برچسب: کاردرمانی در منزل

کاردرمانی کودکان و ارزیابی جلسه اول| کاردرمانی در منزل برای کودکان

کاردرمانان نگران سطح مشارکت فردی در فعالیت‌ های روزمره کودکان هستند. برای بسیاری از کودکان و خانواده‌ هایشان، این بدان معنی است که هدف کاردرمانی کودکان، بهبود مهارت‌ های کودک در ارتباط با دیگران، بازی، روابط با همسالان  و انجام فعالیت های روزمره است. یک کاردرمان اهدافی را تعیین می کند که نشان دهنده اولویت‌ های کودک و خانواده باشد. تمامی کاردرمانان این اطلاعات را به طور یکنواخت جمع‌ آوری خواهند کرد. معیار های کلی ارزیابی کاردرمانی شامل اطلاعات زمینه‌ ای و رشدی ، مصاحبه و گفت و گو با والدین یا مراقبان، ارزیابی مستقیم کودکان و در نتیجه یک گزارش جامع است که اطلاعات جمع‌ آوری‌شده و اهداف درمانی براساس آن نتایج را تنظیم می‌ کند. دکتر مهدی صابر با انجام کاردرمانی کودکان و ارزیابی جلسه اول آن ها، بهترین خدمات درمانی همچون کاردرمانی در منزل برای کودکان، گفتاردرمانی در منزل و… را انتخاب می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

آماده سازی کودک برای ارزیابی در منزل

بهتر است والدین را در موضوع آماده سازی کودک برای کاردرمانی ارزیابی جلسه اول کمک کنید. بسیاری اوقات کودکان فکر می‌ کنند که در ارزیابی مردود خواهند شد، یا عقیده دارند که نتیجه ارزیابی وضعیت زندگی آن‌ ها را تعیین خواهد کرد. بهتر است والدین شب قبل از ملاقات در این مورد با کودک صحبت کنند و هدف از ارزیابی را برای کودک شرح دهند و مثال‌ های خاصی همچون ساختن خانه با بلوک‌ ها، نگاه کردن به تصاویر، طراحی و پاسخ دادن به سؤالات فراهم کنند. با این وجود، کودک نباید فکر کند برای بازی مراجعه می‌ کند، چون در این صورت حداکثر تلاش خود را به کار نخواهد گرفت. برای کودکانی با اضطراب بالا، اختلالات طیف اوتیسم یا هر اختلالی که نیاز به زمان ارزیابی بیشتری دارد، آماده سازی کودک قبل از ملاقات زمان بیشتری نیاز دارد. برای کودکانی که به طور خاص از لحاظ عاطفی شکننده هستند، باید کودک محل آزمون را مشاهده کند. به این ترتیب او احساس راحتی بیشتری با محیط اطراف خواهد داشت. برای چنین کودکانی تمام آزمون در یک روز انجام نمی‌ شود و بهتر است که آزمون را به اجزاء کوچک تری تقسیم کنید. هر چقدر کودک برای ارزیابی بهتر آماده شود، ارزیابی راحت تر انجام خواهد گرفت و نتایج کاربردی تری برای بررسی سطح عملکرد فعلی کودک به دست خواهد آمد.

روش برخورد آزمون گر با کودکان

آزمون گر باید محیطی راحت و امن را برای ارزیابی فراهم کند. بهتر است به کودک فرصت داده شود تا با اتاق خو بگیرد. اثاثیه اتاق باید مناسب و راحت باشند. پیروی از قوانین چیدمان اتاق مخصوصاً برای کودکانی که دارای مشکلات رفتاری هستند و یا کودکان مضطرب بسیار ضروری است. این موضوع اغلب باعث جلوگیری از تنفر، ترک اتاق و آرام صحبت کردن خواهد شد. اهداء جایزه های ملموس مخصوصاً برای کودکان سرکش یا مقاوم در برابر آزمون اغلب بسیار مفید است. بهتر است والدین در اتاق ارزیابی حاضر نباشند، مگر در زمانی که کودک خیلی کم سن بوده و نیاز به حضور والدین خود دارد. اغلب والدین تصور می‌ کنند که باید در اتاق حضور داشته باشند، اما اگر آزمون گر قاطع برخورد کند، کودک اغلب نیاز به چنین حضوری نخواهد داشت. در موارد سخت تر این امکان برای والدین وجود دارد که در ابتدا حاضر باشند، با این شرط که پاسخی به کودک ندهند و سپس بعد از این که کودک احساس راحتی کرد، اتاق ارزیابی جلسه اول را ترک کنند. بسیاری از کودکان می‌ توانند این نوع جدایی را مدیریت کنند، خصوصاً اگر بدانند که والدین شان در اتاق انتظار هستند. اگر آزمون گر تصمیم گرفت که از یک رویکرد غیر ساختار یافته استفاده نماید و آزمون‌ ها را با ترتیب ترجیحی خود ارائه دهد، آزمون‌ های مناسب باید به سهولت در دسترس باشند. آزمون گران تازه کار بهتر است که یک لیست پیش رو داشته باشند، در حالی که احتمالاً برای آزمون گران کارآزموده نیاز نباشد. اگر آزمون توسط یک تکنسین انجام می‌ گیرد، او باید برای آزمون‌ هایی که ممکن است مورد نیاز باشد، آماده شود و اگر نتایج آزمون نیاز به مهارت داشته باشد، آن را به دست آورد.

بخش ابتدایی ارزیابی کاردرمانی کودک

بخش ابتدایی ارزیابی جلسه اول می‌ تواند گفتگوی ساده با کودک و کسب شناخت نسبت به او باشد. می‌ توانید با او درباره آنچه به آن علاقه دارد و با آنچه از آن بیزار است و این که چرا برای دیدن شما آمده اند، صحبت کنید. بسته به سن رشدی کودک، بهتر است که ارزیابی با تکالیف شروع شود و سپس به تدریج درباره احساس و موضوعاتی که به فراخور آن‌ ها کودک با آزمون گر بیشتر احساس راحتی می‌ کند، صحبت کنید. برای کودکانی که دلیل حضورشان گفته می‌ شود، توضیحی درباره این که چرا این آزمون انجام خواهد گرفت و این که کودک چه احساسی نسبت به آن دارد، مفید است. مصاحبه یک هنر است و متکی بر این است که آزمون گر در درک و تفسیر عواطف، خلق و خو و تأثیرات کودکان ماهر باشد و سؤالات را به طور مناسب تطبیق دهد. در بعضی از کودکان نیاز است که سریعاً درباره نگرانی‌ های آن‌ ها صحبت شود، در حالی که کودکان دیگر نیاز به زمانی دارند تا با آزمون گر احساس راحتی کنند.

انواع آزمون های ارزیابی کودکان

آزمون های ارزیابی جلسه اول و کاردرمانی کودکان باید با مقیاس‌ های نسبتاً آسان و جذاب آغاز شوند، بدین ترتیب کودک می‌ تواند در این موقعیت احساس راحتی کند. وقتی کودک احساس راحتی بیشتری کرد، امکان ارائه تکالیف چالش برانگیزتر وجود دارد. علاوه بر این پیشنهاد می‌ شود که آزمون‌ ها جایگزین شوند. بدین ترتیب که همه مقیاس های چالش برانگیز و دشوار در کنار هم نباشند. همچنین مهم است که جلسه با تکلیفی که کودک در آن احساس موفقیت می‌ کند به پایان برسد. با این روش کودک اتاق را با احساس خوبی نسبت به نحوه عملکرد خود ترک خواهد کرد و نسبت به بازگشت برای جلسه بعدی خوشحال خواهد بود. برای کودکانی که مضطرب یا انعطاف ناپذیر هستند بهتر است که گفته شود در آن بازه زمانی چه تعداد آزمون انجام خواهد شد و پس از انجام هر آزمون آن را از روی لیست پیش روی کودک خط زد. این روش حسی از پیشرفت را در کودک ایجاد می‌ کند و به کودک اجازه می‌ دهد که ببیند پایانی برای آنچه از او پرسیده می‌ شود، وجود دارد. علاوه بر این اگر مناسب باشد، آزمون گر می‌ تواند به او اجازه انتخاب آزمون را بدهد. به عنوان مثال، اغلب می‌ گوییم “امروز یک آزمون ریاضیات و یک آزمون طراحی خواهیم داشت، می‌ خواهی ابتدا کدام آزمون انجام شود؟” در این روش کودک تا حدی بر موفقیت کنترل دارد و احساس می کند در تصمیم گیری شریک است.

پایان ارزیابی کاردرمانی کودکان

در پایان جلسه ارزیابی جلسه اول و کاردرمانی کودکان، مناسب است به کودک گفته شود که عملکرد خوبی داشته است و این که چیز های زیادی وجود دارد که می‌ تواند به خوبی انجام دهد و فهرست کردن تکالیفی که او بهتر انجام داده است، مفید خواهد بود. اگر قرار است ملاقات‌ های بعدی وجود داشته باشد، بسیار مفید است که بیان شود “من شما را ۵ روز دیگر ملاقات خواهم کرد” و یا برای کودکان بزرگ‌ تر، قرار ملاقات‌ هایی با تاریخ معین مناسب تر است. اگر آزمون به اتمام رسیده است، بهتر است که به کودک یا نوجوان گفته شود که آزمون انجام شده است و شما در آینده ای نزدیک برای بررسی نتایج با او ملاقات خواهید کرد.

