پروسوپاگنوزیا و کاردرمانی

پروسوپاگنوزیا (ناتوانی درتشخیص چهره)

سر فصل مطالب

ادراک پریشی چهره ای، چهره کوری، چهره ناشناسی، ناتانی در تشخیص چهره یا پروسوپگنوزیا یک اختلال عصبی شناختی بوده که مهم ترین علامت آن ناتوانی در بازشناختن چهره ها می باشد. در مواردی که پروسوپگنوزیا بسیار حاد و شدید می شود، احتمال دارد فرد توانایی بازشناختن چهره خود را هم نداشته باشد. به عبارت دیگر می توان گفت ناتوانی در تشخیص چهره ­های آشنا در شرایط عدم وجود اختلال حسی را پروسوپگنوزیا گویند. در موارد شدید فرد نمی­ تواند فامیل خود یا حتی بازخورد خود را بشناسد. یک چهره می ­تواند به عنوان یک چهره شناسایی شود اما چهره­ ی چه کسی معلوم نیست. گاهی اوقات اعضای فامیل از یاد نمی­ روند و وقتی صدای شان شنیده شود، شناسایی می­ شوند. از دست دادن توانایی نام­گذاری باید با از دست دادن حافظه متمایز شود، بنابراین همکاری با یک کاردرمانگر ذهنی برای آموزش راهکارهای مناسب مهم است. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر با انجام بهترین کاردرمانی کودکان در تهران به فرایند درمان پروسوپگنوزیا در دو منطقه غرب و شرق تهران مشغول می باشد.

پروسوپاگنوزیا چیست؟

پروسوپاگنوزیا یا ناتوانی در تشخیص چهره وضعیتی است که در آن شما در تشخیص چهره ‌ها مشکل دارید یا نمی ‌توانید حالات و نشانه‌ های چهره را تفسیر کنید. معمولاً به دلیل آسیب مغزی اتفاق می ‌افتد، اما برخی افراد از بدو تولد به آن مبتلا هستند. درمان بر علل زمینه ‌ای یا کمک به شما برای سازگاری تمرکز دارد تا بتوانید افراد را به روش‌ های دیگر تشخیص دهید. پروسوپاگنوزیا وضعیتی است که در آن مغز شما با وجود داشتن بینایی طبیعی، قادر به تشخیص چهره‌ ها یا حالات چهره نیست. این می‌ تواند تشخیص چهره همکاران آشنا، دوستان یا حتی عزیزان نزدیک را برای شما دشوار کند. پروسوپاگنوزیا زیرمجموعه ‌ای از شرایطی به نام آگنوزیاها است که در نحوه پردازش اطلاعات حسی توسط مغز شما اختلال ایجاد می‌ کند. بیشتر این شرایط به دلیل آسیب مغزی ناشی از دلایل مختلف رخ می ‌دهد. با این حال، پروسوپاگنوزیا می ‌تواند بدون آن آسیب نیز اتفاق بیفتد. پروسوپاگنوزیا که به عنوان کوری چهره نیز شناخته می‌ شود، می ‌تواند به دو روش مختلف رخ دهد، یا به عنوان یک وضعیت اکتسابی (به این معنی که فرد به دلیل آسیب به بخشی از مغز خود به آن مبتلا می ‌شود) یا به عنوان یک مشکل مادرزادی (به این معنی که فرد با آن متولد می ‌شود). تحقیقات موجود نشان می‌ دهد که نوع مادرزادی این وضعیت ممکن است ژنتیکی باشد، زیرا به نظر می ‌رسد در برخی خانواده‌ ها وجود دارد. پروسوپاگنوزیا وضعیتی است که فقط مغز شما را تحت تأثیر قرار می ‌دهد. با این حال، فقط در توانایی شما برای تشخیص چهره ‌ها اختلال ایجاد نمی ‌کند. این وضعیت اغلب منبع اضطراب برای افراد است. این به این دلیل است که بسیاری احساس خجالت یا شرم می ‌کنند که در به خاطر سپردن چهره‌ ها مشکل دارند در حالی که دیگران هیچ مشکلی با آن ندارند. این شرم و اضطراب باعث می ‌شود بسیاری از افراد مبتلا به این وضعیت از موقعیت‌ های اجتماعی دوری کنند. دو شکل از پروسوپاگنوزیا وجود دارد و علائم به شکل آن بستگی دارد. این دو شکل ادراکی و تداعی ‌گر هستند:

– پروسوپاگنوزیا ادراکی: این زمانی است که شما نمی ‌توانید حالات چهره یا سایر نشانه‌ های غیر کلامی یک فرد را تشخیص دهید.

