یکی از اختلالات حسی در کودکان بیش حسی و کم حسی می باشد. بیش حسی ممکن است در یک حس یا چندین حس کودک خود را نشان دهد. کودکی که در مکان های شلوغ و پر سرو صدا به سادگی پریشان می شود به بیش حسی شنیداری مبتلاست. کودک دیگری می تواند نسبت به در آغوش گرفته شدن و لمس شدن واکنش نشان دهد و اظهار ناراحتی نماید. زمانی که کودکی توسط تجارب حسی احساس پریشانی جسمی یا عاطفی میکند، نمیتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.مرکز درمان اختلالات حسی دکتر صابر با تجهیزات و امکانات روز دنیا نظیر اتاق ماساژ درمانی، سنسوری روم، بازی درمانی، کاردرمانی حسی، اتاق تعدیل شنیداری، اتاق تاریک بینایی در زمینه درمان اختلالات حسی کودکان فعالیت می نماید.
جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.
کودک با مشکلات بیش حسی ممکن است در موقعیت های عادی احساس درد یا ناراحتی شدید کند. اگر کودکی واقعا احساس ناراحتی و درد میکند، بهترین حالت این است که سه نکته را در ذهن داشته باشید. شما از او میخواهید که نهایتاً بتواند همه انواع تجربهها را تحمل کند، شما میخواهید از موقعیتهایی که هنوز نمیتواند به سادگی تحمل کند اجتناب کند و همچنین ایده خوبی است که حساسیتهای او را تطابق دهید به گونه ای که او همین اکنون بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد.
اختلال پردازش حسی در مدرسه
اغلب مدارس بر یادگیری سمعی و بصری تأکید دارند و به دانشآموزانی که بهتر یاد میگیرند از طریق روشهای حسی پاداش میدهند. کودکی که به خواندن، گوشدادن به معلم، صحبتکردن در مقابل کلاس و بهتنهایی کارکردن روی پروژهها علاقه دارد، در یک محیط آموزشی ساکت و ساختاری که از دانشآموزان انتظارات خاصی میرود پیشرفت خواهد کرد. کودکی که یادگیری بهصورت فعالیت فیزیکی را ترجیح میدهد، در ساکت نشستن و تمرکز با چشمها و گوشهایش مشکل خواهد داشت. او احتمالاً در یک کلاس با نظم ساختاری کمتر که مشارکت فعال بیشتر، کار در گروهها، و فرصتهای بسیاری برای کاوش فیزیکی را شامل میشود عملکرد بهتری را خواهد داشت.
حتی اگر کودک آنقدر خوششانس باشد که در یک کلاس قرار گیرد که با نیازهای او سازگار است، رفتن به مدرسه میتواند هر مشکل حسی را چندبرابر کند. تمام آن تغییرات حسی که والدین در خانه با آنها سازگار شدهاند میتواند هنگام رفتن کودک به مدرسه تبدیل به مشکل شوند. تفاوت بزرگی بین مناظر، صداها، بوها و دیگر ورودیهای حسی آشنای تجربه شده در خانه و هرجومرج غیرقابلپیشبینی موجود در یک محیط آموزشی با بزرگسالان و کودکان ناآشنای بسیار و نیازهای بیشتر برای رفتار خوب و موفقیتهای آموزشی وجود دارد.
در اولین جلسهی اولیا – معلمان، یک والد ممکن است حیرتزده شود وقتی بشنود که کودکی که در خانه خوشاخلاق و آرام است، بچههای دیگر را هل میدهد، در صف نمیایستد و در وقت تمیزکردن کمک نمیکند، و بهجای شرکت در فعالیتها با دیگران ترجیح میدهد در گوشهی اتاق به کتابهای مصور نگاه کند.
البته، بعضی کودکان دارای چالشهای حسی یاد میگیرند که خود را جمعوجور کنند و تمام انرژی جسمی و روانی خود را جمع کنند تا در طول روز در مدرسه دوام بیاورند. ممکن است این کودکان هر روز که به خانه میآیند بسیار خسته و ازپاافتاده باشند. توانایی مدیریت چالشهای حسی در مدارس از کودک به کودک کلاس به کلاس و بعضی مواقع لحظهبهلحظه تفاوت دارد. خوشبختانه روشهای حسی بسیاری وجود دارد که درمانگرها، معلمها و والدین میتوانند استفاده کنند تا مدرسه را از لحاظ حسی بیشتر قابلتحمل کنند. بسیاری از آنها را میتوان به طور غیررسمی با یک معلم به طور رسمی از طریق یک برنامهی ۵۰۴ یا یک IEP اجرا کرد (در صفحات بعدی توضیح داده شده است). اغلب، روشهای حسی توسط کار درمان مدرسه و یا کار درمان شخصی خانواده توصیه میشوند. یک پزشک سلامت روانی میتواند نقش کلیدی داشته باشد، آنطور که یک کودک تأیید کند یا اگر یک کار درمان در دسترس نبود شخصاً آن را اجرا کند.
