نظریه های مختلفی در زمینه درمان کودکان اوتیسم مطرح می باشد، نظریه انسجام مرکزی یکی از این نظریه ها می باشد. انسجام مرکزی ضعیف بیان می کند که مهارت محدود برای دیدن تصویر بزرگ، زمینه اصلی اختلال در اوتیسم می باشد. یکی از نقاط قوت نظریه انسجام مرکزی، پیش بینی استعداد ها و عملکرد های خاص در افراد اوتیسم است. این نظریه بیشتر بر برتری عملیات محلی و ادراکی در افراد مبتلا به اوتیسم متمرکز است. مرکز اوتیسم دکتر صابر، بهترین مرکز تشخیص اوتیسم در کودکان، با در نظر گرفتن نظریه انسجام مرکزی در درمان اوتیسم و ارزیابی دقیق و انجام کاردرمانی و گفتاردرمانی اوتیسم، به درمان اوتیسم می پردازد.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
ضعف در انسجام مرکزی و درمان اوتیسم
نظریه ضعف در انسجام مرکزی در درمان اوتیسم بیان می کند که افراد دارای اختلال اوتیسم به جای توجه جامع و کلی، به جزئیات توجه می کنند و علاقه مندی های محدودی دارند. آن ها در توجه به جزئیات عملکرد بسیار خوبی دارند، اما توانایی ادغام جزئیات در یک چارچوب بزرگتر را ندارند که البته در این موارد کاردرمانی و گفتاردرمانی اوتیسم کمک کننده است. ضعف در انسجام مرکزی، نقص در پردازش اطلاعات و همچنین مهارت های برتر در تمیز ادراکی، حافظه طوطی وار، و عملکرد دیداری- فضایی را تبیین می کند. به عنوان مثال، افراد دارای اختلال اوتیسم عملکرد خوبی در انجام تکالیف طراحی مکعب ها و تکمیل تصاویر در آزمون های هوشی دارند. ضعف در انسجام مرکزی به توضیح برخی از رفتار های غیر اجتماعی در اختلال اوتیسم و همچنین توجه بیش ازحد به جزئیات که منجر به رفتار وسواسی می شود، می پردازد. مرکز اوتیسم درباره انسجام مرکزی که یک نوع شیوه پردازش اطلاعات است بیان می کند که به افراد اجازه می دهد تا اطلاعات را در بافت پردازش کنند و اطلاعات مربوط به هم را در یک سطح انتزاعی در کنار هم قرار دهند. اگر یک فرد انسجام مرکزی قوی داشته باشد، قادر به انتخاب هدفمند بخش هایی از اطلاعات، ایجاد ارتباط و قیاس آن ها برای ایجاد «تصویر کلی» است.
ضعف در انسجام مرکزی در مبتلایان به اوتیسم
وقتی انسجام مرکزی ضعیف است، شخص قادر به دیدن کل و یا چارچوب بزرگتر نیست، اما درعوض بر جزئیات تمرکز دارد. افراد دارای اختلال اوتیسم تمایل به تمرکز بر روی یک قسمت به جای کل دارند. آن ها ممکن است درگیر جزئیات و عناصر کوچک و نه چارچوب بزرگتر شوند. در موارد خاص، این نوع افتراق دقیق می تواند یک قدرت محسوب شود. به عنوان مثال، برخی کارها مانند طراحی، تولید، بازرسی و ارزیابی تکالیفی هستند که نیاز به دقت و توانایی تمرکز بر جزئیات دارند و باید درمان اوتیسم سریعا انجام شود. در این موارد، انسجام مرکزی ضعیف مفید است. محققان مرکز اوتیسم دریافته اند که افراد دارای اختلال اوتیسم در کارهایی که نیاز به جاگذاری ویژگی ها و یا عناصر کوچک در داخل تصویری بزرگتر دارند، برتری دارند. افراد دارای اختلالات طیف اوتیسم توانایی تمرکز بر جزئیات را دارند، آن ها در انجام وظایفی چون جاگذاری ساختار های دیداری، دستکاری اشکال چند بعدی و کامل کردن الگو های دیداری توانمندترند. ضعف در انسجام مرکزی نشانگر عدم هماهنگی بین ساختار های مغزی است و این ناهماهنگی بین دو نیمکره در اختلال طیف اوتیسم در آزمون های ادراکی و حرکتی نشان داده شده است.
