کودکان اوتیسم بعضی اوقات گفتار اکولیلیایی از خود بروز می دهند به این معنا که صحبت های دیگران را بلافاصله یا با کمی فاصله به صورت طوطی وار تقلید می کنند. یا حتی احتمال دارد عبارتی را به صورت کلیشه ای استفاده کنند که به موضوع صحبت یا شرایط موقعیتی ارتباطی ندارد. طوطی وار حرف زدن کودک؛ این الگو های زبانی به طور معمول با معکوس شدن ضمایر همراه هستند. به طور کلی کودکان اوتیسم یا صحبت نمی کنند و یا حیلی تند تند و طوطی وار کلمات را می گویند. کلینیک تخصصی دکتر صابر، بهترین مرکز اوتیسم تهران، با تشخیص دقیق اوتیسم در کودکان و همچنین تشخیص اوتیسم و طوطی وار حرف زدن کودک به درمان این کودکان کمک می کند.
توسعه مهارت های گفتمان و کاهش طوطی وار حرف زدن کودک
با توسعه ساختار های زبانی، کودک مبتلا به اوتیسم باید آمادگی استفاده از مکالمه در تشخیص دقیق اوتیسم اهمیت می یابد. در آموزش مهارت های گفتمان چگونگی سازماندهی اطلاعات زبانی در ساختارهایی بزرگ تر به کودک اوتیسم آموزش داده می شود. علاوه بر این کودک اوتیسم باید در خصوص قواعد کاربرد شناختی زبان نظیر: حفظ ارتباط چشمی، شروع موضوع، حفظ موضوع، رعایت نوبت و راهکار های اصلاح شکست های ارتباطی نیز مداخله دریافت نماید.
کودکان اوتیستیک زبان را متفاوت یاد می گیرند. اولین تلاش های آن ها در زبان ممکن است بیشتر به صورت قطعاتی مانند عبارات و جملات باشد، زیرا آن ها قادر به تجزیه واحد های زبان به بخشهای کوچک تر نیستند. این جملات حفظ شده ممکن است از نظر گرامری پیچیده تر از آن چیزی باشند که خودشان می توانند بسازند و کلمات منفرد ممکن است درک نشوند. مثالی از این مورد این است که والدین ممکن است بگویند: “وقت شام خوردن است.” هر بار که وقت شام است، کودک آن جمله را می گوید – “وقت شام خوردن است” – اما هنوز قادر به استفاده از آن کلمات به صورت جداگانه یا درک معنای آن ها نیست. ما می توانیم به کودکانی که از اکولالیا استفاده میکنند، با آموزش نحوه تجزیه قطعات طولانی تر زبان و درک معنای کلمات منفرد کمک کنیم تا بتوانند آن ها را انعطاف پذیرتر استفاده کنند. اکولالیا، تکرار گفتار قبلی، یک ویژگی معمول در کودکان مبتلا به اوتیسم است. اکولالیا که مدت ها تکرار بی معنی و قابل اجتناب تلقی می شد، در واقع ممکن است به صورت عملکردی در اوتیسم استفاده شود. بر اساس یک مطالعه در حیطه اختلال طیف اوتیسم، یک کار استخراجی طراحی شد که شامل تصاویر 12 شغل (معلم) و 12 شیء (کیک تولد) بود که معمولاً با عبارات متعارف در ماندارین مرتبط هستند. از هشت کودک چینی مبتلا به اوتیسم خواسته شد تا این تصاویر را نام ببرند و توصیف کنند. همه شرکت کنندگان نسبت بالایی از اکولالیا را تولید کردند که بیشتر برای نام گذاری، توصیف و توسعه موضوع بود و درصد کمی نیز به عنوان استراتژی حفظ مکالمه یا استراتژی شناختی استفاده می شد. این نشان می دهد که اکولالیا اغلب به صورت ارتباطی در گفتار اوتیسم استفاده می شود. اکولالیا به طور سنتی به عنوان تکرار نامناسب یا ناهنجار اجتماعی یک گفتار قبلی (یا بخشی از آن) بدون عملکرد ارتباطی تعریف شده است. مطالعات اولیه متعدد در زمینه اوتیسم، اکولالیا را با کلیشه سازی، نشانه ای از اختلال شناختی و یک نقص پاتولوژیک که باید از آن دلسرد شد، برابر می دانستند که شامل تکرار بی معنی و وسواسی بود. در مقابل، تحقیقات اخیر نشان می دهد که اکولالیا در واقع ممکن است یک استراتژی ارتباطی تطبیقی مؤثر باشد. کودکان با رشد طبیعی، یادگیری زبان را با درک و استفاده از کلمات منفرد آغاز می کنند و سپس به تدریج آن ها را به هم متصل می کنند تا عبارات و جملات را بسازند.