کاردرمانی در منزل برای کودکان

برچسب‌ها:,

علت خود ارضایی در کودکان

یکی از اساسی ترین مسائل کودکان که از بدو تولد با آن مواجه می شوید، مراحل تکامل روانی جنسی است چرا که بعضی کودکان به اختلال تکاملی دچار می شوند. سیری آرام و مرحله ای که جز نگرانی‌ های بزرگ پدر و مادر هاست، چرا که آن ها هم باید مراقب کودکشان باشند که این مراحل را با سلامت و به درستی طی کنند و هم درباره دخالت و نوع برخورد با این مسئله با سوالات و اما و اگر های بسیاری رو به رو می شوند. در مورد رشد روانی جنسی کودکان از نظریه فروید کمک می‌ خواهیم و او می‌ گوید: نوزاد زمانی که چشم به دنیا می گشاید، با خود شور و شعف آورده و برای اینکه این نشاط تداوم پیدا کند، پدر و مادر ها باید به یک سری نکات دقت کنند، مواردی که جزیی از مراحل رشدی کودک بوده و اگر به آن ها توجه دقیق نشود، بخشی از بحران‌ های زندگی کودک می شود و ممکن است مسائلی نظیر خود ارضایی در کودکان را به دنبال داشته باشد.  یک روانشناس کودک با تجربه می تواند در حیطه علت خود ارضایی در کودکان و درمان های آن به والدین کمک کند. همچنین در بعضی موارد به علت اختلالات همراه نظیر اختلات پردازش حسی کودکان علائمی از خود ارضایی مانند مالیدن کودک به زمین و… را نشان می دهند که با بررسی دقیق کودک می توان علت آن را شناسایی و درمان های مناسب را ارائه نمود.

دکتر مهدی صابر با در نظر گرفتن کلاس هایی برای آموزش والدین در ارتباط با مراحل روانی جنسی کودکان و درمان های کاردرمانی کودکان در منزل و گفتاردرمانی کودکان در منزل و همچنین رفتاردرمانی  به والدین کمک می نماید این مشکلات را در کودک برطرف نمایند..

مراحل تکامل روانی جنسی نظریه فروید

1.مرحله‌ی دهانی (تولد تا ۱٫۵ سالگی): نخستین مرحله‌ی رشد روانی جنسی که دو سال اول را در بر می گیرد، مرحله ی دهانی است. در طول این دوره دهان منبع اصلی لذت کودک است. این لذت ناشی از مکیدن، گاز گرفتن و بلعیدن همراه با احساس لب‌ ها، دهان و گونه هاست. برای کودک که در این مرحله وابستگی کاملی به مادر دارد، مادر نخستین هدف غریزه‌ی جنسی است. به عبارت دیگر کودک به شیوه‌ ای بسیار ابتدایی عشق ورزیدن به مادر خود را فرا می‌ گیرد و چگونگی پاسخ مادر به خواسته های کودک (خواست‌هه های نهاد) ماهیت دنیای کودک را رقم می‌ زند. از طریق کیفیت ارتباط بین کودک و مادر است که کودک یاد می‌ گیرد دنیا را خوب یا بد، ارضا کننده یا ناکام کننده، و ایمن یا خطرناک ادراک کند. مرحله‌ی دهانی به هنگام از شیر گرفتن پایان می‌ پذیرد و اگر تثبیتی روی داده باشد، مقداری از انرژی روانی در این مرحله باقی می‌ ماند. این تثبیت می‌ تواند به دو صورت منفعل دهانی و پرخاشگر دهانی در رفتار فرد ظاهر گردد.

2. مرحله‌ی مقعدی (۱,۵ تا ۳ سالگی): جامعه در قالب والدین در نخستین سال‌ های زندگی کودک بطور عمده تسلیم نیاز های کودک که در واقع نیاز های نهاد (Id) است، می‌ شود و خود (Ego) را با خواسته های او سازگار می‌ کند و در مقابل سازگاری نسبتا اندکی را از کودک انتظار دارد. این جریان در حدود دو سالگی دگرگون می‌ شود و این زمانی است که درخواستی جدی از کودک یعنی یاد گرفتن آداب توالت و نظافت شکل می‌ گیرد. فروید تجربه‌ی این آموزش را برای رشد شخصیت کودک امری اساسی می‌ پنداشت. اهمیت این مرحله از آن جهت است که یا شروع آموزش آداب دفع، کودک باید یاد بگیرد که لذت ناشی از دفع را به تاخیر اندازد و این اولین بار در طول زندگی کودک است که با تلاش والدین برای به نظم کشیدن زمان و مکان عمل دفع، با خواست نهاد تداخل ایجاد می‌ شود. در این مرحله کودک با اولین واقعیت زندگی خود یعنی عدم امکان دفع در هر زمان و مکانی روبرو می‌ شود و سنگ بنای ساختار دوم شخصیت یعنی “خود” گذاشته می‌ شود که وظیفه‌ اش ارضای درخواست‌ های نهاد مطابق با واقعیات بیرونی است. مرحله ی مقعدی در حدود چهار سالگی پایان می‌ یابد و اگر این تعارض و تداخل بن خواست‌ های نهاد و والدین به خوبی حل شده باشد (کودک را با شیوه ی صحیح و مناسبی آموزش داده باشند) کودک با موفقیت قدم در مرحله ی بعدی می‌ گذارد ولی اگر تثبیتی در اثر تعارض حل نشده باقی مانده باشد، قسمتی از انرژی روانی در این مرحله باقی می‌ ماند که در رفتار بزرگسالی ظاهر می‌ شود. این تثبیت می تواند به صورت پرخاشگر مقعدی و نگه دارنده‌ی مقعدی در رفتار فرد ظاهر گردد.

3.مرحله‌ی آلتی (۳ تا ۶ سالگی): در حدود چهار یا پنج سالگی کودک وارد مرحله‌ی سوم رشد شخصیت می‌ شود. در این مرحله کانون لذت از ناحیه‌ی مقعد به اندام‌ های تناسلی منتقل می‌ شود. کودکان در این سنین رغبت زیادی به دستکاری و اکتشاف اندام‌ های تناسلی خود و دیگران نشان می‌ دهند و این امر به صورت رفتار هایی مانند استمنا و خیال پردازی ها صورت می‌ گیرد. کودک همچنین در مورد چگونگی به دنیا آمدن و این که چرا خواهر یا برادرش در ناحیه‌ی تناسلی با او تفاوت دارند کنجکاو شده و سؤالاتی را مطرح می‌ سازد. در نظریه فروید این مرحله از شخصیت مهم‌ ترین مرحله از شکل گیری شخصیت است. این اهمیت به دلیل تعارض پیچیده ای است که حول دو عقده ی ادیپ  (Oedipus Complex) در پسران و عقده ی الکترا (Electra (Complex در دختران شکل می‌ گیرد و حل این تعارض‌ ها باعث بوجود آمدن سومین ساختار شخصیت یعنی فراخود (Superego) می‌ شود ولی اگر تثبیتی به علت این تعارض‌ ها رخ داده باشد، قسمتی از انرژی روانی در این مرحله باقی می‌ ماند. این تثبیت می‌ تواند به دو صورت شخصیت آلتی سلطه گر و شخصیت آلتی سلطه پذیر در رفتار فرد ظاهر گردد.

4.مرحله ی نهفتگی یا کمون (۶ تا ۱۱ سالگی): نظریه فروید این طور مطرح کرد که پس از سه مرحله‌ ای که کودک سپری کرد، در حدود شش سالگی وارد مرحله‌ ای آرام از زندگی خود می‌ شود. در طول این مرحله عزیزه‌ی جنسی به طور کامل خفته است و در ظاهر به صورت فعالیت‌ های درسی، سرگرمی‌ ها، ورزش و گسترش دوستی ها با افراد همجنس متجلی می‌ شود.

5.مرحله‌ی تناسلی یا جنسی (از سن بلوغ): در نظریه فروید آخرین مرحله از رشد روانی – جنسی شخصیت، هنگام بلوغ آغاز می‌ شود. بدن از نظر فیزیولوژیکی در حال پختگی است و اگر فرد در هیچ یک از مرحله‌ های پیشین تثبت عمده‌ ای نداشته باشد، می‌ تواند یک زندگی غیر روان رنجور و رابطه‌ های بهنجار دگرجنس خواهانه داشته باشد. تعارض‌ های این دوره به کمترین حد خود می‌ رسد، اما این تعارض‌ ها به دلیل به کارگیری مکانیسم دفاعی والایش (تصعید) تأثیر چندانی بر فرد ندارد. فرد دارای شخصیت جنسی قادر خواهد بود در عشق و کار به خشنودی دست یابد که فعالیت دوم (کار) یک فعالیت مورد پذیرش اجتماعی برای والایش نیاز های (تکانه‌ های) نهاد است.

ارزیابی علت خود ارضایی کودکان با نظریه فروید

بنا به نظریه فروید هر گونه اختلال در طی مراحل رشد کودک از 2تا 6 سالگی می تواند باعث بروز مشکلات جنسی مانند خود ارضایی در کودکان شود، اما این نظریه مشکلاتی نیز به همراه دارد و انتقاداتی به آن شده است.

× نظریه فروید تقریباً به طور کامل بر روی رشد مردان متمرکز است و توجه کمی به رشد روانی – جنسی زنان دارد.

× آزمایش علمی نظریه‌ فروید دشوار است. مفاهیمی چون “زیست مایه” یا انرژی لیبیدو قابل سنجش و اندازه گیری نیستند و در نتیجه نمی‌ توان آن ها را آزمود. تحقیقات به عمل آمده، تا حد زیادی بی اعتباری نظریه‌ فروید را نشان داده‌ اند.

× پیش بینی های آینده خیلی مبهم هستند. چگونه می‌ توان دانست که یک رفتار فعلی مشخصاً به دلیل یک تجربه در دوران کودکی می‌ باشد؟ فاصله‌ی زمانی بین علت و اثر آنقدر زیاد است که به سختی می‌ توان رابطه‌ ای را بین دو متغیر در نظر گرفت.

× نظریه‌ فروید بر پایه ی مطالعات موردی و نه پژوهش‌ های تجربی است. همچنین، فروید نظریه‌ خود را بر پایه‌ی جمعی از بیماران بالغ خود بنا نهاده است، نه بر روی مشاهده‌ی واقعی و مطالعه کودکان.

