مشکلات زبانی در کودکان را مطالعه می کنند. استارک و تلال کاربرد وسیع یک رویکرد بر پایه اختلاف را در تحقیق، به عنوان یک مرحله در نظر گرفتند. آن ها تعریف آسیب های ویژه زبانی (SLI) را بر طبق مجموعه معیار هایی پیشنهاد کردند که در آن ها بهره هوشی در محدوده طبیعی و نمرات سن زبانی حداقل ۶ تا ۱۲ ماه کمتر از سن عقلی بدست آمده از آزمون هوش گزارش می شود. آن ها این روش را برای انجام دو هدف انتخاب کردند: (۱) محدود کردن مطالعه SLI به کودکان دارای هوش طبیعی، (۲) ابداع روشی استاندارد جهت انتخاب کودکان مبتلا به SLI. بنابراین مطالعه روی این گروه از کودکان از لحاظ توصیف ویژگی های شخصی آن ها، در بین محققین مختلف ثابت خواهد بود. این رویکرد برای محققان اختلالات زبانی کودکان به عنوان استاندارد در نظر گرفته شد و از آنجا که هیچ جایگزین اختیاری برای آن وجود ندارد، طبیعتاً بیشتر جهت استفاده در شرایط بالینی به کار می رود.
کاربرد سن عقلی غیر کلامی
آیا در مورد کاربرد معیار سن عقلی غیر کلامی به جای اندازه گیری مهارت زبانی، توافق جهانی وجود دارد؟ شاید حدس بزنید که این طور نیست. الاهی احتمالاً نخستین کسی بود که علیه مراجعه به سن عقلی، موضع گرفت. او نشان داد که اندازه گیری سن عقلی با مشکلات روان سنجی زیادی روبرو است. اولاً از نظر روان سنجی قابل قبول نیست که نمره های سنی استنتاج شده از آزمون های زبانی و شناختی مختلف را که از نظر ساختاری قابل مقایسه نیستند و شاید خطاهای استاندارد یا دامنه تغییرات مشابهی در اندازه گیری نداشته باشند، با هم مقایسه کنیم. ثانیا در استفاده از نمره های معادل ستی برای مشخص کردن این که آیا نمره کودک خارج از محدوده طبیعی می افتد یا نه، مشکلات اساسی وجود دارد. الاهی هم چنین بر مشکلات نظری ارزیابی شناخت غیر کلامی تأکید کرد که مرکزیت بحث او در توجیه تصمیم گیری در مورد این موضوع است که کدام جنبه از جنبه های بسیار زیاد ممکن در شناخت غیر زبانی باید در مقایسه استاندارد باشند. به این دلایل الاهی اظهار داشت که سن تقویمی پایا ترین مقیاس و مدرکی معتبر است برای این که مهارت زبانی را در برابر آن بسنجیم و اختلالات زبانی را تشخیص دهیم.
سطح شناختی و سن عقلی
کول، میلز و کلی هم چنین بر علیه استفاده از سطح شناختی جهت تصمیم گیری درباره نیاز به ارائه خدمات مربوط به زبان بحث کردند. تحقیق آن ها نشان داد که میان نیمرخ های مربوط به روابط شناختی زبانی بسته به این که چه نوع آزمون هایی استفاده شوند، یک عدم توافق اساسی وجود دارد. در نتیجه کودکان از نظر نیم رخ های زبانی و شناختی و نهایتاً از نظر شایسته بودن برای مداخله زبانی فقط بر اساس مقیاس های مورد استفاده در ارزیابی از هم متمایز می شوند. فرانسیس، فلچر، شیوتیز، شیوتیز و رورک هم بحث مشابهی را در مورد دشواری استفاده از مقیاس اختلاف بهره هوشی برای شناسایی کودکان مبتلا به ناتوانی درخواندن مطرح کردند. کول، شوارتز نوتاری دیل و میلز هم نشان دادند که کودکان دارای نیم رخ های SLI در مقایسه با کودکان دارای IQ پائین که از نظر سطوح زبانی با آن ها جور شده بودند، از نظر کنش ازمون زبانی، تفاوت قابل توجهی نداشتند. لئونارد بحث دیگری را مطرح کرد. او اشاره کرد که در مواردی ،نادر مهارت های زبان شناختی در کودکان عقب مانده بر سطوح