داستان های اجتماعی و آموزش دقیق کودکان اوتیسم
با افزایش توانایی های گفتاری و درک کلام کودکان اوتیسم، گفتار کلیشه ای و طوطی وار حرف زدن کودک کاهش می یابد. آموزگاری به نام کارول گری، مفهوم «داستان اجتماعی» را چنین تعریف می کند: راهی برای آموزش به افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در زمینه چگونه رفتار کردن در موقعیت های اجتماعی مختلف که برای افراد دارای این اختلال بسیار مشکل است. تعاملات اجتماعی به توانایی فرد در درک احساسات دیگران و واکنش مناسب به آن ها بستگی دارد و در واقع مهارتی است که برای افراد دارای پیشرفته ترین سطح عملکردی هم چالش برانگیز است . داستان های اجتماعی گری، طرحی از آنچه در شرایط مختلف انتظار می رود در اختیار می گذارد. داستان های اجتماعی قالب خاصی دارد: آن ها نسبتاً کوتاه بوده، یک ایده یا موقعیت را نشان می دهند و نتایج احتمالی آن موقعیت را توصیف می کنند و س پس موضوعی را به گونه ای می آموزند که فرد دارای اختلال طیف اوتیسم آن را بفهمد. داستان ها معمولاً به زبان اول شخص نوشته می شوند و کلا ساختار شادی دارند. ایــن داستان ها تنبیه را برای رفتار های نامناسب توصیه نمی کنند و به جای آن پاسخ های دیگری را آموزش می دهند. مسیر یک داستان اجتماعی، به آرامی پیش می رود و به روشی دور از هیجان تدریس می شود و بی پردگی و صبور بودن گوینده داستان را می طلبد و البته به تشخیص دقیق اوتیسم کمک می کند.
داستان های اجتماعی و تشخیص اوتیسم
گری چهار گام اساسی برای نوشتن یک داستان اجتماعی برای کودکان اوتیسم طرح کرده است که شامل موارد زیر می باشد:
-مشخص کردن هدف
-جمع آوری اطلاعات
-نوشتن متن مناسب
-آموزش
گری و گرند سه نوع جمله را که یک داستان اجتماعی را می سازند توضیح دادند:
توصیفی: جمله توصیفی واقعیت ها را توضیح می دهد که مستقل از فرضیات است.
دیدگاهی: جمله دیدگاهی افکار احساسات و اعمال دیگران را مشخص می کند.
رهنمودی: جملات رهنمودی برای هدایت رفتار فرد استفاده می شوند.
گری انواع دیگری از جملات را نیز پیشنهاد کرد:
تصدیق آمیز: جمله تصدیق آمیز شامل عقاید رایج دیگران است.
کنترل: جمله کنترل، توسط فردی که از داستان اجتماعی استفاده می کند نوشته می شود. این جمله برای کمک به درک معنی داستان، توسط خود فرد نوشته می شود.
مشارکتی: این نوع از جملات، فرد را از نحوه کمک کردن دیگران برای رسیدن به اهدافش آگاه می کند.
نا تمام: جملات نا تمام بسیار شبیه سوالات جای خالی طراحی می شوند که می توانند توصیفی، دیدگاهی و رهنمودی باشند. این جملات برای کمک به این که فرد پیش بینی کند، استفاده می شود.
قوانین داستان های اجتماعی
گری قوانینی را تدوین کرده است که تمام داستان های اجتماعی باید از آن پیروی کنند:
یک داستان اجتماعی باید نسبت یک جمله رهنمودی به هر دو تا پنج جمله توصیفی، دیدگاهی، تصدیق آمیز، کنترل و یا مشارکتی را رعایت کند. علت به کار گیری این نسبت این است که داستان اجتماعی بیشتر به منظور بالا بردن شناخت اجتماعی افراد مبتلا به اوتیسم استفاده می شود. داستان باید به صورت اول شخص نوشته شود که این تدبیر به درونی کردن اطلاعات توسط فرد مبتلا به اوتیسم کمک می کند. اگر داستان برای یک کودک کم سن و یا فردی نوشته میشود که در استفاده از ضمایر مشکل دارد، باید به شکل اول شخص و سوم شخص، به گونه ای نوشته شود که بتواند به جای یکدیگر استفاده شود. این کار به فرد در ارتباط دادن اسامی آن ها به ضمیر کمک خواهد کرد. به دلیل ظاهر بینی افراد مبتلا به اوتیسم، گری اخطار می کند که داستان ها باید از کلماتی از قبیل اکثراً، معمولا و گه گاه به جای همه و همیشه استفاده شود. این کار اجازه وقوع استثناها و تغییر در جریان عادی را می دهد. در ایجاد داستان اجتماعی باید از جملات مثبت استفاده شود و تمرکز بر رفتار های مطلوب باشد تا به تشخیص دقیق اوتیسم کمک کند.