علت مالدین خود به زمین در کودکان

 

متخصصین انتقادات فراوانی به نظریه فروید وارد دانسته‌ اند. یکی از این منتقدین اریکسون بود که در مکتب روان کاوی آموزش دیده بود اما بعدها با بازنگری در نظریه‌ فروید،  رشد روانی – اجتماعی خود را بنیان نهاد. به طور کلی علل مختلفی موجب بروز خود ارضایی در کودکان می گردد که می توان به :

1.مشکلات خانوادگی

2.اضطراب یا یک رفتار جبرانی در مقابل احساسات ناراحت کننده

2.اختلالات پردازش حسی

4.ایجاد آگاهی نسبت به اندام جنسی به علت مشاهده تصاویر نا مناسب با سنش

باید توجه داشت که خود ارضایی در کودکان علائمی متفوت با بزرگسالان دارد و نباید آن را با خود ارضایی بزرگسالان مقایسه نمود. کودک ممکن است به صورت تکراری اندام جنسی خود را لمس کند، از برهنه بود لذت ببرد، در هنگام بازی خود را روی زمین بمالد یا در هنگام خواب خود را روی زمین بکشد. کودک این علائم را در زمان حضور دیگران انجام می دهد و خجالتی از انجام آنها ندارد. چون آگاهی از اشتباه بودن آن ندارد.

سوالات متداول:

1.چرا کودک خود ارضایی می کند؟

برای پاسخ به این سوال در ابتدا باید کودک توسط یک متخصص کودکان مورد ارزیابی قرار گیرد و با بررسی های رفتاری، روانشناسی و حسی علت خود ارضایی کودک شناسایی گردد.

2.برای درمان خود ارضایی در کودکان چه کار کنیم؟

پس از تشخیص علت خود ارضایی درمان هایی نظیر کاردرمانی حسی، ماساژ درمانی، رفتاردرمانی و بازی درمانی که توسط کاردرمانان و روانشناسان کودک انجام می پذیرد، می تواند این مشکل را برطرف نماید.

 

برچسب‌ها:,

اگنوزی بینایی چست| آپراکسی| آپراکسی و اوتیسم| کاردرمانی کودکان| کاردرمانی در منزل دکتر صابر

آگنوزی بینایی هنگامی بروز پیدا می کند که در امتداد مسیر هایی که لوب پس سری مغز را به لوب جداری متصل می کنند، آسیب سیستم اجرایی مغزی ایجاد گردد. آگنوزی بینایی نوعی اختلال عصبی است که غالبا در نتیجه آسیب به نقاط خاصی از مغز، توانایی تشخیص چهره ها، صدا ها و مکان ها از دست می رود. آگنوزی بینایی، ناتوانی در شناخت اشیاء آشنا توسط چشم در غیاب آسیب آشکار بینایی یا هوشی است. آگنوزی به معنای واقعی کلمه «عدم آگاهی» معنی می ­دهد. آگنوزی خالص در بالین به ندرت دیده می­ شود اما بسیاری از موارد خاص آگنوزی بینایی اشیاء در نوروسایکولوژی شناختی گزارش شده است. از دیدگاه متخصصان در بهترین حالت اگر آگنوزی بینایی تنها بر یک مسیر اطلاعاتی مغز اثر گذار باشد، احتمال دارد بیمار بتواند همچنان فکر کند، حرف بزند یا ارتباط برقرار کند. از جمله روش های درمانی آگنوزی بینایی، کاردرمانی است. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با انجام نوین ترین روش های درمانی از جمله تمرینات اتاق تاریک بینایی و کاردرمانی در منزل و… به درمان آگنوزی بینایی کمک می کند.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

انواع آگنوزی بینایی

آگنوزی بینایی اشیاء ابتدا توسطLissauer در سال 1900 به دو نوع عمده تقسیم شد که این دو نوع عبارت اند از:

  • آگنوزی وابسته به ادراک: ناتوانی در شکل دادن بازنمود درکی ثابت از اشیا. مشکلات شناسایی بر پایه­ ی آسیب در ادراک بینایی می­ باشند. بیمار نمی­ تواند اشکال یا اشیاء را تطبیق دهد یا کپی کند و همچنین قادر به شناسایی و نامگذاری اشیاء از طریق لمس یا صدا هستند.
  • آگنوزی ارتباطی (معنایی): عدم توانایی در شناخت اشیاء آشنا وقتی که ادراک بینایی سالم است می ­باشد. بیمار می­ تواند اشیاء و اشکال را کپی کرده و رسم کند. آنها می­ توانند اشیا را با توصیفات کلامی از ساختارشان نامگذاری کنند اما نمی­ توانند عملکرد آن را توصیف کنند. یک بازنمود ذهنی می­ تواند شکل بگیرد اما نمی­ تواند با دانش­ های ذخیره شده از اشیاء و موارد استفاده آنها، ارتباط برقرار کند.

آگنوزی وابسته به ادراک معمولا در ضایعات نیمکره­ ی راست و آکنوزی ارتباطی در ضایعات نیمکره­ ی چپ، به خصوص لوب تمپورال چپ، اتفاق می­ افتد. آگنوزی ارتباطی می تواند به عنوان قطع ارتباط از مسیر «چه» تعریف شود. به وسیله روش های درمانی کاردرمانی از جمله کاردرمانی در منزل می توان به درمان انواع آنوزی بینایی کمک کرد.

تست های آگنوزی بینایی

در سال 1980 تست­ های پیچیده­ ی بیشتری برای آگنوزی بینایی ایجاد شد، برای مثال، ارائه­ ی اشیاء در یک موقعیت غیرمعمول با کمترین ویژگی ­ها در شکل ­های شبح و سوار. تست عملکرد اشیاء شامل تطبیق دادن یکی از موارد تست (چتر بسته شده) با یک شیء یا همان عملکرد (چترباز) یا یک شیء مشابه از نظر بینایی با عملکرد متفاوت (عصای راه رفتن). این مطالعه تفاوت های بین دو نوع آگنوزی بینایی اشیاء را با دو دسته­ ی عمده پیدا کرد. تبیینی از آگنوزی شیء توسط فرح در 1991 ایجاد شد که تمرکز بر کل محور یا جزء محو بودن پردازش برای شناسایی داشت. فرح پیشنهاد کرد که شناخت اشیاء که هر دو نوع پردازش جزء و کل محور را درگیر می­ کند، در وسط زنجیره ­ای بین شناخت صورت (پردازش کل محور) و شناخت کلمات (پردازش جزءمحور) جای گرفته است. این فرضیه بر اساس بازبینی تمام موارد منتشر شده در نوشته­ ها می­ باشد. مردم با آگنوزی اشیاء اغلب آگنوزی صورت (or alexia) هم دارند، اما دو شرایط دیگر معمولا به تنهایی اتفاق می ­افتد. تست های کاردرمانی آکنوزی بینایی در انتخاب بهترین روش درمانی این اختلال بسیار کمک کننده می باشد.

آگنوزی بینایی و تشخیص دیگران

برخی افراد با آگنوزی بینایی می­توانند برخی اشیاء را بهتر از دیگران تشخیص دهند. فرح و دیگر نویسندگان افرادی با آگنوزی را گزارش داده­ اند که می­ توانند نقاشی­ ها و موجودات زنده را نام ببرند ولی نمی ­توانند موجودات غیرزنده را نام ببرند. این مطالعات که توسط مطالعات PET scan حمایت می ­شوند، اشاره می­ کنند. پردازش متفاوت یا قسمت های متفاوت از مغز در شناخت موجودات زنده با غیرزنده، درگیر هستند. این مشاهده به عنوان آسیب خاص دسته­ بندی، شناخته می­ شود. تاکنون هیچ گزارشی از تفکیک دوجانبه داده نشده است.  فردی که می­ تواند موجودات غیرزنده را بشناسد ولی نمی­ تواند موجودات زنده را نام ببرد. تحقیقات بسیار جدیدتر به استفاده از خطوط نقاشی برای محرکات در این تست به عنوان منبع ویژگی دسته آشکار، اشاره دارد. موجودات زنده مواردی هستند که از طریق کلمات بسیار آشناتر از تصاویر هستند، و نقاشی کردن از آن ها بسیار پیچیده ­تر از موجودات غیرزنده می­ باشد. در آگنوزی بینایی، توانایی تشخیص چهره ها از دست می رود که با کمک کاردرمانی می توان به بهبود آن کمک کرد.

ارتباط آگنوزی بینایی و کارهای روزمره

تصور مشکلاتی که افراد با آگنوزی با آن ها روبرو هستند، سخت است، افرادی که با محیط بینایی سردرگم کننده مجاور هستند. برای برخی هیچ چیز به نظر آشنا نمی آید و شکل­ های پایه به سوی سردرگمی می­ روند. برای دیگران جزئیات اشیاء شکل طرح کلی را مبهم می­ کند. این همانند این است که از طریق یک تلسکوپ نگاه کنی و سعی کنی که دید را در جهت ­های مختلف به یاد آوری. برخی افراد یک بهبودی در ماه های اولیه­ ی بعد از شروع نشان می ­دهند. برای دیگران مشکل در طول زندگی باقی می ­ماند. موارد مورد علاقه می ­توانند در هامفری و ریدوک 1987 و ساکس 1985 خوانده شوند. ارتباط بین تقص ادراک بینایی با عملکرد در کارهای روزمره زندگی در بیماران سکته ­ای بررسی شده است. ماهیت و تعداد تست های استفاده شده در هر مطالعه، متفاوت بوده است اما نتایج پیش ­بینی می­ کند که حضور نقص بینایی- درکی در ضایعه­ های نیمکره ­ی راست و چپ باعث تأثیر منفی روی عملکرد مهارت­ های روزمره زندگی فرد می­ شود. در خصوص بهبود انجام کار های روزمره زندگی در اثر به وجود امدن آگنوزی، روش های کاردرمانی بسیار کمک کننده و اثرگذار است.

