یکی از اختلالات حسی در کودکان بیش حسی و کم حسی می باشد. بیش حسی ممکن است در یک حس یا چندین حس کودک خود را نشان دهد. کودکی که در مکان های شلوغ و پر سرو صدا به سادگی پریشان می شود به بیش حسی شنیداری مبتلاست. کودک دیگری می تواند نسبت به در آغوش گرفته شدن و لمس شدن واکنش نشان دهد و اظهار ناراحتی نماید. زمانی که کودکی توسط تجارب حسی احساس پریشانی جسمی یا عاطفی میکند، نمیتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.مرکز درمان اختلالات حسی دکتر صابر با تجهیزات و امکانات روز دنیا نظیر اتاق ماساژ درمانی، سنسوری روم، بازی درمانی، کاردرمانی حسی، اتاق تعدیل شنیداری، اتاق تاریک بینایی در زمینه درمان اختلالات حسی کودکان فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
کودک با مشکلات بیش حسی ممکن است در موقعیت های عادی احساس درد یا ناراحتی شدید کند. اگر کودکی واقعا احساس ناراحتی و درد میکند، بهترین حالت این است که سه نکته را در ذهن داشته باشید. شما از او میخواهید که نهایتاً بتواند همه انواع تجربهها را تحمل کند، شما میخواهید از موقعیتهایی که هنوز نمیتواند به سادگی تحمل کند اجتناب کند و همچنین ایده خوبی است که حساسیتهای او را تطابق دهید به گونه ای که او همین اکنون بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.
دیر رسیدن همیشگی به کلاس
رفتاری: علی دانشآموز خوبی است اما همیشه ۱۰ دقیقه برای کلاس تأخیر دارد. او با دوستهایش پیاده به کلاسشان میرود و میفهمد که دفترچه اش را در کمدش جا گذاشته است، بنابراین مجبور است که دوباره به آنجا برود. ریاضی و علوم برایش کسل کننده است و به ندرت تکالیفش را انجام میدهد. اگر او دیر به کلاس برود، او را به اتاق مدیر میفرستند تا با او برخورد شود. او امروز تکالیفش را انجام نداده است و نمیخواهد که انجام بدهد به او گفته شد که با وجود نمرات خوبش اگر این روش و رفتار بد را ادامه دهد این ترم را نخواهد گذراند.
حسی: پیمان دانشآموز خوبی است، اما مدام حداقل ۱۰ دقیقه برای کلاس تأخیر دارد. او تنها نمیتواند با هرج و مرجهای بین کلاسها کنار بیاید. او خیلی آرامتر از همکلاسیهایش راه میرود و اگر دیگران او را هل بدهند ناراحت میشود. او قبل از اینکه به کلاس بعدی برود همیشه به محوطه دستشویی میرود و منتظر میماند تا راهرو خالی شود و به کلاس بعدی برود. وقتی به او گفته شد باید نسبت به کلاسهایش وقتشناس باشد؛ او گفت که نمیتواند. به او گفته شد که با وجود نمرات خوبش، اگر این روش و رفتار بد را ادامه دهد این ترم را نخواهد گذراند.
داشتن مشکلات حسی این اجازه را به کودک نمیدهد تا بدرفتاری کند اما برای تعیین این مسئله ضروری است که والدین، معلم و یا دیگران کودک را به خاطر رفتاری تنبیه میکنند که نمیتواند آن را کنترل کند. والدین، معلمین و دیگران و کودک زمانی که بالغ شد، نیاز دارند تا نسبت به پیشبینی موقعیتهای دشوار، تشخيص علایم هشدار دهنده اولیه نسبت به بحران در حال وقوع هوشیار باشند و همچنین داشتن ترفندهایی برای رفع مشکل، و داشتن یک نقشه مثبت عملی برای زمانی که کودک دچار از هم گسستگی میشود.
