نارساخوانی یا دیسلکسی یکی از اختلالات یادگیری ( learning disorder ) است که با مشکل در پردازش صحیح نمادهای نوشتاری مشخص میشود. علت نارساخوانی یا دیسلکسی در ارتباط صداهای زبان با حروف نوشتاری است در نتیجه مشکل عمدهای را در توانایی خواندن ایجاد می کند. از علائم نارساخوانی می توان به مشکل توجه شنیداری در اختلال یادگیری ، تمییز شنیداری،تمییز بینایی، حافظه کوتاه مدت و اعتماد به نفس پایینی دارد و این موارد منجر به عملکرد ضعیف در مدرسه می شوند. مرکز تشخیص اختلال یادگیری دکتر صابر به صورت تخصصی بر روی درمان دیسلکسی توسط امکانات پیشرفته مرکز نظیر سنسوری روم، اتاق شنیداری و اتاق تاریک می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
علت نارساخوانی یا دیسلکسیا
افراد دیسلکسی هر چند در برخی زمینه ها ناکام هستند ولی اغلب آنها خیلی باهوش هستند.والدین و معلمان معتقدند این ناکامی ناشی از مشکل در هوش وی است.
در نگاه اول اغلب کودکان نارساخوان را با اختلالات پردازش شنیداری و نقص توجه اشتباه می گیرند. طبق تحقیقات افراد با روشهای گوناگونی یاد میگیرند که در نتیجه برای هر فرد باید ارزیابی و رویکردهای متناسب با وی استفاده شود. دکتر اختلال یادگیری نارساخوانی را با علائمی بررسی می کنند.
- هجی کردن ضعیف
- ناتوانی در درک مفاهیم انتزاعی زمان،پول،اندازه گیری ها،درصد و سایر مفاهیم محاسباتی.
- مشکل در دنبال کردن سمت و سوی کلامی و نوشتاری که در حال انجام است.
- مشکل در یادداشت برداری و کپی کردن
- مشکل در نوشتن افکار با ترتیبی منطقی
- مشکل در پایدار بودن توجه روی تکلیف
- انحراف از تفکر اصلی هنگام نوشتن
- هنگام تکمیل کردن تکالیف نیاز به دستورالعملهای خیلی واضح دارد.
- دست خط از هم گسسته
- دستخط در هم
مشکلات هجی کردن شامل موارد زیر است:
- سر در گم شدن در مورد شکل حروف
- هجی کردن بریده بریده کلمات
- اضافه کردن یا حذف کردن صداهای صامت یا مصوت از کلمات
- توانایی هجی کردن به صورت کلامی اما ناتوانی در شناسایی کلمه نوشته شده
علائم نارساخوانی یا اختلال خواندن شامل موارد زیر است:
- خواندن آهسته و با تلاش و تقلا که منجر به کاهش مهارت درک مطلب می شود.
- خزانه واژگان ناکافی برای درک کردن موضوع
- زمانی که متن را با صدای بلند برای فرد دیسلکسی می خوانید توانایی درک متن را دارد اما وقتی که خودش متن را می خواند نمی تواند موضوع را درک کند.
- زمانی که قادر نیست تک تک حروف را در داخل کلمه تشخیص بدهد ظاهر کلی و صدایی کلمه را به حافظه می سپارد،هجی کردن نادرست باعث می شود معنی کلمات داخل متن را تصادفی حذف بزنید در نتیجه منجر به فهم اشتباه محتوای متن می شود.
فرآیند تشخیص نارساخوانی
تشخیص نارساخوانی یک فرآیند تخصصی چندمرحلهای است که تنها با معاینه چشم یا تستهای ساده خواندن انجام نمیشود. هدف اصلی، تمایز نارساخوانی از سایر اختلالات یادگیری و شناسایی الگوی خاص نقاط قوت و ضعف فرد است.