آگنوزی بینایی و عدم شناخت چهره

توانایی شناسایی چهره در راه عملکرد زندگی هر روزه ­ی ما بسیار برجسته است. شناخت چهره، پایه­ ی تمام تعاملات ما با دیگران می ­باشد. یک چهره اطلاعات بسیار بیشتری از صورت را ارائه می­ دهد. مشترک با اشیاء یک چهره می­ تواند به عنوان یک ساختار بینایی، پردازش و وقتی از زاویه­ های متفاوت دیده شود، به عنوان یک چهره شناخته ­شود. جزئیات شکل و اندازه­ ی چشم­ ها، بینی و دهان و بافتار پوست هر چهره را یکتا و مشابه می­ سازد. در یک چهره، ما با بیان احساسات و عواطف و حرکات لب ­ها در گفتار روبرو هستیم. در اوایل رشد، یک نوزاد حرکات سر و چشم­ ها را برای تعقیب صورت فردی که در دیدش هست، تکان می­ دهد و می­ تواند بیانات چهره ­ای آن ها را کپی کند. ما می­ توانیم یک عضو فامیل، یک دوست یا همکار را از طریق صدای او، نگاهی گذرا یا از حالت چهره ­ای خاص او بشناسیم. شناخت یک فرد از طریق یکپارچگی اطلاعات در مورد فرد حمایت می­ شود. برای مثال: سن، جنسیت، کار و رفتار. دلایل مختلفی برای شکست در شناخت یک فرد وجود دارد اما قبل از اینکه اسم او را به یاد آوریم باید بدانیم که آن فرد کیست. مطالعات نوروسایکولوژی روی این سوال تمرکز دارند: «آیا شناخت چهره، خاص و متفاوت از اشیاء می­باشد؟» برخی حمایت­ ها برای پردازش متمایز چهره، مطالعات وارونگی چهره را ارائه می­ کنند. برای درمان بهتر عدم شناخت چهره ها یا همان آگنوزی بینایی بهتر از روش های گوناگون کاردرمانی استفاده شود.

درمان آگنوزی بینایی و کاردرمانی

وقتی عکس­ هایی از افراد مشهور در جهت معمولی و برعکس به افراد سالم ارائه شد، شناخت برای موقعیت مستقیم، سریع و برای موقعیت برعکس، آهسته­ تر است. این تأثیر واژگونی در اشیاء خیلی کم­رنگ­ تر می­ باشد. نتایج مطالعات تصویربرداری در افراد سالم مناطق متفاوتی از لوب تمپورال را که وقتی چهره ­های مستقیم شناسایی می­ شوند، که در مقایسه با نوع وارونه، فعال هستند، نشان می­ دهد. این مشاهدات اشاره دارد که الگوها ازچهره مستقیم و وارونه در حافظه جدا از هم ذخیره می­ شوند. مطالعات اولیه از مراحل پردازش در نروسایکوژی شناختی، بر اساس مطالعه­ ی افراد سالم و افراد با مشکل در شناخت چهره­ های آشنا، که به یک مدل از شناخت چهره که توسط بروس و یونگ در 1986 توصیف شده، تکیه می­ کنند. تحقیقات جدیدتر بر جزئیات پردازش موازی از اطلاعات بیوگرافی، تمرکز دارند. مدلی که گفتیم، بر پایه­ ی  مدل بوس و یونگ می­ باشد. که این مراحل عبارت اند از:

  • آنالیز ادراک بینایی، موارد بینایی یک چهره اعم از چشم، بینی، دهان و … را متمایز می­ کند. اختلال در این مرحله اولیه به معنی ناتوانی در تمایز قائل شدن بین ویژگی­ های پایه ­ای چهره می­ باشد وبه احتمال زیاد منجر به مشکلات عدیده ­­ی ادراکی می­ شود.
  • تمایز توصیف ساختار بینایی یک چهره از اشیاء و سایر موارد، با توانایی تطبیق چهره ­ها نشان داده می­ شود. پردازش موازی در مدل­ ها برای آنالیز بیانات و حرکات چهره­ ای (لب­خوانی) در این مرحله اتفاق می­ افتند.
  • واحدهای شناخت چهره شامل اطلاعات ساختاری در مورد شناخت چهره­ ها هستند که اجازه می ­دهد یک چهره خاص شناسایی شود نه یک شخص خاص. این چهره ­ای است که آشنا به نظر می­ رسد؟
  • گره هویت شخص، اطلاعات ذخیره شده ی افراد شناخته شده خاص می­ باشد. آیا این اشخاص را می­ شناسم؟
  • نتایج پردازش بیانات چهره ­ای و زبان صورت با یکدیگر و با اطلاعات بیوگرافی از سن، فرهنگ و کار و … این سطح توسط سیستم معنایی و حافظه، دسترسی پیدا می­ کند (برچسب سیستم شناختی).
  • بازیابی اسم مرحله ­ای برای دستیابی به اطلاعات ذخیره شده­ ی اسم افراد آشنا می­ باشد. من این فرد را می­ شناسم. اسم او چیست؟ اختلال در این مرحله به معنی این است که فرد می ­تواند شناسایی کند ولی نمی­ تواند نام ببرد.

مدل نشان می­ دهد که تولید اسم می­ تواند فقط از گره شناسایی شخص که به نوبه خود اطلاعات بیوگرافی در مورد فرد را ذخیره می­ کند، در دسترس باشد. این بدین معنی است که ما نمی ­توانیم بدون اینکه اطلاعات دیگری مثل کار یا رابطه از فرد را داشته باشیم یکی اسم را به یک چهره بدهیم. با مطالعه ­ای تأیید شد که از مردم می­ خواست که یک دفتر خاطرات روزانه از مشکلات خود در شناخت چهره نگه دارند (یونگ و همکاران- 1985) هیچ موردی گزارش نداد که اسم یک فرد را دانسته است بدون اینکه همزمان اطلاعاتی در مورد او داشته باشد. فقط تعداد کمی توانستند اطلاعاتی را در مورد افراد به یاد آورند اما نه اسم آن ها. یکی از بهترین گزینه های درمانی آگنوزی بینایی و آپراکسی و این گونه موارد، کاردرمانی می باشد.

آپراکسی

 

 

 

برچسب‌ها:,

کاردرمانی چیست و چگونه انجام می شود| ارزیابی کاردرمانی کودکان | کاردرمانی غرب تهران

برای پاسخ به این سوال که کاردرمانی چیست و چگونه انجام می شود باید به صورت اجمالی به روند ارزیابی و درمان بیماران با استفاده از تکنیک های کاردرمانی اشاره نمود. کاردرمانی به ارزیابی دقیق مشکلات حرکتی و ذهنی در مراجع و درمان توانبخشی آن می پردازد. شناسایی ماهیت و نوع مشکلات یک فرد به منظور طرح مداخله کاردرمانی به همان اندازه مهمّ است که فهمیدن تأثیر و عواقب آن برای فرد در آن مداخله (ارزیابی نتایج کاردرمانی). نتیجه ممکن است یک اسم بی­مسمی باشد. که دلالت بر یک نقطه پایانی و یک نتیجه­ گیری، در حالی که فردی با آسیب مغزی با تأثیر آسیب مغزی با تأثیر آسیب بر کیفیت زندگی ­اش و هر چیزی در اطراف آن به زندگی خود ادامه می­دهد. ارزیابی نتایج کاردرمانی، یک قسمت از روند مداخله کاردرمانی می­باشد که در پی اثبات تأثیرگذاری مداخله می­باشد و نمی­خواهد خطی را زیر پیشرفت مراجع بکشد که مهم ترین هدف ارزیابی برای ساختن است. مرکز کاردرمانی دکتر صابر با استفاده از تیم تخصصی و تجهیزات پیشرفته در مکانی امن و مناسب به ارائه خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی برای کودکان و بزرگسالان می پردازد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

جهت اجتناب از این مفهوم که ترخیص از یک برنامه توانبخشی برابر با پایان بهبودی یا پایان پتانسیل برای تغییر مراجع می­باشد. نگرانی­­های این بحث پارامترهایی برای ارزیابی نتایج کاردرمانی در مفهوم تأثیرگذاری مداخلات همراه با پیشرفت مراجع می­باشد. دکتر صابر با در نظر گرفتن بهترین روش های ارزیابی کودکان، دقیق ترین و مطمئن ترین ارزیابی را در کلینیک کاردرمانی تشخیص می دهد. رضایت همیشگی مراجعان از ارزیابی دقیق دکتر صابر، این مورد را تضمین می کند.

هدف ارزیابی کاردرمانی چیست

هدف ارزیابی در نگاه اوّل وسیله­ ای برای ارزیابی پیشرفت بیمار می باشد. که همچنان یک جزء مهمّ در ارزیابی نتایج کاردرمانی، تأثیرگذاری خدمات می­باشد. هر درمانگری وظیفه­ای برای فراهم کردن شواهد برای اثرگذاری فردی به منظور کمک به شواهد برای ارائه خدمات و استفاده از روش درمانی و متدهای کاری، دارد. این از تعهّد اخلاقی برای ارائه بهترین خدمات برای مراجع و فراهم کردن بهترین ارزش­ها برای دست­اندرکاران در خدمات، نشأت می­گیرد. ارزیابی نتایج کاردرمانی به طور خاص برای مشارکت در ممیزی اثرگذاری خدمات و ارتقاء دادن تمرین مبتنی بر شواهد می­باشد. ارزیابی پیشرفت مراجع نیازمند مقایسه عملکرد در مقابل استانداردهای از پیش تعیین شده است. این استانداردها ممکن است از یک دامنه از منابع سرچشمه بگیرد: ارزیابی پایه­ای از ارزیابی اوّلیه داده­های نرم شده جمعیّت، از اهداف انتخاب شده­ی خود مراجع یا از ابزارهای عینی قابل اندازه­گیری به عنوان قسمتی از طرح درمان، سرچشمه می­گیرد.

کاردرمانی چگونه انجام می شود

یکی از قابل اعتمادترین راه­ها برای شناسایی تغییر در توانایی­های یک مراجع در طول زمان، انجام دادن دوباره­ی تست­ها و ارزیابی­هایی است که قبلاً انجام شده­اند. ارزیابی­هایی که در ابتدای مداخله انجام می­شوند، می­توانند دوباره مورد استفاده قرار گیرند. این شواهد قابل اعتمادی از تغییر در ابزارهای استاندارد شده را، تهیه خواهد کرد، ولی مراقبت باید به عنوان هدف و اعتبار تکرار یک ارزیابی، تمرین شود. اهداف و مقاصد کاری در ارتباط با وظایف عملکردی، و زمانی که ارزیابی نتایج کاردرمانی می­تواند تغییر در آسیب را نشان دهد، نمی­تواند برابر با بهبود در وظایف عملکردی باشد. به همین علّت در مدّت پیشرفت مراجع تأکید کمتری بر ارزیابی آسیب در پایان مداخله وجود دارد و بیشتر از ارزیابی عملکردی نتایج استفاده می­کنند. ارزیابی نتایج کاردرمانی باید برای رسیدگی به عملکرد فعالیت و تهیه کردن اطلاعاتی که مربوط به نیازهای فعلی و آینده­ی عملکرد کاری بیمار باشد، انتخاب گردد.