کاردرمانی در بیش حسی کودکان
بسیاری از والدین و درمانگران بالینی مکرراً از خودشان میپرسند: باید چه زمانی این کودک را به سمت استفاده از تجارب حسی روزانه هدایت کنم؟ (بردن او به سوپرمارکت به این امید که در معرض قراردادن تکراری او را حساسیت زدایی خواهد کرد). باید چه زمانی کاملا از او محافظت کنم؟ ( مثلاهرگز به سوپرمارکت نرویم). باید تا چه حد حساسیتهای اورا تطبيق بدهم (رفتن به سوپر مارکت در فواصل زمانی مختلف برای یک گردش سریع، اجازه دادن به او جهت پوشیدن هدفونهای که صدا را حذف میکنند). این یک معمای ساده نیست که کاملاً حل شود، و یکی از بزرگترین چالشهای بزرگ کردن یک کودک با مشکلات حسی است، و اشاره ای ندارد به کسی که ممکن است چالشهای تکاملی مختلف دیگری را نیز داشته باشد.
تشخیص علایم بیش حسی در کودکان
زمانی که کودک تحت فشار مرحله ی حساس قرار گرفت، تقریباً غیرممکن است که به عقب برگردد. به همین دلیل تشخیص علائمیکه از مشکل خبر میدهند خیلی مهم است. علائمی که نیاز به توجه دارند. آیا کودک شروع به آرام شدن کرده است؟ خیلی سریعتر صحبت میکند؟ آیا کودک شروع به پس زدنهای فیزیکی کرده است؟ آیا شروع به درگیر شدن در رفتارهای خود تحریکی شده است؟ آیا بی رنگ یا قرمز شده است؟ آیا تنفس او سریع و یا افزایش ضربان قلب دارد؟
کاردرمانی حسی
با فراهم کردن تحریکات حسی منظم در لحظات کلیدی در طول روز- قبل از مدرسه، قبل از صرف غذا، ایستادن در صف، منتظر ماندن در مطب دکتر، حین انجام تکالیف – شما این امکان را فراهم کردهاید که سیستم عصبی کودک در مقابل نیازهای ناگزیر زندگی روزمره بتواند مقاومت کند. ضرب المثل قدیمی را به یاد بیاورید علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. فقط داشتن یک استراحت میتواند از موقعیتهای مشکلزا جلوگیری کند. داشتن استراحتهای مختلف در طول ساعات مختلف انجام تکالیف، داشتن میان وعده قبل و بعد از فعالیتهای مدرسه، انجام کمی جست و خیز و دویدن دور بلوكها قبل از دیدن مادربزرگ، یا جویدن آدامس قبل از نشستن برای صرف شام میتواند تفاوت بزرگی را ایجاد کند. اگر میدانید که حرکت کودک شما را سازماندهی میکند، به او حق انتخاب فعالیتهای حرکتی مختلفی را بدهید که میدانسد از آن لذت میبرد.
اگر میدانید که کودک شما در صورتی خوب عمل خواهد کرد که فعالیتی را با دستانش انجام بدهد کیسه ای پر از توپهای فشاری، مدادرنگیها و دفترچه یادداشت را برای او فراهم کنید.
دختر 5/4 ساله من مشکلات حسی زیادی دارد. او اکنون به مدت بیشتر از یک سال است که آموزشهای رفتن به توالت را دیده است، اما در مدرسه شروع به خیس کردن خودش کرده است جون از استفاده کردن از توالت امتناع میکند. ما فکر کردیم که به این دلیل است که شاید او اضطراب جدایی داشته باشد و حتی مدرسه در خصوص احتمال وجود اختلال نافرمانی مقابله ای صحبت کردند. سرانجام خودم در مورد موضوع با او صحبت کردم. مشکل این بود که او از دستمالهای توالت تنفر داشت و میدانست که اگر از آن دستمالها استفاده کند مجبور است که دستهایش را بشوید و دوباره با آن دستمالها پاک کند. من دستمالهای مرطوب را از خانه فرستادم و او در مدرسه شروع به استفاده از توالت کرد. ( مادر یک کودک پیش دبستانی)
آرام کردن یک موقعیت تنشزا
زمانی که کودکی بیش حسی دارد، نکته کلیدی حفظ وضعیت ظاهر و ایمنی است. معمولاً تلاش برای آرام کردن کودک از راه منطق زمانی که او در وسط بحران است نتیجه معکوس میدهد. در عوض نیاز دارند تا موقعیت را آرام کنند.