نظریه همدلی و نظام مندی در اوتیسم
هر چند سه نظریه اصلی مرکز اوتیسم مطرح در درمان اوتیسم همان نظریه های بیان شده هستند، نظریه های دیگری که عمدتاً برخاسته از این سه نظریه محوری هستند برای تبیین اختلال اوتیسم به کار گرفته شده اند. یکی از آن ها نظریه نظام مندی – همدلی است. بر اساس نظریه نظام مندی – همدلی می توان توضیح بهتری برای اوتیسم و آسپرگر ارائه داد، همدلی اشاره به همدلی، کمتر از حد متوسط و نظام مندی اشاره به یک سازۀ نظام مندی که در افراد دارای اختلال اوتیسم در حد متوسط و یا حتی بالاتر از میانگین است. بنابراین اختلاف همدلی و نظام مندی است که تعیین می کند که آیا محتمل است فرد اختلال داشته باشد یا خیر. نظام مندی تمایلی برای تجزیه، تحلیل و ساخت نظام هاست. چیزی که نظام را تعریف می کند، پیروی از قوانین است و زمانی که ما نظام مندی هستیم در واقع تلاش می کنیم که قوانینی که بر یک نظام حاکم است را شناسایی کنیم تا بتوانیم بفهمیم که آن نظام چگونه کار خواهد کرد. شواهدی از نظام مندی غیر عادی قوی در افراد دارای اختلال اوتیسم و سندرم آسپرگر وجود دارد. در یک مطالعه کودکان دارای اختلال اوتیسم عملکرد بهتری از آنچه از سن شان انتظار می رفت را در آزمون فیزیک که نیازمند درک قوانین است نشان دادند و کودکان مبتلا به سندرم اسپرگر ۱۱-۸ ساله نمرات بالاتر در درس ریاضی در مقایسه با گروه نوجوانان با تحول طبیعی کسب کردند. به عبارت دیگر نظریه نظام مندی بیان می دارد که افراد مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم نقش قالبی و کلیشه ای بین ورودی و خروجی دارند. آن ها سعی می کنند با همه محرک ها با همین قاعده رفتار کنند تا محیط را برای خودشان پیش بینی پذیر و قابل کنترل کنند. رفتار های تکراری که یک نشانه اصلی اختلالات طیف اوتیسم است، می تواند به وسیله این نظریه و کاردرمانی و گفتاردرمانی اوتیسم توضیح داده شود.
نظریه های متفاوت درمان اوتیسم
چندین نظریه در درمان اوتیسم وجود دارد که این نظریه را در مرکز اوتیسم تحت تأثیر قرار می دهند؛ مانند نظریه مغز خیلی مردانه که پردازش محرک ها را در افراد دارای اختلال اوتیسم توضیح می دهد. اثرات هورمون ها در دوره پیش از تولد بر روی تحول مغز تأثیرگذار است، سطح بالای هورمون تستوسترون در دوران جنینی در مردان موجب ایجاد تفاوت های مغزی و به دنبال آن تفاوت در کنش های شناختی آنان با زنان می شود. مردان بیشتر از قانون مندی و سیستمی کردن پیروی می کنند در صورتی که زنان توانایی بیشتر در تفسیر زبان بدن، تن صدا، حالت چهره ای و پی بردن به حالات ذهنی دیگران دارند. برتری زنان نسبت به مردان در ردیابی حرکات چشم دیگران، ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم، ذهن خوانی از طریق صدا و نشانگان گستره اوتیسم نشان داده شده است. مردان در مقایسه با زنان در آزمون های استاندارد توانایی های کلامی نمره پایین تری بدست می آورند. در مقابل، مردان در بعضی از کنش های شناختی مانند نقشه – خوانی و چرخش ذهنی عملکرد بهتری از زنان دارند. این نیمرخ شناختی توصیف کننده مغز خیلی مردانه در افراد دارای اختلال اوتیسم است، به طوری که مغز افراد دارای اختلال اوتیسم در ویژگی های اجتماعی و غیر اجتماعی یک مغز مردانه قانون مند است.