ایجاد یک چشم­انداز برای خدمات و ارزیابی آسیب­ها از طریق یک برنامه مداخله می­تواند شواهد مفیدی برای الگوی پیشرفت بهبودی برای نقایص شناختی زمینه­ای فراهم کند. این شواهد که از طریق مراجعان و یا خدمات جمع­آوری می­شوند، می­توانند در تصمیم­گیری بالینی که چه موقع تکنیک­ها و رویکرد­های مشارکتی در روند بهبودی اعمال شوند، مؤثّر باشند. ارزیابی عملکردی نتایج، اطلاعاتی را در مورد سطوح استقلال و فعالیت که در طول روند توانبخشی به دست آمده، تهیه می­کند و یک نشانگر کلیدی برای نتایج و اثرگذاری خدمات، می­باشد.

 ابزارهای خودگزارشی

در سال­های اخیر، استفاده فراوانی از ابزارهای خودگزارشی، جهت درک بهتر تجارب و نظرات مراجع می­شود. ابزارهای استاندارد مثل Euro Qol EQ-5D, Stroke Impact Scale برای افراد دچار سکته ­ی مغزی توصیه می­شود.

ابزارهای خودگزارشی، می­توانند بوسیله­ ی خود فرد یا مراقب او کامل شوند. در برخی محیط­های کلینیکی، جمع­آوری روتین این ابزارها جهت بهره­مندی از خدمات الزامی است. برای مثال، تست­های استاندارد شده از زمان صرف شده برای حل مسائل یا لباس پوشیدن یا ایجاد خطاهایی که در وظایف شخصی ایجاد می­شوند، می­تواند اندازه ­گیریی را نشان دهد که در آن یک مراجع در کجای منحنی توزیع قرار داد. این اطلاعات به ندرت برای یک مراجع باارزش هستند مگر این که، یک دلیل شخصی برای دانستن آن وجود داشته باشد، برای مثال، جستجو برای تناسب یک شغل خاص در هر زمان عملکردی و دقّت در یک محدوده خاص هنجار قرار می­گیرند. مقایسه­ ی عملکرد مراجع با داده ­های هنجار می­تواند برای خدمات و افراد در تحقیقات تأثیرگذاری مداخلات خاص یا این که تا چه حدّ نقایص شناختی فردی بهبودی را محدود می­کند، باارزش باشد.

اهداف کاردرمانی چیست

درجه پیشرفت به سمت هدف می­تواند به صورت عینی و ذهنی اندازه ­گیری شود. ارزیابی­ نتایج کاردرمانی مانند مشاهده و ارزیابی­های عملکردی استاندارد، شواهد خارجی به عنوان اثبات دستیابی به هدف فراهم می­کنند. ارزیابی­ های ذهنی شامل عقاید و دیدگاه­ های مراجع از پیشرفت خود می­باشد. با هم دیگر این نه­ تنها درجه حصول به هدف را معیین می­کند بلکه می­تواند کیفیت تعیین هدف را نشان دهد. یک درمانگر یا تأمین­کننده­ ی خدمات، اهدافی را که پیوسته به دست نیامده ­اند را، می­یابد و یا این که کدام مراجع از پیشرفت خود ناراضی است، ممکن است از این به عنوان شواهد برای نیازها جهت بازبینی فرآیند تعیین هدف، استفاده شوند.

اهداف، بیانگر موفقیّت هستند. آنها باید قابل اندازه ­گیری، مشاهده و همچنین خاص باشند، اجزای مورد نیاز برای عملکرد موفقیّت­ آمیز را شناسایی کند. خوب نوشتن با جزئیات کافی، چهارچوبی برای دستیابی به هدف با یک برنامه مداخله را تشکیل می­دهد و به عنوان نشان ­دهنده پیشرفت، مفید است. برای مراجع، خدمات و درمانگر شواهدی از دستیابی به اهداف یا درجه پیشرفت در مراجع را که به سمت هدف می­رود، فراهم می­کنند در آن جا مکمّل­های معتبر برای استاندارد کردن ارزیابی نتایج کاردرمانی برای تهیه کردن شواهدی برای پیشرفت مراجع وجود دارند.

 

 

کاردرمانی چگونه انجام می شود

برچسب‌ها:, ,

کاردرمانی و مصاحبه جلسه اول|ارزیابی اولیه کودک|مشاهدات جلسه اول

رایج‌ترین روش برای جمع آوری اطلاعات اولیه در مورد یک مراجع مشاهده و مصاحبه جلسه اول می‌باشد. استفاده از یک چهارچوب قابل قبول، انتشار یافته، همانند ICF، که برای حرفه‌های مختلف آشنا باشد، می‌تواند کاردرمانی و مصاحبه جلسه اول را تسهیل کند. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با دارا بودن تعداد زیادی متخصص در حیطه درمان اختلالاتی نظیر بیش فعالی، اختلالات یادگیری، اوتیسم، تاخیر رشدی، سندرم های ژنتیک، لکنت، اختلالات گفتاری و… ، به عنوان بهترین مرکز کاردرمانی در تهران شناخته شده است. ارزیابی دقیق توسط جناب آقای دکتر صابر، این مرکز را به بهترین مرکز کاردرمانی تهران تبدیل کرده است. این مرکز شامل دو کلینیک، کلینیک پایا در شرق تهران و کلینیک توانبخشی غرب تهران واقع در غرب تهران، می باشد که با امکانات تخصصی خود در حیطه توانبخشی کودکان و بزرگسالان فعالیت می نماید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

رایج‌ترین روش برای جمع آوری اطلاعات اولیه در مورد یک مراجع مشاهده و مصاحبه جلسه اول می‌باشد. ارزیابی‌ اولیه کودک برای کاردرمانگر و مراجع اکتشافی است. یک چک لیست از اطلاعات اولیه و یک پروتکل از تکالیف کوتاه، مشاهدی عملکرد را ساده می‌سازد، و اغلب برای ایجاد غربالگری‌های بیشتر و نیازهای ارزیابی مفید می‌باشد. چک لیست و پروتکل‌های استاندارد که بر مبنای چهارچوب تئوریکی واضح ایجاد شده‌اند، بر ارزیابی‌های غیررسمی و مختص یک مرکز، ترجیح دارند. استفاده از یک چهارچوب قابل قبول، انتشار یافته، همانند ICF، که برای حرفه‌های مختلف آشنا باشد، می‌تواند کاردرمانی و مصاحبه جلسه اول را تسهیل کند. اگر یک چهارچوب همه‌ی جنبه‌ها و سطوح عملکرد را یکپارچه کند، و مفاهیم را تشریح، کند درک بین رشته‌ای ارتقا می‌یابد. بنابراین اگر یک حوزه در ارزیابی اولیه تشخیص داده شده است، همه‌ی اعضای تیم قادر خواهند بود تا آن را در زمینه‌ی گسترده‌ی سلامتی مراجع جای دهند و ارتباط آن را درک کنند.

کاردرمانی و ارزیابی های اولیه

در ارزیابی اولیه کودک در کاردرمانی و مصاحبه جلسه اول، مهم است که به موارد زیر دست یابید:

  • بدست آوردن اطلاعات زمینه‌ای – برای مثال، زبان مادری مراجع و زمینه‌ی فرهنگی او، ارتباطات فامیلی، زمینه‌ی آموزشی و علائق وی، دست غالب، تاریخچه‌ی آسیب/ بیماری و تاریخ. درک مراجع از شرایط سلامتی خودش.
  • آماده سازی محیط – کاهش عواملی که موجب حواسپرتی می‌شوند و اطمینان ازراحتی، حریم و موقعیت امن.
  • حذف عوامل گیج کننده – آیا به‌خاطر مصرف دارو خواب آلود است؟ آیا عفونت دارد؟ درد دارد؟ یبوست دارد؟ آسیب بینایی دارد – و آیا عینک مورد نیاز است؟ آیا یک وسیله‌ی کمک شنوایی نیاز است؟
  • مورد توجه قرار دادن توانایی مراجع برای انطباق – آیا مراجع می‌تواند توجه خود را حفظ کند یا نیازهای فرآیند را برآورده سازد، آیا نیاز است تا جلسات به جلسات کوتاهتری تبدیل شوند و مابین جلسات استراحت در نظر گرفته شود؟
  • اگر هر هر آسیب ارتباطی، بینایی یا حسی – حرکتی وجود دارد ارزیابی‌های دیگری نیز باید انجام گیرد، اغلب همه‌ی اعضای تیم چند متخصصه جهت تعیین وجود و وسعت هر آسیب با هم همکاری و ارتباط برقرار می‌کنند.
  • مشاهده‌ی هر احتیاط یا کانتر اندیکاسیون ضروری می‌باشد – دستورالعمل‌هایی مثل «ممنوعیت غذایی» یا دستورات جابجایی خاص، ارزیابی کاردرمانی را متاثر می‌کند. مانند، مراجعی که دارای کانتر است یا ابزارهای جراحی و پزشکی به او متصل می‌باشد. شیوه‌های اجرایی تطابق یافته نیاز دارد.