– پروسوپاگنوزیا تداعی ‌گر: این شکل زمانی است که شما نمی ‌توانید چهره یک فرد را تشخیص دهید حتی اگر با او آشنا باشید. شما همچنان می ‌توانید آن ها را با وسایل دیگر مانند صدایشان یا صدای راه رفتن شان تشخیص دهید.

ناتوانی در شناخت چهره

پردازش موازی از بیانات چهره ­ای و گفتار چهره به طور مستقل از شناخت بر اساس ارائه­ ی ساختاری بینایی رخ می ­­دهد. این تفکیک برای افرادی که قادر به شناسایی بیانات چهره ­ای شده ­اند که نمی­ توانستند تشخیص دهند، نشان داده شده است، در حالی­ که آن ها نمی ­توانند بیانات چهره ­ای را در چهره­­ ای که شناسایی کرده ­اند، تشخیص دهند. ما نیاز داریم که بتوانیم یک چهره را همزمان با بیان چهره بشناسیم. یکی دیگر از خطوط جالب تحقیق در شناخت چهره، پدیده ­ی شناسایی پنهان می باشد. افرادی که کاملا ناتوان در شناسایی چهره هستند، نشان می ­دهند که برخی شناسایی­ ها زیر مرحله ­ی هوشیاری آگاهانه اتفاق می­ افتند. وقتی که از موارد دچار پروسوپگنوزیا خواسته شد که یاد بگیرند بین اسم ­ها و چهره ­ها ارتباط ایجاد کنند، آنها بسیار ساده ­تر توانستند چهره را با اسم واقعی آن ارتباط دهند تا اسم ­های دیگر را، که این نشان می­ دهد، برخی شناسایی­ های ناخودآگاه وجود دارد. شناخت چهره بر اساس سیستم مودولار از پردازش مستقلی است که می ­تواند به صورت انتخابی آسیب ببیند. مطالعات PET scan لوب تمپورال چپ را وقتی که چهره ­ی یک فرد نرمال را شناخته می ­شود، شناسایی کرد. مطالعات موردی از افرادی که پروسوپاگنوزیا دارند، در نوشته­ ها آسیب دوطرفه در لوب­ های تمپورال و اکسیبیتال یا آسیب یک طرفه در همان لوب­ ها در سمت راست را نشان دادند.

ناتوانی در تشخیص چهره

 

چه عواملی باعث ناتوانی در تشخیص چهره می شود؟

پروسوپاگنوزیا یا ناتوانی در تشخیص چهره، یکی از اختلالات نادر ولی تأثیرگذار در پردازش مغزی است که موجب می‌شود فرد قادر به شناسایی چهره‌های آشنا نباشد، حتی چهره نزدیک‌ترین اعضای خانواده. این اختلال ممکن است به‌صورت مادرزادی (پروسوپاگنوزیای توسعه‌ای) وجود داشته باشد یا در اثر آسیب به مناطق خاصی از مغز (مانند لوب تمپورال راست یا فیوزیفورم فیس اریا) در پی سکته مغزی، ضربه مغزی، یا تومور مغزی ایجاد شود. در کودکان، این مشکل ممکن است باعث دشواری در ارتباطات اجتماعی، اضطراب جدایی یا حتی اختلال در عملکرد مدرسه شود، زیرا قادر به تشخیص معلم‌ها و هم‌کلاسی‌ها نیستند. در بزرگسالان، چالش‌های شغلی، مشکلات عاطفی و اختلال در تعاملات روزمره از جمله پیامدهای رایج هستند.

بررسی‌ها نشان می‌دهند که پروسوپاگنوزیا لزوماً با اختلال حافظه عمومی مرتبط نیست. فرد ممکن است حافظه خوبی برای اشیاء، صداها یا نام‌ها داشته باشد، ولی به‌طور خاص در شناسایی چهره‌ها ناتوان باشد. برخی بیماران حتی قادر به تشخیص چهره خود در آینه یا عکس نیستند.

علائم اولیه این اختلال معمولاً در دوران کودکی آشکار می‌شود، اما تشخیص آن به دلیل شباهت با اختلالات دیگر مانند اوتیسم یا ADHD، دشوار است. ارزیابی بالینی دقیق توسط متخصصین کاردرمانی، نورولوژی یا روانشناسی برای تمایز این اختلال از دیگر مشکلات شناختی ضروری است.

درمان و توانبخشی این اختلال، نیازمند برنامه‌ای جامع و بلندمدت است. در همین راستا، کاردرمانی شناختی، تمرینات توان‌بخشی بصری، و تکنیک‌های تقویت حافظه چهره، نقش مهمی در بهبود عملکرد فردی ایفا می‌کنند. همچنین استفاده از راهکارهای جبرانی مانند وابسته شدن به صدا، حالت بدن، پوشش یا وسایل جانبی نیز بخشی از مداخلات پیشنهادی است.

