یادگیری چیست

یادگیری چیست| تعریف یادگیری| مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر

سر فصل مطالب

 یادگیری چیست، یادگیری فرایندی است که در موجودات تکامل یافته به خصوص انسان از جایگاه مهمی برخوردار است. همچنان که تکالیف و فعالیت های انسان پیچیده تر می گردند به همان نسبت به فرآیند یادگیری نیز اهمیت و ضرورت بیشتری می یابد. در تعریف یادگیری باید گفت یکی از ابزارهای ضروری انسان جهت سازگاری با محیط اطراف خود است. در دنیایی که هر روز شاهد تغییرات بسیار زیادی هستیم در صورت عدم توانایی یادگیری، امکان خلاقیت، ابتکار، آسایش و یک زندگی هدفمند و پیشرفت و توسعه در زمینه های مختلف وجود نداشت. مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر در زمینه روش های مختلف یادگیری به کودکان با اختلالات یادگیری خاص فعالیت می نماید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید. 

مرکز اختلال یادگیری دکتر صابر در حیطه تشخیص اختلال یادگیری، بررسی علل و درمان تخصصی مشکلات یادگیری کودکان به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. بخش سنسوری روم، اتاق تاریک دیداری، اتاق شنیداری، بخش آموزش تخصصی همگی از بخش های مهم این مرکز می باشند.

یادگیری چیست

به طور کلی یادگیری در انسان، جنبه ها و سطوح متفاوتی دارد که می تواند در ارتباط با فعالیت های حرکتی ( همانند آموزش راه رفتن،دویدن، دوچرخه سواری، شنا، فوتبال، ژیمناستیک و …)، پیشرفت های تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان، زبان آموزی، مفهوم سازی، تصمیم گیری، حل مسئله، کشفیات علمی، نوشتن مقالات و کتاب، مدیریت و… باشند. خبرگی و تخصص در یک حوزه خاص، نشان دهنده سطوح متفاوت و بالای یادگیری فرد در آن کار و حرفه است.

فرایند یادگیری با موضوعات شناختی دیگر چون توجه، ادراک، حافظه و هوش در تعامل است. همچنین یادگیری تحت تاثیر عوامل مختلف رشدی، عاطفی، اجتماعی، فرهنگی، شخصیت و نظام آموزشی قرار می گیرد. حتی خواب کافی برای یادگیری ضرورت دارد، چون خواب در تثبیت یا تحکیم یادگیری و در نتیجه در ایجاد حافظه جدید پایدار نقش دارد.

تعریف اختلال یادگیری

تعریف یادگیری

محققان بر اساس نوع نگرش و زمینه تحقیقاتی خود،تعاریف مختلفی از یادگیری را مطرح نمودند. برخی از تعاریفی که می‌توان از یادگیری ارائه کرد عبارتند از:

  • یادگیری یک فرآیند شناختی است که باعث کسب دانش و فهم جدید،اصطلاح اطلاعات قبلی یا مهارت در عملکرد و فعالیت‌های شخصی می گردد.
  • یادگیری عبارت است از تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار که از طریق تجربه و تمرین ایجاد می گردد.
  • یادگیری یک اصطلاح کلی است جهت توصیف تغییرات به نسبت پایدار در تفکر، احساس و رفتار که در نتیجه تجربه حاصل می شود.

نکته ای که باید توجه داشت این است که رفتارهای غریزی و غیر ارادی همانند دور کردن دست پس از برخورد آن به یک شیء بسیار داغ یا کشیدن پا به دنبال فرو رفتن یک سوزن در کف پا یادگیری محسوب نمی شوند ولی فعالیت های ارادی،اعمال هدفمند، تصمیم گیری، برنامه ریزی،سازماندهی و اجرایی کردن اهداف تکالیفی هستند که به یادگیری نیاز دارند.

انواع نظریه های یادگیری

نظریه های مختلفی در ارتباط با فرایند یادگیری بر اساس تحقیقات و مطالعات محققان وجود دارد که هر یک از زوایه خاصی آن را مورد بررسی قرار داده‌اند.

در مجموع نظریه های یادگیری شامل دو نظریه کلی یا اصلی است:

  • نظریه های رفتاری (رفتارگرایی) یا نظریه های محرک- پاسخ
  • نظریه های شناختی (شناخت گرایی)

نظریه های رفتاری

از جان بی واتسون روان شناس آمریکایی به عنوان پدر رفتارگرایی یاد می‌شود،کسی که فضا را برای رفتارگرایی آماده کرده بود. به نظریه های یادگیری رفتاری،نظریه های تداعی یا نظریه های محرک- پاسخ نیز گفته می شود.

ویژگی های دیدگاه رفتاری ( رفتارگرایی)

خصوصیات کلی رفتارگرایی شامل موارد زیر است:

  • تاکید بر رفتارهای قابل مشاهده
  • تاکید بر رابطه بین محرک و پاسخ قابل مشاهده
  • رفتار ناشی از شرطی سازی و تقویت است
  • بی اهمیت دانستن فرآیندهای ذهنی (شناختی) چون ادراک،هوشیاری،توجه،حافظه و تفکر به علت غیر قابل مشاهده بودن آنها
  • بر اساس رفتارگرایی،یادگیری در نتیجه رابطه یا پیوند میان محرک و پاسخ ایجاد می‌شود.
  • فرایندهای ذهنی،احساسات و انگیزش،موضوعات مناسبی برای مطالعه رفتار نیستند چون این مباحث به طور مستقیم غیر قابل مشاهده اند.