تمرینات یکپارچگی حسی در کودکان
بسیاری از مواقع، روشهای حسی را با یک معلم فهمیده یا یک معلم کمکی اجرا کرد. او ممکن است درک کند چگونه استراحتهای کوتاه دادن در طول روز میتواند به برخی دانشآموزان کمک کند تا بر روی تکلیف تمرکز کنند یا بسیار خوشحال میشود اگر به یک کودک یک صندلی که دوست دارد را بدهند که به بهتر گوشدادن او کمک میکند. او ممکن است از این ایده بسیار خوشش بیاید که در زمان کارهای گروهی به بچهها اسباببازی دستی بدهد و یا نور را کمتر کند یا موسیقی سبک پخش کند تا این که صدایش را بلند کند تا آنها را ساکت کند.
روزهای جلسههای اولیا انجمن زمان بسیار خوبی برای آموزشدادن به معلمها دربارهی مشکلات پروسهی حسی و چگونگی تطابق با تنوع وسیعی از نیازهای حسی در کلاس است. توصیهها برای یک دانشآموز باید شخصیسازی شود، اگرچه هیچ کودکی نباید برای درمان مخصوص جداسازی شود. اگر سالی برای صاف نشستن در کلاس از یک بالش بادی سود میبرد، بهسادگی میتوان برای او یک بالش بادی فراهم کرد. به طور ایدهآل، در کلاس چندین بالش بادی قرار داده میشود.
در تدارکات غیررسمی، مدرسه موظف به خرید تجهیزات خاصی برای یک دانشآموز با اجرای یک روس حسی نیست. برای اینکه یک قطعه تجهیزات – یک بالش نشستن، صندلی یا میز نوشتافزار مخصوص و غیره یا هر ایجاد تغییر در محیط مدرسه یا فعالیتها اجباری باشد، باید در یک سند قانونی – یک برنامهی
۵۰۴ یا IEP- ثبت شده باشد.
برنامههای 504
یک برنامهی ۵۰4 سند قانونی است که الزامات مدرسه را برای تطبیق دادن یک دانشآموز با نیازهای خاص مشخص میکند. یک برنامهی ۵۰۴ در واقع بر اساس بخش ۵۰۴ تصویبنامهی توانبخشی ۱۹۷۳ که از دانشآموزانی که اختلالات جسمی یا روانی دارند و شامل تعلیم اختصاصی نمیشوند اما هنوز نیاز به کمک دارند، دفاع میکند.
یک برنامهی ۵۰۴ ممکن است شامل تطبیقهایی چون مسائل دارویی، تطبیق در تست و تکلیفها مانند زمان اضافی، جای نشستن مناسب مانند بالش باد شدنی یا صندلی مخصوص، تطبیق در محیط مانند اجازه
داشتن برای غذا خوردن در محیطی بهجز سلف، و غیره. بهطورکلی، یک والد با برنامه 504 کند، و کار درمانها، روانشناسان مدرسه، فیزیولوژیستهای اعصاب و دیگر پزشکان که ممکن است به والدین پیشنهاد شوند این کار را بکنند.
کودکی که هرگونه خدمت آموزشی خاص را دریافت میکند باید یک برنامهی آموزشی انفرادی (IEP)
داشته باشد، نه یک ۵۰۴.
IEPS
IEP یک سند قانونی است که توسط تصویبنامهی افراد دارای ناتوانیهای آموزشی (IDEA) یک قانون تصویب شده در سال ۱۹۷۵ مدارس عمومی را موظف میکند برای کودکان دچار مشکلات حسی خدمتهای خاص آموزش فراهم آورند. این به این معناست که کودکان باید در کلاس عادی یاد بگیرند تا در کلاسهای مخصوص آموزشی.
تحت IDEA، لازم است حوزهی مدرسه آموزش مناسب و عمومی ارائه دهد، نه لزوماً بهترین برنامه آموزشی برای هر کودک را. ممکن است والدین و مدارس تعریف متفاوتی از ”مناسب“ داشته باشند و گاهی اوقات بین آن چه توسط مدرسه بهعنوان تجهیزات آموزشی و کمک درمانی ارائه میشود و آن چه پدر و باور دارند اختلاف میباشد. این مخصوصاً میتواند برای دانشآموزی با مشکلات پردازش حسی درست باشد که بعضی مسئولین مدارس تابهحال در باره آن نشنیدهاند.