مراحل کلیدی تشخیص:
غربالگری اولیه (در خانه یا مدرسه):
معلمان یا والدین با مشاهده نشانههای هشداردهنده مانند مشکل در قافیهسازی، یادگیری نام حروف، خواندن کلمات ساده یا هجی کردن اقدام میکنند.
بررسی تاریخچه خانوادگی اهمیت دارد زیرا ژنتیک در ۵۰% موارد نقش دارد.
تستهای ساده غربالگری شامل تشخیص صداها، حافظه کوتاهمدت کلامی و سرعت نامبردن اشیا.
ارزیابی جامع توسط تیم تخصصی:
روانشناس آموزشی: انجام تستهای استاندارد هوش (مانند WISC-V) برای سنجش تواناییهای کلامی و غیرکلامی.
گفتاردرمانگر: ارزیابی مهارتهای واجشناسی، پردازش صدا و درک آواشناسی.
بیناییسنج: بررسی دقیق سلامت چشم و رد مشکلات بینایی (نارساخوانی ربطی به ضعف بینایی ندارد).
ارزیابی تخصصی خواندن و نوشتن:
سنجش دقت، سرعت و روانی خواندن متنهای همسطح سنی.
تحلیل توانایی هجی کردن، تشخیص کلمات ناآشنا و درک مطلب نوشتاری.
مقایسه درک مطلب شنیداری با نوشتاری (در نارساخوانی معمولاً درک شنیداری بهتر است).
استفاده از آزمونهای معتبر مانند DEST-2 یا CTOPP-2.
تشخیص افتراقی:
رد شرایط مشابه مانند اختلال نقص توجه (ADHD)، اختلالات پردازش شنیداری یا کمتوانی ذهنی ضروری است. نارساخوانی میتواند همزمان با ADHD وجود داشته باشد.
نکات حیاتی:
زمان طلایی تشخیص: مداخله در پایه اول تا سوم دبستان موثرترین نتیجه را دارد.
ملاک قطعی: وجود مشکل پایدار در خواندن و هجی کردن علیرغم هوش طبیعی و آموزش مناسب.
خطر تاخیر در تشخیص: کودکان درماندهای که با برچسب “تنبل” یا “کمهوش” تحقیر میشوند.
گزارش تشخیصی: باید شامل توصیف نقاط قوت فرد، راهکارهای جبرانی و پیشنهادات آموزشی باشد.
نقاط قوت افراد نارساخوان
نارساخوانی را نه یک ناتوانی، که تفاوتی عصبی با الگوی شناختی منحصربهفرد باید دانست. تحقیقات علوم اعصاب نشان میدهد مغز افراد نارساخوان در پردازش اطلاعات بصری-فضایی، تفکر خلاق و استدلال کلنگر، تواناییهای استثنایی دارد. این ویژگیها در محیط مناسب به مزیتهای رقابتی تبدیل میشود. نخست این که توانایی تجسم سهبعدی از بارزترین قابلیتهاست. افراد نارساخوان میتوانند اشیا را از زوایای مختلف در ذهن بچرخانند، الگوهای پیچیده را تشخیص دهند و ساختارها را به صورت پویا بازسازی کنند. این مهارت در مشاغلی مانند معماری، طراحی صنعتی و مهندسی مکانیک نقشی تعیینکننده دارد. برای نمونه، ایگور سیکورسکی، خالق هلیکوپتر مدرن که نارساخوان بود، توانایی منحصربهفردی در تجسم سیستمهای مکانیکی داشت.
دومین نقطه قوت کلیدی، خلاقیت و نوآوری در حل مسئله است. به دلیل تفاوت در اتصالات عصبی، مغز این افراد اطلاعات را به روشی غیرخطی پردازش میکند که منجر به تولید ایدههای بدیع میشود. بررسیهای دانشگاه کمبریج نشان میدهد ۳۵٪ از کارآفرینان موفق (مانند ریچارد برانسون و استیو جابز) نارساخوانی داشتند. آنها توانایی دیدن “تصویر بزرگ” و تشخیص فرصتهایی را داشتند که دیگران از آن غافل بودند. این تفکر واگرا اغلب با استدلال روایی-داستانی همراه است. بسیاری از افراد نارساخوان در روایتگری شفاهی مهارت فوقالعادهای دارند و میتوانند مفاهیم پیچیده را با مثالهای ملموس و جذاب توضیح دهند. این ویژگی، پایه موفقیت در مشاغلی چون وکالت، آموزش و رسانه است.