مهمترین نظریه های رفتاری

نظریه های رفتاری مهم عبارتند از:

  • نظریه شرطی سازی کلاسیک (پاسخگر یا پاولفی و یا بازتابی)
  • نظریه شرطی سازی وسیله ای ثرندایک یا یادگیری آزمون و خطا (تئوری پیوندگرایی ثرندایک)
  • نظریه شرطی سازی کنشگر (عامل) اسکینر

پس از ۱۹۵۰،به تدریج از اهمیت رفتارگرایی کاسته شد. با وجود کاهش نقش و جایگاه رفتارگرایی در طی زمان،امروزه بسیاری از مفاهیم و اصول آن در شرطی سازی و اصلاح رفتار همچنان مورد استفاده قرار می گیرد.

نظریه های شناختی

مطالعات و بررسی های روانشناسان گشتالت همانند ورتهایمر، کافکا و کهلر شرایط لازم را برای ایجاد و توسعه نظریه های شناختی مهیا کرد. روانشناسی گشتالت تقریباً در سال ۱۹۱۲ در آلمان شکل گرفت. روانشناسان گشتالت به فرایندهای ذهنی به خصوص ادراک علاقه‌مند بودند. از دیدگاه مکتب گشتالت( کل گرایی)، کل شامل اجرایی است که روابطی با یکدیگر دارند. در حقیقت کل چیزی بیش از اجزای تشکیل دهنده آن می باشد.

منظور از شناخت در نظریه های شناختی،فرایندهای ذهنی چون ادراک، توجه، زبان، تفکر، بینش، تصمیم گیری، حل مسئله، یادگیری، استدلال و حافظه می باشند که عملکرد و رفتار انسان را تحت تاثیر قرار می دهند. مکتب شناخت گرایی یکی از مکاتب مهم روانشناسی معاصر است که علاوه بر مطالعه و بررسی فرایند های شناختی کاربرد این فرایند ها در رایانه ها را نیز شامل می شوند. یادگیری در نظریه شناختی در ارتباط با اطلاعات جدید یا اصلاح اطلاعات قبلی است.

ویژگیهای دیدگاه شناختی (شناخت گرایی)

خصوصیات کلی شناخت گرایی شامل موارد زیر است:

  • تاکید بر فرآیندهای شناختی ( ذهنی) در یادگیری
  • تاکید بر ساختار شناختی (ساخت شناختی) که عبارت است از دانش کلی فرد در طی زمان. ساخت شناختی شامل مجموعه اطلاعات،مفاهیم و اصول سازمان یافته در یک شخص است که می تواند افزایش یا تغییر یابد.
  • در تکلیف و یادگیری های پیچیده همانند مهارت های زبانی،اختراعات،ریاضیات،فلسفه علوم مختلف دیگر که فقط مسائل خاص انسانی است یادگیری به واسطه فرایندهای ذهنی قابل درک بود و صرفاً تعامل و رابطه میان محرک و پاسخ که بیشتر در موجودات کمتر تکامل یافته مطرح است نمی باشد.
  • در شناخت گرایی بر حضور و مشارکت فعال فرد در فعالیت های روزمره،کاری و حرفه‌ای تاکید می شود. هر فردی در صورت مشارکت فعال،قابلیت و توانایی ادراک،ذخیره اطلاعات، بینش، تصمیم گیری و حل مسئله را دارد که می‌تواند از این مجموعه فرایندهای شناختی در جریان زندگی خود به هنگام لزوم استفاده نماید.
  • یادگیری یک فرایند درونی بوده که در ارتباط با فرایندهای ذهنی دیگر چون حافظه است و احتمال دارد ولی سریع در رفتار ظاهر نشود ولی می‌تواند به واسطه حافظه در زمان و فرصت مناسب در آینده به کار گرفته شود.
  • در شناخت گرایی بیشتر بر تحقیقات و پژوهش های انسانی تاکید می گردد که علت آن تکامل بیشتر و پیچیدگی های رفتاری در انسان است که در حیوانات کمتر مطرح بوده یا دیده نمی شود (همانند یادگیری زبان و خواندن،تفکر به معنای خاص،پیدایش هنر،فرهنگ و پیشرفت در علوم مختلف).
  • شناخت و رفتار همیشه به محرک وابسته نیست،بنابراین می تواند بدون حضور محرک نیز ایجاد گردد.
  • در حالی که رفتارگرایان به دنبال رابطه بین محرک و پاسخ و همچنین پیامدهای رفتار هستند،شناخت گرایان در پی فرایندهایی هستند که نقش میانجی و واسطه را میان محرک و پاسخ دارند.
  • بر اساس شناخت گرایی،انسان موجودی نیست که صرفاً تحت تاثیر عوامل محیطی یا درونی گذشته باشد بلکه به واسطه فرایندهای شناختی،توانایی تفکر،استدلال،بینش،تصمیم گیری و حل مسئله را دارد،آگاهانه دست به انتخاب می‌زند در بسیاری از موارد قادر به کنترل رفتار و پیش‌بینی مسائل خود می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

error: Content is protected !!