ممکن است نیاز باشد یک والد توضیح دهد که مشکلات حسی چه هستند و چگونه عملکرد دانشآموز را در مدرسه تحتتأثیر قرار میدهند. توجه داشته باشید که مشکلات در خانه، مانند مقاومت در برابر دوش گرفتن، کوتاهکردن موها، لباس پوشیدن و رفتن به مهمانی باعث گرفتن خدمات مخصوص مدرسه برای کودک شما نمیشود. مشکل در تحمل محیطهای پرسروصدا مانند کافه تریا به دلیل حساسیت بالای شنوایی، کمبود فعالیت دهلیزی که نیاز به استراحتهای کوتاه و مکرر دارد، و مکان نشستن مناسب به دلیل تن عضلانی و آگاهی بدنی ضعیف تنها چند نمونه از چگونگی تأثیرگذاشتن مشکلات حسی کودک بر عملکرد در مدرسه هستند. وقتی تأثیر مشکلات حسی بر توانایی کودک در دسترسی به برنامهی تحصیلی کاملاً مشخص شد، سپس خانواده و مدرسه برای ایجاد یک برنامه برای رفع آن نیازها آماده هستند.
IED سندی است که بهعنوان نقشهای برای انجام این عمل میکند. برای کودکی که خدمات آموزشی و دریافت میکند، IEP باید مشخصههایی چون تطبیقهای مدرسه (محل نشستن بهتر، فعالیتهای رژیم و حسی، و دیگر)، تکنولوژی کمکی، هدفهای درمانی و آموزشی و الزامات در خدمات مربوطه مانند کاردرمانی، گفتاردرمانی و فیزیوتراپی باشد.
بسیاری از والدین گمان میکنند که اگر کودکشان در مدرسه خدمات کاردرمانی دریافت کند، دشواریهای پروسهی حسی کودک را برطرف میکند. البته، کاردرمانی در مدرسه همانند رفتن به یک کلینیک کاردرمانی یا باشگاه مخصوص امور حسی نیست. مهم است که بهخاطر داشته باشیم خدمات مدرسه محور مانند کاردرمانی فیزیوتراپی و گفتاردرمانی بهسادگی برای حمایت کودک در رسیدن به اهداف IEP در نظر گرفته شدهاند.
اهداف IEP باید توسط یک تیم متشکل از آموزگاران و درمانگران برای شناسایی فعالیتها و رفتارهایی که دانشآموز برای بهدستآوردن موفقیت در برنامهی آموزشی نیاز دارد ایجاد شود. رژیم حسی و تکنیکهای خود – تنظیمی مداخلههایی هستند که میتوان آنها را برای بهدستآوردن اهداف آموزشی به کاربرد.
به دنبال مشارکت فعال و حرفهای هر خدمتدهندهی مربوط که با دانشآموزان کار میکند باشید. برای مثال، اگر کودک هنگام تغییر کلاسها بدرفتاری کند، فیزیوتراپیست باید روی مسائل مربوط به حرکت کودک و بالارفتن از پلهها بررسی انجام دهد، کار درمان ممکن است تطبیقهایی را بر اساس تواناییهای پروسه بینایی مربوط به میزان نور و چالشهای حس عمقی توصیه کند، و گفتار درمان میتواند به دانشآموز کمک کند در مورد ناراحتی خود ارتباط برقرار کند و از خود حمایت کند.
مطمئن شوید اهداف IEP کودک مشخص، قابلاندازهگیری، واقعبینانه، و زمانبندیشده باشند تا بتوان پیشرفتها را دنبال کرد. تفاوت بزرگی بین «نوآه مهارتهای خود تنظیمی خود را بهتر خواهد کرد.» و «به دنبال کار سنگین و تمرینات تنفسی، نوآه بر تکالیف روی میز برای ده دقیقه با یک فیدبک زبانی از طرف والد تمرکز خواهد کرد.» وجود دارد.
علائم مشکلات حسی
کودکان دارای اختلال پردازش حسی هنگامی که به سبب تجربیات حسی هدایت شده توسط خودشان احساس خوبی داشته باشند، روز خوبی را سپری می کنند، اما هنگامی که وقایع حسی تحمل ناپذیری داشته باشند، روز بدی را تجربه خواهند کرد. با این وجود،سیکل و چرخه خلق که در افراد دو قطبی دیده می شود، مثل اختلال پردازش حسی نیست، اگر چه کودک ممکن است هر دو علائم را با هم داشته باشد. کودکانی که احساس می کنند که دنیا مکانی غیر قابل پیش بینی با کلی محرک های بینایی و غیر قابل کنترل و صداها و بوهاست، برای غلبه کردن بر آن ها رفتارهای سخت و متعصبانه تری نشان می دهند و کودکی ممکن است پافشاری کند تا یک اتاق خواب فوق ساختار یافته با کتاب هایی در اندازه های دلخواه در طاقچه ها داشته باشد یا اصرار کند که دست هایش را همان لحظه که کثیف شده اند بشوید. تلاش می کند برای غلبه بر هر حسی که برای او تحمل ناپذیر است محرک بینایی تحت کنترل خود را داشته باشد، حس هایی مثل کثیف بودن دستان ، که از وسواس جداست، یا از بد گمانی، انگیزه ها و تصوراتی که منجر به حرکات تکراری یا عمل های روانی می شود و یا از هر چیزی که نشانگر اختلال وسواس جبری باشد، جداست. کودک اختلال حسی که واکنش بالا به محرک دارد و رفتارهای خارج از حد و مرز نشان می دهد، وقتی که بخواهد از یک موقعیت تحمل ناپذیر دور شود ممکن است کارهایی انجام دهد تا به شدت از آن رهایی یابد و یا بر آن غلبه کند ( فشار حسی) . شدت عکس العمل های رفتاری ممکن است مثل علائم اختلال سوءظن باشد ولی ممکن است چنانچه محرک حسی تحملناپذیر از رفتار جدا شده باشد، این علائم اختصاصی نباشد.
