لکنت زبان از اختلالات گفتار در سنین پیش از دبستان می باشد که می تواند به صورت لکنت زبان ناگهانی کودکان یا تدریجی نمایان شود. گفتاردرمانی لکنت در زمینه تعیین شدت اختلال و درمان لکنت زبان در کودکان فعالیت می نماید. دکتر لکنت با بررسی گفتار کودکان سه تا پنج ساله مبتلا به لکنت زبان و تشخیص مشکلات مرتبط با لکنت به طراحی بهترین روش درمانی برای آنان می پردازد. با توجه به این نکته که لکنت زبان کودکان یک اختلال چند وجهی می باشد توجه به تمام جنبه های درمانی نظیر روانشناسی و کنترل اضطراب، گفتاردرمانی لکنت زبان و درمان های حسی حرکتی در بهبود لکنت زبان ناگهانی در کودکان مهم و موثر می باشد. مرکز گفتاردرمانی لکنت زبان دکتر صابر با دارا بودن امکانات پیشرفته و روز دنیا در کنار تیم متخصصان توانمند خود بهترین نتیجه درمانی را در درمان لکنت زبان کودکان بدست می آورند.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
اضطراب و تحریک خودکار (اتونومیک) و لکنت ناگهانی
شنوندگان معمولی ممکن است فکر کنند که مردم به دلیل این که عصبی هستند لکنت ناگهانی میکنند. دانشمندان، بر اساس همین تصور، از لغاتی همچون «اضطراب»، «تحریک خودکار»، و «احساس منفی» برای مشخصکردن حالتهای احساسی که ممکن است باعث لکنت شوند یا آن را همراه کنند، استفاده میکردند. واژه کلی «اضطراب» به طور کل حالتی از نگرانی هوشیارانه درباره رویدادی در آینده را توصیف میکند. هنگامی که واژه «تحریک خودکار» به روشی مشابه استفاده میشود، نشاندهنده فعالشدن سیستم عصبی سمپاتیک میباشد که بدن را برای فعالیتی همچون مبارزه با پاسخ مبارزهای آماده میکند. تحقیق درباره اضطراب و لکنت بیش از ۵۰ سال است که ادامه دارد. اخیراً، بلاداستین و راتنر بیش از ۱۲ مطالعه که لکنتیها و غیر لکنتیها را با اندازهگیریهای مختلف از اضطراب مقایسه میکرد، بازبینی کردند و دریافتند که بیش از نیمی از مطالعات تفاوتی را مشخص نمیکنند. هرچند، تعداد زیادی از آنها فهمیدهاند که لکنتیها در برخی اندازهگیریها عصبی تر هستند. ممکن است زیرمجموعهای از لکنتیها باشند که عصبی تر هستند و مطالعاتی که اتفاقاً افراد بیشتری از این زیرمجموعه را در مطالعهشان داشتهاند گروه لکنتی را عصبی تر مییابند. شکی نیست که برخی از مطالعات اضطراب اجتماعی ممکن است این واقعیت را منعکس کند که سالهای لکنت ممکن است باعث شود فردی که لکنت میکند در موقعیتهای اجتماعی عصبی تر باشد.
به طور خلاصه، تحقیقات نشان دادهاند سطوح بالای اضطراب که بهوسیله خطر شوک الکتریکی ایجاد میشود، میتواند در گویندگان معمولی رفتارهای مشابه لکنت ناگهانی ایجاد کند. علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که تغییرات در فیزیولوژی مربوط به گفتار تحت شرایطی از اضطراب در لکنتیها رخ میدهد اما در غیر لکنتیها رخ نمیدهد. در نهایت، چندین مطالعه که از اندازهگیریهای فیزیولوژیک اضطراب استفاده میکردهاند نشان دادهاند که لکنتیها و غیر لکنتیها اضطراب برابری دارند اما تنها لکنتیها تأثیرات را در گفتارشان بهصورت افزایش ناروانی نشان دادند.
لکنت زبان ناگهانی و اضطراب
بسیاری از ما که با کودکانی که لکنت میکنند کار میکنیم اغلب از والدین میشنویم که کودکان بسیار حساس است. پیش از سؤال پرسیدن، این والدین اغلب میگویند که حتی قبل از شروع لکنت، کودک بهراحتی از تغییرات در زندگی روزمرهاش ناراحت میشده یا با غریبهها نسبت به نزدیکانش خجالتی تر بوده. این ویژگیهای احساسی و رفتاری ممکن است بخشی از فیزیولوژی به ارث رسیده کودک یا طبع باشد. به نظر میرسد برخی کودکان با طبعهای حساس یا کم رو متولد شده باشند بهاحتمال زیاد به افراد و موقعیتهای جدید با افزایش تنش عضلات و نشانههای فیزیولوژیک استرس، واکنش نشان میدهند.
در کتاب عالی بروتن و شومیکر به نام اصلاح لکنت ، تصویر اولیه مهمی از لکنت، طبع و اضطراب ارائه شده است. بهجای استفاده از واژه «طبع»، آنها به «تفاوتهای افراد در شرطی شدن و بازفعالی خودکار» اشاره کردهاند. آنها پیشنهاد دادند که برخی افراد پیشزمینه لکنت را دارند چرا که آنها تحت شرایط پراسترس به طور اساسی احتمال بیشتری برای عدم موفقیت گفتاری دارند. علاوه بر این، به نظر میرسد این افراد هم چنین بیشتر شرطی هستند که این احتمال را بیشتر میکند که عدم موفقیتهای اولیه تحتفشار به رفتارهای لکنت که بسیار آموزشی هستند، افزایش یابد.
برای مثال، یک طبع باز فعال ممکن است موجب افزایش تنش فیزیکی در یک کودک گردد. هنگامی که او ناروان است و بنابراین یک چرخه یادگیری از ناروانی منجر به ناروانیهای شدیدتر میشود که در نهایت منجر به لکنت مزمن میشود. از سوی دیگر، یک طبع آرام در کودکی که میزان ناروان است، ممکن است به او اجازه دهد تا آرام بماند، به ناروانی توجه نکند و بنابراین آغازین را گسترش ندهد.
دادهها در مورد میزان حساسیت افرادی که لکنت میکنند ناچیز است اما آن چه که موجود است مطالعات پرسشنامهای نشانههایی یافتهاند که بزرگسالان و کودکانی که لکنت میکنند هر دو نسبت بهغیر لکنتیها حساستر هستند. این موضوع حداقل با یک مطالعه از اندازهگیری فیزیولوژیک حساسیت تأیید شده است.
با دردستداشتن این مدرک که حداقل برخی افرادی که لکنت میکنند طبعهای حساستری دارند، احتیاج داریم بپرسیم که چگونه ممکن است این موضوع بهوسیله احساس از اختلال روانی ابهامزدایی کند. روانشناسهایی که طبع را مطالعه میکنند بادقت به تنظیم و بیان احساس در افرادی که طبعهای حساس دارند نگاه کردند. شاهد خوبی از مطالعات بیماران طبیعی و بیمارانی که مغزشان آسیبدیده وجود دارد که تنظیم احساس یک عملکرد یکطرفه شده است. به نظر میرسد احساساتی که توسط نیم کره چپ تنظیم میشود رفتارهایی همچون نزدیک شدن، اکتشاف و عمل را تحریک میکند درحالیکه احساساتی که توسط نیم کره راست تنظیم میشود رفتارهایی همچون اجتناب، کنارهگیری و توقف عمل را تحریک میکند. مطالعات فعالیت الکتریکی در مغز نشان میدهد افرادی که طبعهای حساسی دارند نیم کره راستشان برای رفتارهای احساسی غالب است. این موضوع به این معناست که اگر لکنتیها بهعنوان یک گروه از لحاظ خلقوخو واکنشی باشند، ممکن است آنها بهصورت مادرزادی گرایش به سمت رفتارهایی داشته باشند که توسط احساسات نیم کره راست تحریک میشوند – اجتناب، کنارهگیری و توقف عمل.
چگونگی تأثیر این موضوع بر گفتار هنوز مشخص نیست، اما وبستر (b 1993) حدس زد هنگامی که افرادی که لکنت میکنند از لحاظ احساسی تحریک شوند، در آن موقع تمایلات نیم کره راست، مانند اجتناب و کنارهگیری، میتواند با دخالت کردن در طرحریزی و آغاز گفتار بر SMAهای نیم کره چپ آنها تأثیر بگذارد. حدس من درباره رابطه بین احساس و لکنت این است که یک جنبه مهم از غالب بودن نیم کره راست، یعنی رفتارهای احساسی، توقف رفتار در جریان میباشد. این پدیده بهخوبی توسط جفری گری (۱۹۸۷) توضیح داده شده است، روانشناسی که پاسخ سیستم عصبی مرکزی به استرس را مطالعه میکرد. او پیشنهاد میدهد زمانی که فردی ترس یا ناکامی را تجربه میکند یک سیستم بازدارنده رفتاری در مغز سه نوع متفاوت از رفتار را افزایش میدهد (a) ثابت نگهداشتن که شامل انقباضات عضلانی گسترده میباشد که تنش و عدم تحرک بیصدا را ایجاد میکند؛ (b) فرار؛ یا (c) اجتناب. امکان دارد که چنین رفتارهایی هم با رفتارهای اصلی (تکرار، کشیده گویی و قفل) و هم رفتارهای ثانویه (فرار و اجتناب) در گفتار آشکار شوند.
لکنت زبان ناگهانی در کودکان سه ساله
ممکن است یافتههای کاگان، رزنیک و اسنیدمن حمایت غیر مستقیمی برای این احتمال باشد که کودکان حساستر واکنش دهیشان را با ایجاد سطوح بالاتر از فشار فیزیکی، بهخصوص در عضلات حنجره، هنگامی که در موقعیتهای ناآشنا یا تهدیدکننده صحبت میکنند، آشکار سازند. من حدس میزنم برخی کودکانی که هم حساس هستند و هم سیستمهای حرکتی گفتار شکنندهای دارند ممکن است به ناروانیهای تکراری اولیه با افزایش فشار بهخصوص در ناحیه حنجره پاسخ دهند. ممکن است این فشار بعدها با ایجاد تکرارها، کشیده گوییها و قفلهایی که به طور ناگهانی خاتمه مییابند و در بسیاری از کودکان هنگامی که لکنت تثبیت میشود، ایجاد میشوند، گفتار را مختل کند. سایر کودکانی که حساسیت بالایی دارند و زمینه داشتن شکستهای گفتاری حرکتی را دارند ممکن است ناروانیهایشان را با کشیده گوییها و قفلهای همراه با تنش در پاسخ به موقعیتهای دشوار احساسی شروع کنند. چند ژنی بودن افرادی که لکنت میکنند و منحصربهفرد بودن الگوی لکنتشان در بخشهای پیشروی فصل بعد در مورد عوامل رشدی و یادگیری بیشتر موردبحث قرار خواهد گرفت.
مطالعات تصویربرداری مغز فعالیت زیاد در حین لکنت در منطقهای به نام اینسولا سمت راست و قشر سینگولیت قدامی را نشان داد است. هر دوی این نواحی ارتباطات محکمی با آمیگدالا دارند که در حالت ترس یک ساختار عمده است. احتمال دارد که برخی از فعالیتهای نیم کره راست در حین لکنت کردن تشدید شوند و در حین روانی تنظیم شده کاهش یابد که ممکن است تحریک احساسی منفی را منعکس کند. دلیل من این است که اولاً بسیاری از مطالعات که برای این مطلب مرور شدند پیشنهاد میدهند که تصمیمگیری و تولید گفتاری لکنتیها در مناطق همولوگ بروکا، ورنیکه و نواحی به همپیوند دهنده در نیم کره راست متمرکز شده است. ثانیاً، احساساتی که در انسان در نیم کره راست مغز یکطرفه شده است، احساساتی هستند که مربوط به ترس هستند – اجتناب، فرار و توقف رفتار در جریان.
ثالثاً، به دلیل این که احساسات قوی تمایل به تسلط داشتن بر پردازشهای عصبی در نواحی مجاور دارند، ممکن است این احساسات پردازش گفتاری در جریان را به روشهای همانند آن چه که بر همه رفتارها اثر میگذارند، شامل رفتارهای اجتنابی، رفتارهای فرار و قفلها، مختل کنند. بخشی که شما بهتازگی خواندید – در مورد احساسات و لکنت – پیشنهاد میدهد که احساسات نقش مهمی در پیشرفت لکنت ایفا میکند. در برخی موارد هم چنین ممکن است لکنت در علت آنها نیز نقش داشته باشد. لازم است همه این اطلاعات در کنار یکدیگر در یک تعریف متحد قرار داده شود تا دقیقتر توضیح دهد چگونه احساس بر لکنت تأثیر میگذارد (و برعکس)، و همینطور این که افراد چگونه ممکن است در این جنبه متفاوت باشند. برخی جنبههای دیدگاه یکپارچه از لکنت و احساسات در مدل ارائه شده توسط والدن و همکارانش (۲۰۱۲) پیشنهاد شده است. هرچند دیدگاه آنها (مدل دوگانه تنش حساسیت لکنت) متغیرهای احساسی و متغیرهای گفتار – زبان هر دو را در بر میگیرد، اما من تنها آن چه که آنها درباره احساسات فرض کردهاند را توضیح خواهم داد. آنها پیشنهاد میدهند کودکانی که لکنت میکنند ممکن است پیشزمینههای اساسی (حساسیتها) که آنها را نسبت به محرک جدید بسیار حساس میسازد، داشته باشند. این پیشزمینهها در بن پیشزمینهها در کودکان مختلف بیشتر یا کمتر خواهد بود. برای این که پیشزمینه فعال شود کودک باید با تعدادی استرس محیطی برخورد کند؛ بنابراین، ممکن است کودک بر اساس استرسی که تجربه میکند و درجه پیشزمینهای که دارد کموبیش در هر موقعیتی لکنت کند. محرکی که کودک در این مورد به آن واکنش نشان میدهد تجربه داشتن برخی مشکلات در صحبتکردن است (ناروانی یا سایر اختلالات گفتاری). واکنش احساسی کودک به مشکل، در یک الگوی چرخهای مشکل را افزایش خواهد داد. البته، هر کودکی پیشزمینههای دیگری همچون نقصهای زبان یا گفتار که با حساسیتهای احساسی تعامل میکنند را خواهد داشت.
امید است که تحقیقات آینده شواهدی را برای حمایت این فرضیهها و سایر دیدگاههای تئوری در مورد لکنت، ارائه خواهد کرد. لازم است که چارچوبهای تئوری جدید تعریفهایی از این که چگونه ممکن است احساس بر بهبودی از لکنت تأثیر بگذارد را شامل شوند – بهوسیله درمان با بهبودی طبیعی – و پیشنهاد دهند که آیا بهبودی میتواند با درمان احساسات همراه با رفتارهای لکنت پیشرفت کند یا خیر. مثالی از تحقیق جدید که به ساختن مدلهای ارتباطی بین لکنت و احساس کمک خواهد کرد، تحقیق کنگ در مورد ژنهای مربوط به لکنت است که پیشتر در این فصل توضیح داده شد. این کار ژنی را مشخص کرد (GNPTG) که هم با کنترل حرکتی و هم با تنظیم احساسی در ارتباط است. بررسی در مورد چگونگی پاسخ افراد دارای این ژن به درمان و این که چگونه ممکن است درمان برای بهتر کردن اثر این ژن تنظیم شود، گامی بسیار مهم روبهجلو است.
البته، مدلهای نظری تکمیلی لکنت باید تمام عوامل اساسی توضیح داده شده در این متن را در بر بگیرد – نهتنها ژنتیک و احساس (بلکه ساختار و عملکرد مغز، پردازش حسی، کنترل حسی – حرکتی و زبان. بهعلاوه، عوامل رشدی و محیطی نیز باید شامل شود.)