شناختی آن ها پیشی گرفته اند. این مطلب را ،بلوگی مارکز بیرل و سابو و کرامر نیز شرح داده اند. بنابراین حداقل از لحاظ نظری این امکان وجود دارد که زبان رشد شناخت را رهبری کند. بنابراین اگر برای همه افراد دچار ناتوانی های تکاملی، مداخله زبانی پیشنهاد شود، بعضی از آن ها ممکن است در نتیجه بهبود ایجاد شده در پیشرفت مهارت های زبانی تا حدی در عملکرد شناختی پیشرفت نمایند. بسیاری از درمانگران این مطلب را فقط به این دلیل می پذیرند که این وضعیت به همه کودکان عقب مانده امکان کاندید شدن برای استفاده از خدمات گفتار و زبان را می دهد. حتی اگر مهارت های زبانی آن ها نسبت به دیگر جنبه های عملکردی کمتر رشد کرده باشند. جمی را به خاطر دارید؟ دو درمانگری که با او سروکار داشتند، مشخصاً در این باره با هم اختلاف نظر داشتند. با این که هنوز این بحث داغ است به نظر می رسد حداقل در میان محققان بالینی در طی سال های نه چندان دور آثار یک توافق عمومی در این مورد در حال ظاهر شدن است ،کول ،شوارتز ،نوتاری دیل و میلز فرانسیس و همکاران کراسووسکی و پلانت؛ پلانت. این نویسندگان بر علیه استفاده از مقیاس عقلی جهت تشخیص کودکان مبتلا به اختلالات زبان، هم بحث ها و هم مدارکی ارائه کرده اند که اساساً برپایه مشکلات روان سنجی موجود در مقیاس بر پایه اختلاف است که در مورد آن صحبت کردیم.
اختلال زبان کودک و گفتاردرمانی
اما حتی اگر ما مقیاس بر پایه اختلاف – سن عقلی را برای تشخیص کودکان مبتلا به اختلالات زبان استفاده نکنیم، باز هم سن عقلی همراه با بعضی اصول راهنما، در تعیین اهداف مداخله به ما کمک می کند. از طریق دستیابی به ایده ای عمومی در مورد سطح تکاملی کودک با استفاده از آزمون های استاندارد همراه با ابزارهای مخصوص اندازه گیری رفتار سازشی می توانیم رفتارهای هدف را به طور مستدل در برنامه درمانی مشخص کنیم. مثلاً انتظار نداریم کودکی عقب مانده در اهداف زبانی، متناسب با سن تقویمی خود عمل کند. حتی اگر آن سن به عنوان مرجعی برای شناسایی نیاز به مداخله زبانی به کار رفته باشد. در عوض قصد ما براین است که سطح عملکردی متداول کودک و رفتارهای زبانی هدف را که به سطح رشد همه جانبه او نزدیکتر ،هستند ارزیابی کنیم. با استفاده از آنچه کوفی نیم رخ سازی درون زبانی نامیده است. می توانیم مهارت های کودک را در گستره حیطه هایی شامل معناشناسی نحو، سن عقلی غیر کلامی و مهارت حرکتی، ترسیم کنیم. بنابراین ما می توانیم این اجزای زبانی را با مهارت های زبانی هدف که به تازگی و به شدت تنزل یافته اند مقایسه کرده و برای راه انداختن آن ها متناسب با سطح رشد کلّی کودک تلاش کنیم. هم چنان که دیدیم، ممکن است همه آسیب شناسان گفتار و زبان با کاربرد سن عقلی غیر کلامی به عنوان مرجعی برای تعریف اختلالات زبان موافق نباشند. با این حال امروزه همه آسیب شناسان در مورد ایجاد بعضی از این مقیاس ها توافق دارند. اما این مطلب همیشه به این صورت نبوده است. تنها مدت کوتاهی است که به کودکان مبتلا به محدوده وسیعی از اختلالات زبان ناشی از انواع وضعیت های فیزیولوژیکی از این نظر توجه می شود که به استفاده از خدمات تخصصی در زمینه زبان و اختلالات آن نیاز دارند. از جمله این خدمات تخصصی می توان به خدمات گفتاردرمانی در کلینیک های تخصصی توانبخشی اشاره کرد.