مصاحبه و ارزیابی اولیه

مصاحبه‌ها اهداف مختلفی دارند: کمک به ایجاد پایه ای برای ارتباط درمانگر – مراجع؛ بدست آوردن اطلاعات زمینه ای؛ تشخیص روش‌های مؤثر ارتباط با مراجع؛ شروع تعیین این که مراجع چه مشکلاتی دارد و اهداف انتظارات آنها چیست؟ و نقش درمانگر چیست؟

مدل‌های کاردرمانی و چهارچوب‌ها منجر به ساختاردهی ابزارهای مصاحبه‌ی استاندارد می‌شوند. ابزارهایی مثل ۲۰۰۵ ۱OCAIRS و ۲۰۱۴ COPM تاریخچه، ارزش‌ها و نگرانی‌های یک فرد را با جزئیات نشان می‌دهند. این ابزارها نیاز به سطح خاصی از عملکرد مراجع جهت شرکت در فعالیت‌ها دارد، و علاوه بر مهارت‌های ارتباطی بیانی و دریافتی، توجه، تمرکز، حافظه، به سطح مشخصی از مقاومت به خستگی، و درک واقعی از ظرفیت و عملکرد خود (بصیرت) نیاز دارد.

با این که هر کدام از ابزارها می‌توانند در هر زمانی مفید باشند توصیه نمی‌شود که آنها را قبل از این که توانایی مراجع برای انطباق با این ابزارها سنجیده گردد معرفی کنیم. به هر حال، یک ابزار مانند COPM می‌تواند برای تنظیم اهداف و اندازه گیری روند پیشرفت مراجع مفید باشد زیرا هم یک ابزار ارزیابی و هم پیامد می‌باشد که می‌تواند قبل، در طول و در پایان درمان اجرا گردد. این مسئله مراجع را قادر می‌کند تا اهداف نزدیک به اهداف درمانگر را انتخاب کنند و روند پیشرفت خودشان را حین درمان اندازه گیری نمایند. اما COPM یک ابزار اندازه گیری رضایت و درک از عملکرد می‌باشد، این ابزار واقعاً توانایی عملکردی را اندازه گیری نمی‌کند. بنابراین این مثال نیاز به استفاده از استدلال بالینی را برای انتخاب ابزارهای اندازه گیری و درک این که این ابزارها واقعاً چه چیزی را اندازه می‌گیرند مشخص می‌کند.

مشاهدات مصاحبه جلسه اول

مشاهده یک روش دیگر جهت جمع آوری اطلاعات برای کمک به ایجاد فرآیند ارزیابی می‌باشد. زمانی که ما به صورت غیررسمی عمل می‌کنیم، مشاهدات پتانسیل ایجاد تفاسیر ذهنی و گاهی اوقات نادیده گرفتن آن چه را که دیده ایم را دارد. با این حال، مشاهدات اولیه غیررسمی هستند و اغلب در طول مصاحبه‌های اولیه انجام می‌گیرند.

مشکلاتی در اجرای تکالیف می‌تواند به هر دلیلی صورت گیرد. اماده سازی مناسب مراجع و محیط همانطور که شرح داده شد می‌تواند عوامل گیج کننده را کاهش دهد. برای مثال، اگر از یک مراجع خواسته شود تا لیوان را بردارد و از آن آب بنوشد، در صورتی که نیازمند وسیلهی کمک شنیداری باشد، دچار مشکل می‌شود. اگر درمانگر از این آسیب حسی آگاهی ندارد، ممکن است در شروع تکلیف تأخیر را مشاهده کند و آنرا به‌عنوان آفازی دریافتی، یا آسیب ادراکی – بینایی یا آپراکسی، تفسیر کند.

مشکل در دنبال کردن دستورالعمل‌ها ممکن است آسیب شناختی نباشد، اما در غیاب وسیله‌های کمکی رخ دهد. مشاهدات اولیه باید با تکالیف، آشنا کوتاه و پایه هماهنگ گردد. به‌عنوان یک قاعده کلی، تکالیف پیچیده و جدید نیازهای شناختی بیشتری لازم دارند و می‌توانند فراتر از توانایی‌های یک مراجع باشند. بنابراین مزیت کمتری دارد تا درمانگر و مراجع برای انجام آنها تلاش نمایند. تکالیفی که در مشاهدات اولیه مفید می‌باشند شامل آن‌هایی هستند که می‌توانند با شرایط ارزیابی به طور طبیعی یکپارچه گردند. نیازهای تکلیف بایستی به میزان زیادی با بافتار زندگی فرد متناسب باشد، و این کار به عدم استفاده از روش‌هایی که برای مراجع معنای آکوپیشنال و هدف قابل درکی ندارد، کمک می‌کند.

ثبت دقیق مشاهدات باید توسط مهارت آنالیز فعالیت پشتیبانی گردد. تشکیل یک آکوپیشن به این که چگونه انجام می‌شود اشاره می‌کند یک درمانگر کاردرمانی باید دانش نیازهای عملکردی و اجزای عملکردی یک فعالیت را به منظور مشاهده شکل و انجام آن توسط مراجع داشته باشد،  و جنبه‌هایی که سبب مشکل می‌شوند را ثبت نماید. این تنها شامل مهارت‌های عملکردی مراجع نمی‌باشد، جنبه‌های محیط که ممکن است عملکرد وی را حمایت کنند نیز مهم هستند. برای مثال،  در مورد استفاده از موارد روی میز که قبلاً اشاره شد،  جهت دهی،  یا فاصله‌ی بین مراجع و میز ممکن است عملکرد را تحت‌تأثیر قرار دهد. همین‌طور عوامل شخصی مثل فرهنگ ممکن است نشان دهد که یک فعالیت چگونه اجرا می‌گردد و این می‌تواند برای درمانگر ناآگاه غیر آشنا یا حتی غیر طبیعی باشد. مشاهده‌ی اولیه جهت غربالگری غیررسمی محدودیت‌های فعالیتی حاصل از نقایص شناختی، با ارزش می‌باشد با توجه به اهمیتی که قبلاً اشاره شده است، یک نفر می‌تواند مشکلات عملکردی را با استفاده از مشاهده شرح دهد، اما علت آن را نمی‌تواند بفهمد.

انتخاب تکالیف کاردرمانی

انتخاب تکالیف مناسب باید در طول ارزیابی اولیه انجام شود که توسط سطح عملکرد مراجع، محیط و دامنه‌ی نیازهای شناختی تکالیف هدایت می‌شود. درمانگر از تئوری آکوپیشنال، آنالیز فعالیت و دانش شناختی در این فرآیند استفاده می‌کند. بسته به محیط و بافتار( آیا ارزیابی در یک بیمارستان، یا در یک دپارتمان درمانی یا درخانه مراجع صورت می‌گیرد؟) دامنه‌ای از تکالیف برای نیازهای همه‌ی اجزای شناخت مورد نیاز است ادراک، بینایی، توانایی‌های فضایی، توجه، حافظه حرکات هدفمند و عملکردهای اجرایی ممکن است در برخی درجات مورد غربالگری قرار گیرند.

با انتخاب تکالیف، امکان ارزیابی منفرد هر جزء شناختی وجود ندارد، چرا که حتی تکالیف ساده اجزای شناختی چندگانه ای دارند. درمانگر باید از تکالیفی که ساده‌اند استفاده کند، و باید هر جزء شناختی مورد نظر در أن تکلیف بیشتر نیاز باشد. شکستن یک تکلیف به مراحل جزئی می‌تواند به همان هدف دست یابد.

داشتن یک انتخاب از موارد روزمره روی یک میز در جلوی مراجع، درمانگر را قادر می‌سازد تا به نیازهای شناختی مختلفی از طریق انتخاب تکلیف برسد. برای مثال، موارد ممکن است شامل مجلات، خودکار و کاغذ لیوان آب، و یک شانه باشد. این موارد می‌توانند از مراجع بخواهند که:

  • یک شیء را نشان دهد – نیازمند ادراک بینایی( تشخیص شکل از زمینه) و بازشناسی شیء.
  • یک شیء را بردارد و به یک موقعیت دیگر ببرد – نیازمند توانایی‌های فضایی.
  • استفاده از یک شیء انجام و یا نمایش دهد – بر اساس باز شناخت و پراکسی.
  • استفاده از دو شیء مرتبط (ریختن آب داخل (لیوان) – نیازمند همه‌ی موارد بالاست، به علاوه‌ی برنامه ریزی حرکتی و توالی، قضاوت و پیش بینی.

این که چگونه این توالی نیازها سازمان دهی می‌شوند را مورد توجه قرار دهید،  بنابراین پایه‌ای ترین تکالیف ابتدا می‌آیند،  و هر تکلیف روی تکمیل موفق تکالیف دیگر قرار می‌گیرند.

هر مشکلی در اجرای تکالیف کاردرمانی باید همان‌طور که مشاهده می‌گردد ثبت شود.اغلب برای یک درمانگر وسوسه‌انگیز است که در مورد مشاهدات استنتاج نماید ( آقای X نمی‌تواند لیوان را بردارد زیرا…) ،  اما از این مسئله باید جلوگیری شود. این به‌خاطر (الف) اطلاعات غیرمؤثری در این مرحله در مورد وسعت و ماهیت آسیب مراجع جهت استنتاج وجود دارد،  (ب) روش‌های غیررسمی منجر به اختلاف بین درمانگران و محیط می‌گردد و بنابراین، عملکرد مراجع ممکن است توسط عواملی به‌غیراز آسیب‌های خودشان تحت‌تأثیر قرار گیرد.