علائم سندروم ایکس شکننده طیفی از اختلالات یادگیری خفیف تا ناتوانی هوشی با عکسالعمل بالا نسبت به محرک های حسی، عملکرد بالا، اضطراب و خلق و خوی ناپایدار و دیگر علائم است. تشخیص این بیماری از طریق آزمایشگاه ژنتیک است و ایکس شکننده بیشتر در پسر ها موجب ناتوانی هوشی می شود و در دخترها به صورت عمومی خفیف تر است. هرگاه علائم روان پزشکی به صورت روشن مشخص شد، بسیار ضروری است تا ارزیابی برای مشکلات حسی انجام شود چرا که ممکن است علائم را بدتر کند. مشکلات حسی در اختلالات متنوعی مثل سندروم تورت مورد ملاحظه هستند. کسانی که سندروم توره دارند پیدرپی در حس لامسه و پردازش شنوایی،تعادل و هماهنگی و… ظرف و مشکل دارند. شخصی با سندروم تورت که توانایی لازم برای فرونشاندن تیک های صوتی و حرکتی دارد، در بیشتر اوقات ممکن است بر انجام تقاضاهای حسی که از او طلب می شود، ناتوان باشد.
در سالهای اخیر نقش عملکرد های حسی در اسکیزوفرنیا پررنگ شده است، که این موارد شامل از بین رفتن تجربیات حسی در افرادی است که علائم اولیه اسکیزوفرنیا را دارند. تحقیقات در مورد رها شدن از علائم حسی اسکیزوفرنیا نشان داده که در افراد اسکیزوفرن دارای عملکرد بالا، ورزش و رژیم غذایی سالم، پرهیز از الکل، خواب کافی و کنترل داده های حسی کلید استراتژی های درمانی هستند. برای بسیاری، این نیازها دادههای حسی را کم میکند، مثل مکان زندگی که دیوارهای آن از محرک ها کم باشد و ندیدن تلویزیون و موسیقی ملایم یا استفاده از مدالیته های حسی تا به خود تنظیمی برسند.و یا بازی های مخرب و یا موسیقی بلندتر نسبت به سایر صداها را تحت تاثیر قرار دهد.
اختلال حسی
گرفتن ناخن و زدن موی بدن
انگشتان دست و پا تعداد بسیار زیادی پایانهی عصبی دارند که جای تعجبی باقی نمیگذارند که چرا بسیاری از کودکان از گرفتن ناخنهایشان متنفرند. برخی راهکارها:
- مشابه کوتاه کردن موی سر، در مورد کودکان که تفکر عینی دارند، به جای کلمهی «بریدن» از کلماتی
مانند «اصلاح، آرایش، کوتاه کردن، و گرفتن» استفاده کنید.
- به والدین بیاموزید که با ماساژ دادن دستان کودک، پوست را حساسیتزدایی کنند. همچنین با اعمال
ورودی حسی بیشتر به نوک انگشتان با وارد کردن فشار ملایم روی هر یک از ناخنها در حالی که ناخن، بین انگشت شست و اشارهی والد قرار دارد.
- به کودک یک جلیقهی وزنهدار، پد وزنهدار، یا پتو بپوشانید و حواس او را با یک آهنگ یا ویدئو پرت کنید.
- ناخنها را بعد از حمام کردن بگیرید که نرمترند. هرگاه هم که میخواهید آلودگی زیر ناخن را تمیز کنید، از همین تکنیک استفاده کنید. خیلی از ته نگیرید که ممکن است بسیار دردناک باشد. بهتر است با قرار دادن دست در یک کاسهی آب صابون، بگذارید آلودگی خودش خارج شود تا اینکه شما خارجش کنید.
- به جای ناخنگیر از سوهان ناخن برای کوتاه کردن ناخن استفاده کنید. به کودکان حساس به محض اینکه توانستند بیاموزید که خودشان ناخنهایشان را کوتاه کنند، به این ترتیب روی خودشان کنترل خواهند داشت.