نقش کاردرمانی شناختی در پروسوپاگنوزیا

کاردرمانی شناختی در درمان پروسوپاگنوزیا نقش کلیدی دارد. این نوع کاردرمانی با تمرکز بر پردازش شناختی، حافظه، توجه و شناخت چهره‌ها به فرد کمک می‌کند تا با روش‌های جایگزین، مشکل درک چهره را جبران یا بهبود دهد. تمرین‌هایی مانند بازشناسی اجزای صورت (چشم، بینی، دهان)، تشخیص تفاوت بین چهره‌ها، و تمرین حافظه بصری برای تطبیق تصاویر در این نوع مداخله مورد استفاده قرار می‌گیرند. کاردرمانگران با استفاده از بازی‌های شناختی دیجیتال، تمرینات کامپیوتری یا فلش‌کارت‌ها، سعی می‌کنند مغز را به شناسایی الگوهای ثابت در چهره‌ها آموزش دهند. همچنین، آموزش راهبردهای جبرانی مانند استفاده از صدا، سبک لباس، یا حالت بدن برای شناسایی افراد به بیماران داده می‌شود.

در کودکان، این تمرینات معمولاً در قالب بازی‌درمانی، داستان‌گویی با شخصیت‌های تصویری و جلسات گروهی صورت می‌گیرد تا کودک بدون فشار روانی، توانایی تشخیص را تمرین کند. بزرگسالان نیز با تمرین در شرایط واقعی مانند مکان‌های عمومی، مهارت‌های اجتماعی خود را تقویت می‌کنند.

درمان پروسوپاگنوزیا در بزرگسالان و کودکان

گرچه پایه‌های درمان پروسوپاگنوزیا در بزرگسالان و کودکان مشابه است، اما تفاوت‌های مهمی در شیوه درمانی این دو گروه وجود دارد. در کودکان، درمان بیشتر بر اساس بازی‌درمانی، آموزش تصویری و مداخلات غیرمستقیم صورت می‌گیرد تا کودک در محیطی غیرتهدیدآمیز یادگیری را تجربه کند. در حالی‌که در بزرگسالان، تمرکز بیشتر بر آگاهی فردی، راهبردهای جبرانی و تمرین در موقعیت‌های اجتماعی واقعی است.

در کودکان، مغز انعطاف‌پذیری بیشتری دارد و در نتیجه مداخلات زودهنگام می‌تواند تأثیر بیشتری بر بازسازی الگوهای شناختی داشته باشد. اما بزرگسالان اغلب با مشکلات ثانویه مانند اضطراب اجتماعی، خجالت یا انزوا مواجه هستند که در درمان باید مدنظر قرار گیرد.

بزرگسالان بیشتر از تکنولوژی مانند اپلیکیشن‌ها یا واقعیت افزوده بهره می‌برند، در حالی‌که در کودکان، آموزش از طریق قصه‌گویی، نقاشی، یا فلش‌کارت‌ها مؤثرتر است. همچنین بزرگسالان اغلب نیاز به مداخلات روانشناختی مکمل دارند تا با احساس ناکارآمدی و کاهش اعتماد به نفس مقابله کنند.

در هر دو گروه، پشتیبانی خانواده، برنامه‌ریزی مستمر، و پیگیری درمان کلید موفقیت است.

 

منابع:

my.clevelandclinic.org

سوالات متداول:

1-آیا پروسوپاگنوزیا با اوتیسم ارتباط دارد؟
بله، در برخی کودکان مبتلا به اوتیسم نیز علائم مشابه ناتوانی در تشخیص چهره دیده می‌شود، اما منشأ آن ممکن است متفاوت باشد.

2-چه تست‌هایی برای تشخیص پروسوپاگنوزیا استفاده می‌شود؟
تست‌هایی مانند Benton Facial Recognition و CFMT به کار می‌روند.

 

2 دیدگاه

  • ما همیشه از این که مادرمون چهره اشناها رو نمیشناست خیلی ناراحت میشدیم و خودشم خجالت میکشید.حتی چندین بار ما که بچه هاش هستیم رو توی جمع اشتباه میگرفت.بعد از چند جلسه توانبخشی تو کلینیک شما با تمرینای حافظه ای کم کم تونست بعضی چهره ها رو راحتتر تشخیص بده.به جرات میتونم بگم کاردرمانی تو کلینیک شما زندگی مادرمون و ما رو عوض کرد

    پاسخ
  • پسرم به خاطر پروسوپاگنوزیا نمی تونست حتی معلمش رو بشناسه.ولی از وقتی توی کلینیک با تمرینات شناخت چهره و بازیای حافظه ای کار کرد پیشرفتش فوق العاده شد.دکتر صابر یه معجزه به ما بخشیدن

    پاسخ
  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *