گفتاردرمانی و تقویت گفتار

گفتاردرمانی و تقویت گفتار کودک| گفتاردرمانی کودکان| گفتاردرمانی در شهرک غرب|

سر فصل مطالب

مرکز گفتاردرمانی کودکان با دو شعبه فعال در شهرک غرب و پاسداران در زمینه مشکلات گفتاری کودکان نظیر لکنت زبان، تاخیر گفتاری، اختلالات تلفظی، نوک زبانی حرف زدن، مشکلات روانی گفتار به صورت کاملا تخصصی فعالیت می نماید. استفاده از امکانات روز دنیا در کنار تجربه 18 ساله مرکز موجب پیشرفت روز افزون مراجعین و گسترش طیف مراجعین مرکز از داخل و خارج کشور گردیده است. مرکز گفتاردرمانی و توانبخشی دکتر صابر مفتخر است که میزبان مراجعین محترم از سرار کشورهای اروپایی و آمریکایی می باشد و در این زمینه پیشگام است. خدمات گفتاردرمانی در منزل نیز یکی دیگر از امکانات تخصی مرکز برای بیمارانیست که امکان مراجعه به مرکز را ندارند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

تقویت ­گفتار کودک با تقویت مثبت: 

گفتاردرمان ها، تقویت کننده ­های مثبت را اینگونه تعریف کرده ­اند: هر چیزی که پس از ارایه­ یک پاسخ، باعث افزایش تعداد دفعات وقوع آن پاسخ گردد، اعم از اشیای بیرونی، مثل جایزه، چیزهای خوردنی، پول، و یا رفتارهای اجتماعی، مثل تشویق را، تقویت کننده­ های مثبت می­گویند. سپس، تقویت کننده­ های مثبت ممکن است همراه با گفتار توأم با هیجان درمانگر به کار گرفته شوند. «کار تو عالی بود!» یا «این کار را چه راحت انجام دادی!» برای برخی بیماران، رفتارهایی از قبیل بالا بردن دست یا سایر رفتارهای هیجانی مثل دست زدن، ممکن است به عنوان یک تقویت کننده ­ی مثبت به حساب آید. برای برخی دیگر، آهنگ گفتار مثل، «کار تو کاملاً درست بود» و یا این که «زبانت را دقیقاً در محل درستی قرار دادی»، کفایت می­کند. گفتاردرمانها را تشویق می­کنیم تا در به کارگیری تشویق کلامی به عنوان تقویت کننده­ ی مثبت مهارت کسب کنند، و حتی الامکان از به کارگیری چیزهای خوردنی به عنوان تقویت­ کننده ­ی مثبت در خلال درمان پرهیز کنند و یا هرگز آنها را استفاده نکنند.

تشویق کلامی در گفتاردرمانی

گفتاردرمانی کودکان تشویق کلامی را نوعی از تشویق توصیف کرده است که، در آن بیمار به دلیل درست پاسخ دادن و یا به دلیل تقلید درست از الگوی ارایه شده، مورد تشویق قرار می­گیرد. هِگد درباره­ی استفاده از تشویق کلامی به عنوان نوعی تقویت کننده­ی مثبت، پیشنهادهای زیر را ارایه داده است:

  • بیمار را به دلیل تولید درست و یا تقلید درست، بی­درنگ تشویق کنید.
  • از جمله­ هایی چون «عالی بود!»، «خوشم آمد!»، «کار تو درست بود!»، «خوب بود!»، و نظایر این­ها استفاده کنید. از عبارت­های متناسب با سن بیمار و پیشینه­ی آموزشی و فرهنگی او استفاده کنید.
  • تشویق کلامی را به شیوه­ی طبیعی بیان نمایید، یعنی با عواطف و احساسات و لحن مناسب.
  • تعداد دفعات پاسخ را به درستی ضبط کنید تا اطمینان حاصل نمایید که نتایج تشویق کلامی به واقع به عنوان تقویت کننده عمل می­کند (مثلاً، سرعت پاسخ­گویی افزایش پیدا کرده است).
  • چنانچه تشویق کلامی مؤثر واقع نشود، از سایر انواع تقویت­کننده­ها استفاده کنید (مثلاً جایزه یا تقویت­کننده­ی اولیه (ص 548-547).