جدول های تصویری برای کودکان اوتیسم
پس از تشخیص دقیق اوتیسم، در حیطه درمان جدول های تصویری به افراد مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا دریابند چه اتفاقی می خواهد بیفتد و چگونه در طی واقعه خاصی در زندگی یا کار های روزانه یک روز رفتار کنند و به متخصص هم در تشخیص دقیق اوتیسم کمک می کنند. برای مثال، از طریق یک سری عکس یا تصاویر، کودک می تواند یاد بگیرد که چه فعالیت هایی در طی رفتن به یک مغازه رخ می دهد. تصاویر احتمالاً مواردی مانند ماشینی که باید سوار شد، مغازه، تابلوی مغازه، برخی از اجناسی که می توان خرید و صندوق پول را نشان خواهند داد. معلم، والدین، یا مداخله گر می تواند توالی از وقایع روزانه را بیان کند. تصاویر می تواند شامل یک میز و ظروف روی آن برای نشان دادن صبحانه، یک ظرفشویی در مصور ساختن چگونگی شستن ظرف ها ، یک کمد لباس برای یادآوری به کودک برای لباس پوشیدن یک معلم برای نشان دادن این که خردسال باید به مدرسه برود و به همین ترتیب چیزهایی دیگر باشد وقتی تصاویر را برای کودک توضیح می دهید، کلماتی مانند «اول»، «بعداً» و «سپس» معمولاً توالی کلام را برقرار می کنند. جداول تصویری برای کودکان مبتلا به اوتیسم سودمندند، چون خردسالان همیشه قادر به دریافت مفاهیم مربوط به زمان نیستند و اغلب در ارتباط دادن یک فعالیت به فعالیت بعدی دچار مشکل می شوند. با ارائه یادآوری مناسب، با استفاده از جداول تصویری، کودکان مبتلا به اوتیسم قادر به پیش بینی تغییرات می شوند و می توانند وقایع را راحت تر پشت سر بگذارند.
منابع:
pmc.ncbi.nlm.nih.gov
autismawarenesscentre.com
سوالات متداول:
1- آیا طوطی وار حرف زدن نشانه اوتیسم شدید است؟
نه لزوماً! این رفتار در سطحهای مختلف اوتیسم دیده میشود. حتی برخی کودکان غیرکلامی هم ممکن است صداها را تکرار کنند. شدت اکولالیا به عوامل عصبی-رشدی کودک بستگی دارد.
2-چرا کودکم فقط دیالوگهای کارتونها را تکرار میکند؟
این رفتار نشانه حافظه شنیداری قوی کودک است. او از این روش برای ابراز احساسات یا پاسخ به موقعیتها استفاده میکند. گفتاردرمانگر میتواند به او یاد دهد چگونه این جملات را در موقعیت مناسب به کار ببرد.
2 دیدگاه
پسرم به خاطر اوتیسم شدید فقط جملات ما رو تکرار میکرد و هیچ وقت چیزی از خودش نمیگفت. با تمرینای گفتاردرمانی تو کلینیک دکتر صابر کم کم شروع کرد جواب های ساده بده. ما واقعا این پیشرفتا رو با چشم خودمون دیدیم و از اقای دکتر ممنونیم
دخترم وقتی تلویزیون میداد جمله های تبلیغات رو همش تکرار میکرد. هر چی تو شهر خودمون دنبال کلینیک گشتیم مرکز خوبی پیدا نشد. اومدیم تهران و با دکتر صابر اشنا شدیم و با کمک کلاسای گفتاردرمانی، یاد گرفت حتی از همون تکرار ها برای شروع مکالمات استفاده کنه و نیازهاشو با کلمات خودش بگه