- برخی دخترها گرفتن ناخن را، اگر در سالن زیبایی یا مانیکور انجام شود، بهتر تحمل میکنند.
- اگر کودک شما لاک ناخن استفاده میکند، به خاطر داشته باشید که بیشتر لاکها دارای مواد شیمیایی سمی هستند. سه تای اصلی فرمالدهید (نگهدارنده، ضد عفونی کننده، و مایع ضد فساد)، دی بوتیل فتالات (برای انعطافپذیری در پلاستیک)، تولوئن (برای اینکه لاک را روانتر و نازکتر کند، و اثرگذار روی سیستم عصبی) هستند. طبق EWG، برخی لاکهای ایمنتر توسط OPI, Wet N Wildو Sally Hansen ساخته میشوند.
مسواک زدن
از دوست یا همکارتان بخواهید دندانهایتان را مسواک بزند تا به آسانی ببینید مسواک زدن چقدر زننده است. تعجبی ندارد که فرو کردن یک میلهی خارجی به داخل دهان کودکتان ناراحت کننده، عجیب غریب، واقعاً ترسناک باشد. مشکلات لمسی لبها، زبان، لثهها، و گونهها را هم اضافه کنید و خواهید فهمید مسواک زدن و به دندانپزشکی رفتن میتواند برای برخی خانوادهها چه میدان جنگی شود. در ادامه تعدادی راهکار برای والدین آورده شده است:
- اجازه دهید کودک مقداری کنترل روی ابزار، جنس و طعم داشته باشد. بگذارید کودک یک مسواک نرم کوچک کودک به رنگ دلخواه خودش انتخاب کند؛ هم چنین طعمهای مورد علاقهاش برای انتخاب خمیر دندان را در نظر بگیرید چندین طعم خمیردندان را بیازماید. کودکی که نمیتواند طعم نعنا را تحمل کند ممکن است خمیردندان شکلاتی یا توت فرنگی را بپذیرد. کودکان و حتی بزرگسالان دارای مشکلات حسی ممکن است به کفی که در حین مسواک زدن ایجاد میشود واکنش منفی نشان دهند. میتوانید از خمیردندانهای بدون کف استفاده کنید.
- بسیاری از کودکان و بزرگسالان، مسواکهای لرزشی را ترجیح میدهند و با آنها کاملتر مسواک میزنند. مسواکهای چرخشی یک جایگزین مناسب ارزان قیمتتر هستند.
- کودکان عاشق زمانسنج و موسیقی هستند. زمان ایدهآل مسواک زدن ۲ دقیقه است. والدین میتوانند یک زمانسنج تنظیم کنند، یک موسیقی ۲ دقیقهای پخش کنند، یا از یک نرم افزار موبایل استفاده کنند. برخی انواع مسواکهای لرزشی، یک نمایشگر دارند که نشان میدهد چقدر وقت باقی مانده است.
- برای مسواک زدن یک روند همیشگی قابل پیشبینی ایجاد کنید و اگر لازم میبینید این روند در قالب تصاویر شمارهدار تهیه کنید. مثلاً، کودک همیشه میتواند با دندانهای بالایی شروع کند، از راست به چپ پیش برود، و سپس به سراغ دندانهای پایینی برود و از چپ به راست پیش برود. این به کودک شما کمک میکند که این کار مهارتی را مرحلهبندی کند و پیشبینی کند که کی و کجا مسواک را در دهانش حس خواهد کرد.
- همزمان، با مسواک کردن دندانهای خودتان برای کودک مدل شوید تا هم لذتبخش باشد و هم یک تجربهی دو نفره.
ایدههای دیگر برای بهبود عملکرد حسی دهانی – حرکتی:
- روی مهارتهای دهانی کار کنید مثل مکیدن مایعات از طریق نی، یا از داخل قمقمههای ورزشی که نوک کوچک دارند؛ جویدن و خرد کردن غذا مثل جویدن آدامس، چوب شور، و هویج؛ گاز گرفتن و کشیدن آبنبات کشیهای طنابی و لواشک و لیسیدن آبنبات چوبی و بستنی میوهای.
- آگاهی دهانی را افزایش دهید و آستانهی حساسیت را تعدیل کنید (تا دهان نه بیش حس و نه کم حس باشد). برای کودکان کوچکتر، والدین میتوانند لثهها را ماساژ دهند. یک درمانگر میتواند به والدین یا کودک بزرگ نشان دهد که چطور از لرزانندههای دهانی استفاده کنند.
- صداهای خندهدار ایجاد کنید (ترتر کردن، بوسهای صدا دار، پاپس، تیک تیک کردن) و برای هم چهرههایتان را خندهدار کنید.
- بازی با مزهها انجام دهید. شیرینی توسط گیرندههای جلوی زبان، شوری در کنارههای نوک زبان، ترشی، تندی در اطراف وسط زبان، و تلخی و دودی در انتهای زبان حس میشوند.