گفتاردرمانها را تشویق می­کنیم تا در استفاده از تشویق کلامی به عنوان نوعی تقویت کننده، مهارت کسب کنند. با وجود این، هنگامی که ثابت شود تشویق کلامی بی­اثر است، می­توان تقویت کننده­ های دیگری را جستجو نمود.

گفتاردرمانی کودکان

جایزه ­ها

جایزه­ ها چیزهایی هستند که ذاتاً ارزش چندانی ندارند (ژتون­ها، برچسب­ها، ستاره­ها، خط­های روی برگه­ی امتیازات، و نظایر این­ها)، ولی ممکن است به عنوان یک نوع تقویت کننده­ی موقتی داده شوند، تا بعداً با یک تقویت کننده­ی کمکی یعنی چیزی که برای بیمار ارزش دارد، معاوضه شوند (مانند: ماژیک، کتاب، پول). بعداً نوعی شیوه ­ی تغییر رفتار را زیر عنوان اقتصاد جایزه­ای شرح می­دهیم. با این وصف، در مورد هدف­های این بخش، هِگد (2001) خاطر نشان ساخته است که، گفتاردرمان ها در مراحل آغازین استفاده از جایزه به عنوان نوعی تقویت کننده باید قانون نسبت را اجرا کنند (برای مثال، نسبت یک به یک که در آن یک جایزه با یک تقویت کننده­ی کمکی معاوضه می­شود)، و سپس به تدریج تعداد جایزه­های مورد نیاز برای دستیابی به تقویت کننده­ی موردنظر را افزایش دهند. تقویت کننده­های کمکی ممکن است محسوس و یا نامحسوس باشند. تقویت کننده­های محسوس چیزهای خوردنی نیستند که باعث تقویت می­شوند، بلکه چیزهایی هستند که هراز گاهی به منظور تنوّع در تشویق­ها به کار گرفته می­شوند تا تأثیر تقویت کننده­ی کلامی (اجتماعی) کاهش پیدا نکند (کِر، نلسون، 2002). برای مثال، متخصصان بالینی غالباً از برچسب­ها به عنوان پاداش­های محسوس استفاده می­کنند. تقویت­ کننده­ های نامحسوس تقویت کننده ­هایی هستند که اغلب از اَعمال یا فعالیت­هایی به عنوان پاداش استفاده می­شود که ممکن است باعث تنوّع در تقویت نیز بشودو. برای مثال، دختر نوجوان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی متوسط با مُد لباس و آرایش برانگیخته می­شد. او برای این که در آزمایشگاه عکاسی دانشگاه مُدل شود و از او عکس بگیرند، با سعی و جدّیت در کلینیک کار می­کرد. البته، این تقویت­کننده­ی نامحسوس یعنی مُدل شدن برای عکاسی، سرانجام به عنوان یک تقویت کننده ­ی محسوس به حساب آمد، یعنی آن وقت که به او اجازه داده شد تا به عنوان پاداش عکس بگیرد و آن را به منزل ببرد. تقویت کننده­ های کمکی باید چیزهایی باشند که به سهولت قابل دسترسی باشند، توسط بیمار انتخاب شده باشند، و در معاوضه با یک نسبت از پیش تعیین شده، داده شوند.