به والدین آموزش دهید که اگر امکان دارد کودک را به یک مکان با سطح تحریکات حسی قابل ترجیح ببرند؛ یک موقعیت کاملاً آرام با نور کم و نبود هیچگونه رفت و آمد. کودک میتواند با هدفون به موسیقی آرامی گوش بدهد، شیء نرمی را نگه دارد، کمی آب بنوشد، و یا فقط نفس بکشد. بعضی از فشارهای محکم مثل مالیدن پشت و یا بغل کردن ممکن است در این راستا باشد ولی فقط زمانی که کودک از آن خوشش میآید. به یاد داشته باشید که یک کنارهگیری حسی مناسب کاملاً با تنبیه و طردکردن متفاوت است. این یک فرصت است که کودک احساسات بد را تخلیه کند به این ترتیب او میتواند بهتر احساس و عمل كند.
قطعاً والدین میتوانند در مورد آنچه که اتفاق افتاده صحبت کنند. بعضی مواقع به طور ساده مثلاً ” من دیدم که واقعاً زمان سختی داشتی. فکر میکنی چه چیزی باعث آن شده است؟ فکر میکنی که خیلی شلوغ، پر سر و صدا و یا بد بو بود و یا چیزی اینجا وجود دارد؟ آیا در مورد اینکه اگر دوباره در چنین موقعیتی قرار گرفتیم چه کاری میتوانیم انجام بدهیم ایدهای داری؟” اگر والدین پی ببرند که او میتواند خودش را به طریق متفاوتی کنترل کند میتوانند که معذرت خواهی بکنند” میدانم که رفتن به مرکز خرید برای تو دشوار است. تو کار بزرگی انجام دادی تا زمانی که من تو را مجبور کردم به مغازههای زیادی برویم. من معذرت میخواهم. من باید به خاطر داشته باشم که تو نیاز به استراحت داری و یا اینکه باید یک روز دیگری مراجعه میکردیم. ما دفعه بعدی بهتر میتوانیم از آنچه که اتفاق افتاد جلوگیری کنیم”.
زمانی که والدین تلاش میکنند تمام کارهای روزمرهشان را انجام دهند ولی باید مدام با یک کودک با مشکلات حسی سر و کله بزنند میتواند خیلی خستهکننده باشد، خصوصاً زمانی که کودکان دیگر نیز نیاز به توجه دارند. اگر والدین آرامش خود را از دست بدهند و شروع به فریاد زدن بکنند او باید صبر کند تا همه چیز آرام شود و بعد در مورد آن صحبت کند. کتک زدن هرگز وسیلهای قابل قبولی برای نظم و انضباط نمیباشد. اولاً، به کودک یاد میدهد که برای ارتباطات از دستهایش استفاده کند که مسئله خوبی نیست. دوماً، ممکن است حس را بزرگ جلوه دهد، یک کودک بیش حس ممکن است که یک ضربه خفیف را یک حمله ترسناک درک کند در حالی که کودکی که دچار کم حسی است آن را فوقالعاده تصور کند.
مانند هر چیز دیگری آگاهی و دانش یک قدرت است. چنان که والدین در پیشبینی اینکه کدام موقعیتها برای کودک مشکلساز خواهد بود بیشتر ماهر شدند، و همه افراد نسبت به استفاده از روشهای حسی که در وهلهی اول از مشکلات جلوگیری میکند عادت کردند، زندگی با کودک دارای مشکلات حسی کمتر چالش برانگیز خواهد بود.