دندان لق
افتادن دندان میتواند برای کودکانی که تدافع دهانی دارند بسیار خطرناک باشد، که ممکن است از داشتن
دندان لق یا از تصور کشیدن آن هم به همان اندازه وحشتزده شوند. اگر دندان نیاز به كشيدن دارد و اگر کودک میتواند سرما را تحمل کند، یک بستنی یخی به او بدهید تا میک بزند تا آن ناحیه بیحس شود.
در این زمینه به وفور کتاب وجود دارد که میتوانید با هم بخوانید مثل My Wobbly Tooth Must
Ever Never Fall Out به قلم Lauren Child. والدین بسیاری از اولین دندان کودکشان در YouTube فيلم گذاشتهاند. والدین میتوانند ویدیویی از یک بچه با سن مشابه فرزند خودشان بیایند و با هم ببینند. البته والدین از قبل باید آن را بازبینی کنند تا مطمئن شوند که مناسب فرزندشان هست.
استفاده از توالت
یاد گرفتن استفاده از توالت میتواند برای کودکی که دوست ندارد کثیف شود، در حکم یک ضربهی کوبنده باشد. بعضیها تقریباً خودشان توالت رفتن را یاد میگیرند. برخی دیگر به کمک نیاز دارند، خصوصاً آنهایی که زمان پر شدن مثانه یا رودهشان را درست حس نمیکنند، هنگامی که خودشان را کثیف میکنند متوجه نمیشوند، یا واقعاً از حس خیس شدن یا مدفوعی شدن خوششان میآید.
به خاطر داشته باشید که به موقع به توالت رفتن نیازمند بلوغ عصبی و تکامل احشایی است (جهت ایجاد هوشیاری نسبت به حواس مثانه و روده). کودکان در زمانهای متفاوتی به وضعیت آمادگی – توالت میرسند که اغلب برای کودکی که سایر مراحل تکاملی را هم دیر کسب کرده، دیر به دست میآید. چندین کتاب عالی در این زمینه وجود دارند، مثلاً آموزش توالت به کودکان اوتیسم یا سایر انتشارات رشدی به قلم ماریا ویلر.
در ادامه تعدادی پیشنهاد حسی برای موقعی که کودک علائمی از آمادگی برای آموزش توالت رفتن نشان میدهد آورده شده است:
- شورتهایی که با فشار روی مثانه را میگیرند ممکن است در روند احساس پر بودن مثانه، اختلال ایجاد کنند. شرتهای بوکسوری آزاد انتخاب کنید که هم برای دختران و هم برای پسران وجود دارد.
- اگر کودک نمیتواند تشخیص دهد که خودش را کثیف کرده، او را با فواصل زمانی منظم به توالت ببرید. به حالتی بدون واکنش مثبت یا منفی بیان کنید که او خشک است یا کثیف و باز بدون هیچ واکنش مثبت یا منفی برایش توضیح دهید که قضیه چیست و چرا به توالت آمده: یا کودک خشک است و بعداً مجدد به توالت خواهید آمد و یا اینکه اوه! کودک به جای اینکه در توالت کارش را بکند، به خودش مدفوع یا ادرار کرده و اینکه دفعهی بعد سعی خواهید کرد به موقع به توالت بیایید.
دیر رسیدن همیشگی به کلاس
رفتاری: علی دانشآموز خوبی است اما همیشه ۱۰ دقیقه برای کلاس تأخیر دارد. او با دوستهایش پیاده به کلاسشان میرود و میفهمد که دفترچه اش را در کمدش جا گذاشته است، بنابراین مجبور است که دوباره به آنجا برود. ریاضی و علوم برایش کسل کننده است و به ندرت تکالیفش را انجام میدهد. اگر او دیر به کلاس برود، او را به اتاق مدیر میفرستند تا با او برخورد شود. او امروز تکالیفش را انجام نداده است و نمیخواهد که انجام بدهد به او گفته شد که با وجود نمرات خوبش اگر این روش و رفتار بد را ادامه دهد این ترم را نخواهد گذراند.
حسی: پیمان دانشآموز خوبی است، اما مدام حداقل ۱۰ دقیقه برای کلاس تأخیر دارد. او تنها نمیتواند با هرج و مرجهای بین کلاسها کنار بیاید. او خیلی آرامتر از همکلاسیهایش راه میرود و اگر دیگران او را هل بدهند ناراحت میشود. او قبل از اینکه به کلاس بعدی برود همیشه به محوطه دستشویی میرود و منتظر میماند تا راهرو خالی شود و به کلاس بعدی برود. وقتی به او گفته شد باید نسبت به کلاسهایش وقتشناس باشد؛ او گفت که نمیتواند. به او گفته شد که با وجود نمرات خوبش، اگر این روش و رفتار بد را ادامه دهد این ترم را نخواهد گذراند.