تقویت کننده ­های اولیه در گفتاردرمانی

تقویت کننده ­های اولیه تقویت کننده­ هایی هستند که به یادگیری قبلی وابسته نیستند و اساساً یک نیاز زیستی (بیولوژیکی) را رفع می­کنند (مانند: رفع گرسنگی یا رفع تشنگی). هِگد (2001) استفاده از تقویت­ کننده­ های اولیه را برای بیمارانی پیشنهاد کرده است که به تقویت کننده­ های اجتماعی مثل تشویق کلامی، واکنش خوبی نشان نمی­دهند. هِگد می­ افزاید، تقویت کننده ­ی اولیه را با تقویت کننده ­ی اجتماعی همراه نمایید و تقویت کننده­ ی اولیه را به تدریج کنار بگذارید. برای گفتاردرمان ها، تقویت کننده­ های اولیه غالباً تقویت کننده­ های خوردنی هستند. به منظور افزایش بسامد پاسخ مطلوب، از غذا به عنوان تقویت کننده­ ی مثبت استفاده می­شود. اگرچه بیمارانی وجود دارند که تقویت کننده ­ی اولیه برای آنها بسیار مناسب است (مانند: بیماران کم سن و سالِ بدون گفتار و دارای عملکرد ذهنی پایین)، کِر، نِلسون (2002) درباره ­ی استفاده از تقویت کننده­ های خوردنی با دانش­ آموزانی که نسبت به تقویت کننده­ های اجتماعی واکنش خوبی نشان نمی­ دهند، چهار مشکل را شناسایی کرده ­اند:

  • دانش ­آموز باید گرسنه باشد تا خوردنی مؤثر واقع شود.
  • به دلیل علاقه­ ی دانش ­آموزان به غذاهای خاص، هر غذایی به عنوان تقویت کننده ­ی مثبت عمل نمی­کند.
  • جنبه ­های سلامتی، مثل انواع حساسیت­ های غذایی، و غذاهایی که پدر و مادر دانش ­آموز مناسب بدانند، باید مدّنظر قرار گیرد.
  • بسیاری از مدارس، استفاده از خوردنی در کلاس درس را مانع می­شوند.

بعلاوه، به دلیل عدم تشخیص احتمالی اختلالات بلع، گفتاردرمان ها باید در مورد استفاده از غذا به عنوان تقویت کننده، محتاط باشند، و حتی الامکان از غذا به عنوان تقویت کننده استفاده نکنند، زیرا در بسیاری از موارد، مسئولیت و حادثه ­ی ناگوار ناشی از دادن غذا به بمیار بسیار زیاد است. کِر و نِلسون (2002) می­ افزایند، «خوشبختانه، فناوری تحلیل رفتار تا آنجا پیشرفت کرده است که، آموزگاران به نُدرت فقط به تقویت کننده­ ی خوردنی وابسته­ اند» (ص 140).

صرف نظر از این که آیا تقویت کننده­ های مثبت، محسوس و یا نامحسوس هستند، یک برنامه­ ی تقویتی یعنی این که چند وقت به چند وقت متخصص بالینی پس از واکنش­های بیمار او را تشویق کند، باید در خلال مداخله­ ی درمانی مدّنظر قرار گیرد. در حرفه­ ی آسیب شناسی گفتار و زبان، دو برنامه­ ی تقویتی ویژه قویاً مورد استفاده قرار می­گیرند: برنامه­ی تقویتی پیاپی، و برنامه­ی تقویتی ناپیاپی. در برنامه­ی تقویتی پیاپی، بیمار پس از هر پاسخ، یک تقویت کننده دریافت می­کند. در برنامه­ی تقویتی ناپیاپی، بیمار فقط پس از چندین پاسخ از پیش تعیین شده، یک تقویت کننده دریافت می­کند، مثلاً پس از 3، 5 و یا حتی 10 پاسخ. برنامه­ی تقویتی پیاپی غالباً در مراحل اولیه­ی درمان بسیار سودمند است، در حالی که برنامه­ی تقویتی ناپیاپی معمولاً برای مراحل درمانی بینابینی و پیشرفته در نظر گرفته می­شود (هِگد 2001).

به طور خلاصه، از گفتاردرمان ها می­خواهیم تا به منظور پرهیز از به کارگیری غذا به عنوان تقویت کننده­ی اولیه، حتی الامکان از فناوری جدید استفاده کنند، و در به کارگیری تشویق کلامی، جایزه و تقویت کننده­های اولیه مهارت کسب کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

error: Content is protected !!