سومین ویژگی، مهارتهای ارتباطی فرامتنی است. در مواجهه با چالش خواندن، این افراد به طور غریزی از حواس دیگر برای دریافت اطلاعات استفاده میکنند. تقویت حافظه شنیداری، توانایی تفسیر زبان بدن و حساسیت به تن صدا، از جمله این سازوکارهای جبرانی است. در محیطهای کاری، آنها اغلب متخصصان دیپلماسی انسانی هستند که میتوانند تنشها را با درک حالات عاطفی دیگران مدیریت کنند. جالب این که مطالعات fMRI نشان میدهد مغز نارساخوانان در مناطق مربوط به همدلی (مثل اینسولا) فعالیت بیشتری دارد.
نهایتاً، تابآوری و پشتکار ذاتی این گروه قابل توجه است. مواجهه مداوم با چالشهای تحصیلی در کودکی، ظرفیت سازگاری با مشکلات و تلاش برای یافتن راهحلهای جایگزین را در آنها پرورش میدهد. این “مزیت ناخواسته” در بزرگسالی به شکل مدیریت بحران کارآمد و انعطافپذیری شناختی ظهور میکند. پروفسور جولی لوگان از دانشگاه وستمینستر در تحقیقات خود کشف کرد که مدیران نارساخوان در تفویض اختیار و همتیمیسازی عملکرد بهتری دارند زیرا به طور طبیعی میدانند چگونه از نقاط قوت دیگران استفاده کنند.
چرا این استعدادها مغفول میمانند؟ سیستمهای آموزشی سنتی که بر خواندن و نوشتن متمرکزند، اغلب قادر به شناسایی این تواناییها نیستند. تشخیص بهموقع و محیط حمایتگر (خانواده، مدرسه، محل کار) کلید تبدیل تفاوتهای عصبی به مزیتهای رقابتی است. همانطور که دکتر هلن تیلور از دانشگاه کمبریج میگوید: “نارساخوانی نتیجه تکامل شناختی متفاوت است که در جوامع پیچیده انسانی ضروری بوده است.” شکوفایی این استعدادها نیازمند خلق فضاهایی است که در آن به جای “اصلاح ضعف”، توانمندسازی تفاوتها محور باشد.
سوالات متداول:
1-این اختلال ارثیه؟ اگه من نارساخوان باشم، بچهم هم میگیره؟
تحقیقات نشان میدهد عوامل ژنتیکی در ۵۰-۶۰% موارد نقش دارند. اگر یکی از والدین نارساخوان باشد، احتمال ابتلای فرزند تا ۴۰% افزایش مییابد. اما این به معنای قطعیت نیست! محیط آموزشی غنی، تشخیص بهموقع و تمرینهای هدفمند میتوانند از بروز شدید علائم پیشگیری کنند.
2-آیا بزرگسالان هم میتونن نارساخوان باشن؟ اگه بله، چطور تشخیص بدن؟
قطعاً! بسیاری از بزرگسالان بدون تشخیص رشد میکنند و با چالشهایی مثل کندی خواندن، مشکل در پرکردن فرمها یا اجتناب از نوشتن روبهرو هستند. مراجعه به کلینیکهای سنجش یادگیری بزرگسالان (مثل مرکز توانبخشی گفتاردرمانی تهران) و انجام آزمونهای تطبیقی اولین قدم است. تشخیص دیرهنگام هم میتواند کیفیت زندگی را بهبود بخشد.