داشتن مشکلات حسی این اجازه را به کودک نمیدهد تا بدرفتاری کند اما برای تعیین این مسئله ضروری است که والدین، معلم و یا دیگران کودک را به خاطر رفتاری تنبیه میکنند که نمیتواند آن را کنترل کند. والدین، معلمین و دیگران و کودک زمانی که بالغ شد، نیاز دارند تا نسبت به پیشبینی موقعیتهای دشوار، تشخيص علایم هشدار دهنده اولیه نسبت به بحران در حال وقوع هوشیار باشند و همچنین داشتن ترفندهایی برای رفع مشکل، و داشتن یک نقشه مثبت عملی برای زمانی که کودک دچار از هم گسستگی میشود.
کاردرمانی در بیش حسی کودکان
بسیاری از والدین و درمانگران بالینی مکرراً از خودشان میپرسند: باید چه زمانی این کودک را به سمت استفاده از تجارب حسی روزانه هدایت کنم؟ (بردن او به سوپرمارکت به این امید که در معرض قراردادن تکراری او را حساسیت زدایی خواهد کرد). باید چه زمانی کاملا از او محافظت کنم؟ ( مثلاهرگز به سوپرمارکت نرویم). باید تا چه حد حساسیتهای اورا تطبيق بدهم (رفتن به سوپر مارکت در فواصل زمانی مختلف برای یک گردش سریع، اجازه دادن به او جهت پوشیدن هدفونهای که صدا را حذف میکنند). این یک معمای ساده نیست که کاملاً حل شود، و یکی از بزرگترین چالشهای بزرگ کردن یک کودک با مشکلات حسی است، و اشاره ای ندارد به کسی که ممکن است چالشهای تکاملی مختلف دیگری را نیز داشته باشد.
تشخیص علایم بیش حسی در کودکان
زمانی که کودک تحت فشار مرحله ی حساس قرار گرفت، تقریباً غیرممکن است که به عقب برگردد. به همین دلیل تشخیص علائمیکه از مشکل خبر میدهند خیلی مهم است. علائمی که نیاز به توجه دارند. آیا کودک شروع به آرام شدن کرده است؟ خیلی سریعتر صحبت میکند؟ آیا کودک شروع به پس زدنهای فیزیکی کرده است؟ آیا شروع به درگیر شدن در رفتارهای خود تحریکی شده است؟ آیا بی رنگ یا قرمز شده است؟ آیا تنفس او سریع و یا افزایش ضربان قلب دارد؟
کاردرمانی حسی
با فراهم کردن تحریکات حسی منظم در لحظات کلیدی در طول روز- قبل از مدرسه، قبل از صرف غذا، ایستادن در صف، منتظر ماندن در مطب دکتر، حین انجام تکالیف – شما این امکان را فراهم کردهاید که سیستم عصبی کودک در مقابل نیازهای ناگزیر زندگی روزمره بتواند مقاومت کند. ضرب المثل قدیمی را به یاد بیاورید علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. فقط داشتن یک استراحت میتواند از موقعیتهای مشکلزا جلوگیری کند. داشتن استراحتهای مختلف در طول ساعات مختلف انجام تکالیف، داشتن میان وعده قبل و بعد از فعالیتهای مدرسه، انجام کمی جست و خیز و دویدن دور بلوكها قبل از دیدن مادربزرگ، یا جویدن آدامس قبل از نشستن برای صرف شام میتواند تفاوت بزرگی را ایجاد کند. اگر میدانید که حرکت کودک شما را سازماندهی میکند، به او حق انتخاب فعالیتهای حرکتی مختلفی را بدهید که میدانسد از آن لذت میبرد.
اگر میدانید که کودک شما در صورتی خوب عمل خواهد کرد که فعالیتی را با دستانش انجام بدهد کیسه ای پر از توپهای فشاری، مدادرنگیها و دفترچه یادداشت را برای او فراهم کنید.
دختر 5/4 ساله من مشکلات حسی زیادی دارد. او اکنون به مدت بیشتر از یک سال است که آموزشهای رفتن به توالت را دیده است، اما در مدرسه شروع به خیس کردن خودش کرده است جون از استفاده کردن از توالت امتناع میکند. ما فکر کردیم که به این دلیل است که شاید او اضطراب جدایی داشته باشد و حتی مدرسه در خصوص احتمال وجود اختلال نافرمانی مقابله ای صحبت کردند. سرانجام خودم در مورد موضوع با او صحبت کردم. مشکل این بود که او از دستمالهای توالت تنفر داشت و میدانست که اگر از آن دستمالها استفاده کند مجبور است که دستهایش را بشوید و دوباره با آن دستمالها پاک کند. من دستمالهای مرطوب را از خانه فرستادم و او در مدرسه شروع به استفاده از توالت کرد. ( مادر یک کودک پیش دبستانی)
آرام کردن یک موقعیت تنشزا
زمانی که کودکی بیش حسی دارد، نکته کلیدی حفظ وضعیت ظاهر و ایمنی است. معمولاً تلاش برای آرام کردن کودک از راه منطق زمانی که او در وسط بحران است نتیجه معکوس میدهد. در عوض نیاز دارند تا موقعیت را آرام کنند.