 

ارزیابی اولیه کاردرمانی کودک

برچسب‌ها:, ,

آیا کاردرمانی تاثیر دارد| بازخورد کاردرمانی|راهکار های کاردرمانی| کاردرمانی در پاسداران

بازخورد کاردرمانی و آگاهی از نتایج برای یادگیری و اینکه آیا کاردرمانی تاثیر دارد ضروری است. ما از بازخورد درونی، اطلاعاتی که از احساسات ما نشأت می­گیرد، در اجرای تمام تمرینات و فعالیت­ها استفاده می­کنیم. ما از آگاهی از نتایج اعمال خود برای ارزیابی تأثیرشان و بازخورد از سیستم حسی خود برای تنظیم و بهبود بخشیدن به عملکردمان استفاده می­کنیم. بازخورد خارجی همانی است که توسط دیگران ارائه می­شود، و به عنوان ابزاری برای آگاهی دادن از نتایج و یا برای نظارت بر عملکردی که پیشرفت می­کند. یک جزء مهمّ از بارخورد و آگاهی از نتایج، اجزاء عاطفی آن می­­باشد. نوع بازخوردی که ما از دیگران یا از آگاهی از نتایج دریافت می­کنیم می­تواند رضایت، پاداش و انگیزه یا نارضایتی و عدم علاقه را نشان دهد. بنابراین بازخورد کاردرمانی یک ابزار درمانی و یادگیری مهمّ و یک ویژگی برجسته از روش رفتاری می­باشد. بازخورد کاردرمانی می­تواند مثبت یا منفی باشد، فوری یا با تأخیر در فواصل زمانی در طول یک فرآیند یا به عنوان چکیده در پایان کار ارائه شود. شاید آن در خطاهای بارز، باعث توجّه به جنبه­ های عملکرد، تقویت عملکرد صحیح و پررنگ کردن رابطه بین اعمال و نتایج آنها استفاده شود. دکتر صابر در کلینیک توانبخشی غرب تهران با انجام تخصصی ترین خدمات کاردرمانی، بهترین بازخورد کاردرمانی را به مراجعین می دهد. رضایت همیشگی مراجعان به کلینیک کاردرمانی دکتر صابر، تجربه همیشگی ما را در ارائه بهترین راهکار های کاردرمانی می باشد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

بازخورد کاردرمانی

این که یک فرد چگونه به طور مؤثّر می­آموزد، می­تواند با نوع و الگوی بازخوردی که دریافت کرده هم در رابطه با ماهیت تمرین و هم در رابطه با شخصیت خود فرد و نقص شناختی که تجربه کرده است، تعیین شود. بازخورد مثبت کاردرمانی زمانی که مکرّراً داده شود می­تواند توجّه و انگیزه را حفظ کند، امّا اگر در طول زمان ادامه پیدا کند ممکن است منجر به این شود که فرد به جای سیستم داخلی خود به آن وابسته شود. این ممکن است مانع یادگیری شود. بازخورد کاردرمانی که حین تمرین داده شود ممکن است باعث حواس پرتی شده و مانع عملکرد برای شخصی با نقص توجّه شود. بازخورد کاردرمانی که فقط در آخر فعالیت تکمیل شده داده شود ممکن است در افراد با نقص در حافظه کوتاه­مدّت ارزش محدودی داشته باشد. دوباره، این نکات در مورد بازخورد به عنوان یک ابزار دیگر برای درجه­بندی مداخله می­باشد. هر چه که یک مراجع پیشرفت کند، بازخورد می­تواند برای تشویق تثبیت یادگیری، اتکاء بر مکانیسم­های بازخورد داخلی و بر قضاوت فردی، کم­رنگ شود. روش دیگر بازخورد مثبت کاردرمانی موقّت می­تواند یک استراتژی برای به چالش کشیدن توجّه و ارزیابی حواس پرتی باشد.

بازخورد مثبت کاردرمانی

درجه­ بندی یک ابزار مهمّ برای ارزیابی کاردرمانی است. روش­های رفتاری، یادگیری و آموزشی خواص ذاتی دارند که به درجه­بندی امکان عمل می­دهند. «چگونه»، «کی» و «چرا» در درجه­بندی کاملاً به نیازها و پیشرفت خود مراجع بستگی دارد بنابراین هیچ مجموعه فرمول و نسخه­ای وجود ندارد. علاوه بر جنبه­های خاص مداخله که در بالا بحث شد، اجزای گسترده­تر یک برنامه یا زمان­بندی باید به عنوان یک ابزار برای تغییر نیازها برای فرد، یا تنظیم تمرین و فعالیت­ها به نیازها و ظرفیت­هایشان درنظر گرفته شوند، این­ها هستند:

  • زمان ـ فراوانی و طول مدّت جلسات و فعالیت­ها می­توانند برای تطبیق یا به چالش کشیدن سطح انرژی، تحمّل و مقاومت در برابر خستگی فرد، افزایش یا کاهش یابند.
  • پیچیدگی ـ تداخل بافتار، نیازهای محیطی و ماهیت تمرین­ها و فعالیت­ها تمام خواسته­های مختلف بر توانایی­های شناختی اعمال می­شود و می­تواند برای کاهش یا افزایش نیازهای عملکردی، دستکاری شود.
  • استفاده درمانی از خود ـ مهارت­های ارتباطی و اجتماعی درمانگرها بدان معنی است که در کنار تکنیک­های خاص مانند راهنمایی کردن و بازخورد، استفاده از رفتارهای زبانی و غیرزبانی می­تواند برای تنوّع رابطه درمانی مانند یک برنامه مداخله پیشرفت، استفاده شود. این می­تواند به معنی تنظیم یک نقش خانوادگی برای یک مشارکت متعادل در روند توانبخشی یا انتقال تصمیم­گیری از درمانگر به مراجع هر چه که قضاوت و بینش بهبود یابد. توانمندسازی، مسئولیت­پذیری شخصی، احترام و انتخاب حقوق پایه­ای انسان هستند. آسیب مغزی که باعث نقص می­شود و دائماً بر این جنبه بنیادی از وجود انسان را تأکید می­کند و بازگرداندن آن بسیار مهمّ می­باشد، اگرچه به ندرت جزء اهداف توانبخشی تعیین می­شوند.

آیا کاردرمانی تاثیر دارد؟

آموزش راهکار کاردرمانی شامل توانمندسازی مراجع در شناسایی مشکلات آکوپیشنال خود، و سپس حل مسائل، اجرا و ارزیابی راهکارهای شناختی تکلیفی و بررسی بازخورد کاردرمانی جهت برطرف کردن آنها می­باشد. تأثیرات این روش بر این اندیشه استوار است که تکالیف فردی، به وسیله­ی کار با مراجع برای به کار بردن یک تکنیک و بهبود توانایی او با شماری از فعالیت­ها که برای وی مشکل است ارتقاء می­یابد. سایر تکنیک­های رفتاری به وسیله­ی بهبود عملکرد کاری با یک تکلیف محدود می­شود، برای مثال نوشیدن از یک فنجان بزرگ. این روش در فصل 9 مورد بحث قرار خواهد گرفت. این مسئله همچنین در چهارچوب مرجع عصبی رشدی، و در رویکردهای مداخله­ای مثل CO-OP (جهت­یابی شناختی برای عملکرد کاری) برای کودکان دچار اختلالات رشدی موجود است.

محوریت کاردرمانی

محوریت کاردرمانی و کاردرمانگران در سلامت و رفاه انسان زیربنای کار بالینی را در بررسی بازخورد کاردرمانی می­باشد که می­تواند در مورد این که هدف هر مداخله­ای تسهیل توانایی زندگی در محیط خانه به صورت امن و مستقل، ادامه نقش­های قبلی یا کسب نقش­های جدید زندگی و فعالیت­ها، و مشارکت به عنوان یک عضو ارزشمند در جامعه به صورتی که برای فرد در بافتار خود معنادار باشد، مورد بحث قرار گیرد. بنابراین با وجود این هدف جامع و گسترده کاردرمانی یک تجربه متفاوت برای افراد متفاوت می­باشد، و تمرینات آن در مراکز خدماتی مختلف متفاوت است. یکی از مشکلات رویکرد آکوپیشنال یا «بالا به پائین» این است که می­تواند منجر به اشتباه سهوی و کم­تر از حدّ برآورد کردن مهارت­های عملکردی مهمّ و عملکردهای بدنی مربوطه گردد.

برعکس، تمرکز زیاد روی عملکردهای اجزاء یا عملکرد تکلیف به طور مجزا، ممکن است سبب شود تا نتوانیم مداخلات مورد نظر را مطابق اولویت­های فردی و نیازهای خاص فرد مشخص کنیم.

و همان طور، انتخاب نگرش جبرانی علی­رغم وجود پتانسیل بهبودی با کمک نگرش بهبود نقایص، یا تأکید بر بهبود نقایص به جای کسب استقلال با کمک مداخلات جبرانی، خطراتی هستند که درمانگران باید از آن­ها آگاه بوده، و دلایل زمینه­ساز کار بالینی را بشناسند. فصل پیش رو این مسئله را در بحثی پیرامون ابزارهای ارزیابی و تمرین­های «بالا به پائین» و «پائین به بالا» مدّنظر قرار می­دهد. این فصل مسائل مربوط به مداخله را مورد بحث و بررسی قرار می­دهد.

همانند ارزیابی، مداخلات باید یک توجّه عادلانه به موارد زیر داشته باشند:

  • ساختار و عملکرد بدن، مهارت­های عملکردی، اجرای فعالیت، نیازهای مشارکت و نقش محیط (فیزیکی، اجتماعی و نگرشی). نقص در آگاهی و فهم این اجزاء که ارتباط متقابل دارند، و اهمیّت آن­ها برای هر فرد، اثرات درمان را با مشکل مواجه خواهد کرد. این مسئله ممکن است در یک رویکرد «دیکته شده» برای نگرش توانبخشی مطرح شود، با وجود این که خط سیر مراقبت و روش­های استاندارد تأکید بر زمان­بندی و مداخلات اختصاصی دارند. در حالی که وجود استاندارد و خط سیر مشخص در کار بالینی ارزشمند است، امّا می­تواند خطری برای قدرت استدلال و تصمیم­گیری درمانگران باشد و حتّی در برخی موارد پاسخگوی نیازهای بعضی مراجعین نباشد.

کاردرمانگر باید مداخلاتی را مورد استفاده قرار دهد که:

1- بر پایه­ ی آگاهی از همه­ ی سطوح عملکرد، ساختار بدن، آکوپیشن و مشارکت، و بافتاری که فرد در آن زندگی می­کند باشد.

2- از آنالیز و ارزیابی شواهد منتشر شده، که ممکن است از یافته­های مطالعات کارآزمایی بالینی نشأت گرفته باشد استفاده کند.

با وجود این که رویکرد چه «بالا به پائین»، «پائین به بالا»، درمانی، جبرانی یا مخلوطی از همه­ی آن­ها باشد، باید بر پایه­ی نیازهای مراجع و شواهد بنا گردد و با ترجیحات درمانگر و روتین­های عادتی همراه نگردد.