به والدین آموزش دهید که اگر امکان دارد کودک را به یک مکان با سطح تحریکات حسی قابل ترجیح ببرند؛ یک موقعیت کاملاً آرام با نور کم و نبود هیچگونه رفت و آمد. کودک میتواند با هدفون به موسیقی آرامی گوش بدهد، شیء نرمی را نگه دارد، کمی آب بنوشد، و یا فقط نفس بکشد. بعضی از فشارهای محکم مثل مالیدن پشت و یا بغل کردن ممکن است در این راستا باشد ولی فقط زمانی که کودک از آن خوشش میآید. به یاد داشته باشید که یک کنارهگیری حسی مناسب کاملاً با تنبیه و طردکردن متفاوت است. این یک فرصت است که کودک احساسات بد را تخلیه کند به این ترتیب او میتواند بهتر احساس و عمل كند.
قطعاً والدین میتوانند در مورد آنچه که اتفاق افتاده صحبت کنند. بعضی مواقع به طور ساده مثلاً ” من دیدم که واقعاً زمان سختی داشتی. فکر میکنی چه چیزی باعث آن شده است؟ فکر میکنی که خیلی شلوغ، پر سر و صدا و یا بد بو بود و یا چیزی اینجا وجود دارد؟ آیا در مورد اینکه اگر دوباره در چنین موقعیتی قرار گرفتیم چه کاری میتوانیم انجام بدهیم ایدهای داری؟” اگر والدین پی ببرند که او میتواند خودش را به طریق متفاوتی کنترل کند میتوانند که معذرت خواهی بکنند” میدانم که رفتن به مرکز خرید برای تو دشوار است. تو کار بزرگی انجام دادی تا زمانی که من تو را مجبور کردم به مغازههای زیادی برویم. من معذرت میخواهم. من باید به خاطر داشته باشم که تو نیاز به استراحت داری و یا اینکه باید یک روز دیگری مراجعه میکردیم. ما دفعه بعدی بهتر میتوانیم از آنچه که اتفاق افتاد جلوگیری کنیم”.
زمانی که والدین تلاش میکنند تمام کارهای روزمرهشان را انجام دهند ولی باید مدام با یک کودک با مشکلات حسی سر و کله بزنند میتواند خیلی خستهکننده باشد، خصوصاً زمانی که کودکان دیگر نیز نیاز به توجه دارند. اگر والدین آرامش خود را از دست بدهند و شروع به فریاد زدن بکنند او باید صبر کند تا همه چیز آرام شود و بعد در مورد آن صحبت کند. کتک زدن هرگز وسیلهای قابل قبولی برای نظم و انضباط نمیباشد. اولاً، به کودک یاد میدهد که برای ارتباطات از دستهایش استفاده کند که مسئله خوبی نیست. دوماً، ممکن است حس را بزرگ جلوه دهد، یک کودک بیش حس ممکن است که یک ضربه خفیف را یک حمله ترسناک درک کند در حالی که کودکی که دچار کم حسی است آن را فوقالعاده تصور کند.
مانند هر چیز دیگری آگاهی و دانش یک قدرت است. چنان که والدین در پیشبینی اینکه کدام موقعیتها برای کودک مشکلساز خواهد بود بیشتر ماهر شدند، و همه افراد نسبت به استفاده از روشهای حسی که در وهلهی اول از مشکلات جلوگیری میکند عادت کردند، زندگی با کودک دارای مشکلات حسی کمتر چالش برانگیز خواهد بود.
سوالات متداول:
1- آیا کودکی که از برچسب لباس یا جوراب بدش میآید، دچار SPD است؟
ممکن است بله. اگر کودک بهطور افراطی نسبت به بافتهای خاص، صداها، نور، یا حتی بو واکنش نشان دهد و این موضوع عملکرد روزانهاش را مختل کند، احتمال وجود اختلال پردازش حسی وجود دارد و نیاز به ارزیابی توسط متخصص کاردرمانی دارد.
2-چه عواملی باعث اختلال پردازش حسی میشوند؟
علت دقیق SPD هنوز مشخص نیست اما ژنتیک، تولد زودرس، آسیبهای مغزی، یا تأخیر در رشد عصبی میتوانند از عوامل تأثیرگذار باشند. عوامل محیطی مانند نبود تجربههای حسی متنوع نیز میتواند در ایجاد آن نقش داشته باشد.