 

بازخورد مثبت کاردرمانی

برچسب‌ها:, ,

کاردرمانی و ارزیابی| توانبخشی شناختی|OTPF چیست؟

ارزیابی یک جزء پایه ای از هر تعامل درمانی بین یک متخصص حوزه سلامت و مراجع می‌باشد،  و معمولاً نقطه‌ی آغاز مداخلات درمانی است. دکتر مهدی صابر، با ارزیابی و معاینات بالینی دقیق به بررسی و درمان اختلالات و مشکلات در کودکان و بزرگسالان می پردازد. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی تهران مجهز به بخش های تخصصی ماساژ درمانی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، بازی درمانی، رفتاردرمانی و… می باشد. کاردرمانی در منزل از جمله امکانات دیگر کلینیک کاردرمانی دکتر صابر می باشد که در پیشبرد اهداف درمانی به بیماران کمک بسزایی می نماید.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

در این مطلب به ماهیت توانبخشی شناختی و نقش چهارچوب تئوریکی برای هدایت و ساختاردهی کار بالینی را مورد توجه قرار می‌دهد. دو چهارچوب معرفی شده ، با تئوری‌ها و مدل‌های آکوپیشن در یک راستا قرار گرفته اند، بگونه ای که به کار بردن آنها متمرکز بر آکوپیشن است. مراحل و اجزای ارزیابی، عوامل مؤثر بر عملکرد مراجع و انواع اندازه گیری‌ها شرح داده خواهد شد. هدف ایجاد یک رویکرد عملگر است، که بر پایه‌ی تئوری‌ها و ارزیابی‌ها باشد. OTPF یک ساختار است که پیشنهاد می‌شود که درمانگران را برای تصمیم‌گیری و ارزیابی‌های مناسب هدایت می‌کند.

OTPF چیست؟

ارتباط مدل‌های مفهومی و چهارچوب‌ها برای هدایت کار بالینی، OTPF یک چهارچوب با ساختار طراحی شده جهت توضیح و هدایت فعالیت‌هایی که در بالین، کاردرمانی و ارزیابی را شکل می‌دهند، می‌باشد. این چهار چوب با رویکرد مفهومی و طبقه‌بندی ICF ،که یک چهارچوب قابل کاربرد و در برگیرنده همه‌ی حوزه‌های مربوط به سلامتی می‌باشد ارتباط دارد. OTPF همچنین مفاهیم و تئوری‌های چندین مدل کاردرمانی را به کار می‌گیرد، برای مثال ‘PEOP و CMOP–E که در سال ۲۰۱۱ توسط Sumsion مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هر دو مدل‌ها ویژگی‌های رویکرد مراجع محور و یک مفهوم سیستم تعاملی انسان‌ها بعنوان موجودات آکوپیشنال را در بردارند. عملکرد آکوپیشنهای معنادار اولین موضوع مورد توجه هر دو مدل می‌باشد.

OTPF می‌تواند بعنوان یک راهنما برای توانبخشی شناختی در نظر گرفته شود، که درمانگر را برای توضیح و آنالیز عملکرد، کاری تشخیص نقاط قوت و نقاط ضعف حمایت می‌کند. همینطور این چهارچوب در ارتباط دادن مدل‌های مربوطه، که رویکردها، روش‌ها و تکنیک‌های ارزیابی را هدایت می‌کنند، نیز نقش دارد. این چهار چوب با ICF ارتباط دارد، به گونه‌ای که به درمانگر کمک می‌کند تا پایبندی به حرفه، اصول کلی و ارزش‌های کاری را حفظ کند.

ارزیابی کاردمانی چگونه انجام می شود؟

ارزیابی یک جزء پایه ای از هر تعامل درمانی بین یک متخصص حوزه سلامت و مراجع می‌باشد،  و معمولاً نقطه‌ی آغاز مداخلات درمانی است. این چهارچوب شامل جمع آوری اطلاعات،  تشخیص نقاط قوت، مشکلات و اندازه گیری میزان تأثیر روی فرد در بافتار خاص زندگی او می‌باشد. که راه مؤثری برای برنامه ریزی هدف می‌باشد. ارزیابی،  و ارزیابی مجدد در داخل فرآیند کاردرمانی جای می‌گیرند و برای تشخیص تغییرات در عملکرد مراجع در هر زمانی استفاده می‌شوند.

OTPF طبقه بندی‌های اطلاعات را به اولویت‌ها و مسائل حرفهای گره می‌زند،  و درمانگر را هدایت می‌کند تا ارتباط بین مهارت‌های عملکردی و تکالیف،  فعالیت‌ها و آکوپیشن‌ها را مدنظر قرار دهد،  همینطور درمانگر را راجع به این که چه اطلاعاتی ممکن است از طریق ارتباط کلامی برگزیده شود( تاریخچه کاری،  نیازها و …) ،  و این که چه چیزی از طریق مشاهده و اندازه گیری بدست می‌آید( عملکرد کاری و مهارت‌های (عملکردی )راهنمایی می‌کند.ICF ، یک چهارچوب کلی می‌باشد، که یک مجموعه کامل از حوزه‌های فعالیت را فراهم می‌کند اما بین واژه‌های معنایی آکوپیشنال تفاوت قائل نشده یا ارزیابی آنها را نشان نمی‌دهند.

در این مبحث ما مراحل و اجزای فرآیند ارزیابی را مدنظر قرار خواهیم داد و عواملی را که باید کار درمانگران به منظور ارزیابی مناسب و به موقع برای برنامه ریزی مداخلات جهت برطرف کردن نیازهای سلامتی و آکوپیشنال افراد دچار آسیب‌های شناختی را مد نظر داشته باشند، مطرح خواهیم کرد.

اصول ارزیابی

اصول ذیل که جزیی از ارزیابی و کاردرمانی مناسب می‌باشد، باید در همه‌ی ارزیابی‌ها و اندازه گیری‌ها مدنظر باشد. این نکات همراه با جزئیات در این فصل مطرح می‌گردند.

به عوامل پیش نیاز یا همراه که می‌تواند مراجع را از ارزیابی انتخابی حذف کند. توجه نمایید، برای مثال صرع یا تاریخچه‌ی پرخاشگری، یا وجود هر گونه کانتراندیکاسیون. آیا مراجع می‌تواند با نیازهای عملکردی و نیازهای روند ارزیابی تطابق حاصل کند؟ آیا هیچ گونه مشکل ارتباطی، محدودیت‌های فیزیکی یا آسیب‌های حسی که روی ظرفیت و عملکرد مؤثراند وجود ندارد؟

آماده سازی مراجع و محیط

همراه با هر فرایند ارزیابی، مهم است تا مراجع، خودمان و محیط (شامل خطرات ارزیابی) را آماده کنیم، و در شروع، معرفی و توضیحاتی از هدف جلسه فراهم کنیم. این مسئله در بخش بعدی با جزئیات بیشتری مطرح

می‌گردد.

انتخاب روش یا ابزار ارزیابی کاردرمانی

مهم است تا تعیین کنیم که آیا مراجع با معیارهای یک ارزیابی خاص که برای جمعیت کلینیکی/ گروه سنی/  یا فرهنگی خاص اعتبار دارد تناسب دارد یا نه؟ برای مثال برخی ارزیابی‌ها ممکن است آسیب‌های شناختی را مورد ارزیابی قرار دهند اما تنها در افراد مبتلا به سکته مغزی قابل استفاده باشند، و برخی گروه‌های سنی از ارزیابی خارج گردند.

درمانگر باید با ساختار و ویژگی‌های تعدادی از ارزیابی‌های که بر روی آکوپیشن تمرکز کرده‌اند آشنا باشد، که در انتخاب ابزارهای مناسب به او کمک می‌کنند.

ابزارهای ارزیابی که بر پایه‌ی یک چهارچوب سلامتی مثل ICF هستند باید تا جای ممکن مورد استفاده قرار گیرند، که این مسئله کار بین رشته‌ای مؤثر و ارتباطات را تسهیل کرده، و واژه‌ها و تعریف‌ها را به طور واضح نشان می‌دهد. استفاده از مفاهیم یکپارچه ممکن است نیاز به تکرار سؤالات یا روندهای پایه‌ای که درمانگران اغلب انجام می‌دهند را کم کند.

صلاحیت در استفاده از ابزار/ روش انتخاب شده

آموزش ممکن است برای اجرای روا و پایای یک ارزیابی مورد نیاز باشد. اگر تنها استفاده از یک زیر مجموعه‌ی ارزیابی مورد نیاز باشد، این مسئله را که آیا روی روایی و پایایی تأثیر دارد مدنظر داشته باشید.

اگر یک مراجع در یک ارزیابی به مرور زمان بهبودی نشان دهد، وی می‌تواند یاد بگیرد که چگونه این ارزیابی را انجام دهد، آیا مهارت‌های عملکرد شناختی وی نیز واقعاً بهبود می‌یابد؟ ویژگی‌های ارزیابی و آن چه را که ممکن است مورد توجه قرار دهید فرد کمکی ندهد.

 

توانبخشی شناختی

برچسب‌ها:, ,

کاردرمانی شناختی و ICF چیست؟

کاردرمانی شناختی بر جنبه مهمی از مشکلات بیمارانی نظیر افراد با آسیب مغزی، سکته و یا آلزایمر همچنین کودکان با اختلالات ذهنی موثر است. ICF یا چارچوب طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی و سلامت از چشم‌انداز توانبخشی، همه اجزا زندگی فرد را که می‌تواند بر سلامتی مؤثر باشد را طبقه‌بندی و کدگذاری کرده است. در مورد افراد دارای اختلالات عملکردی شناختی، این طبقه‌بندی ارزیابی و طراحی مداخلات جهت محدودیت در فعالیت و مشارکت را تسهیل می‌کند. همچنین این سیستم کشف تسهیل‌کننده‌ها و موانع محیطی فرد را در بافتار مخصوص وی ایجاد می‌کند. نشان‌داده‌شده است که تیم چند متخصصه سکته مغزی نیز تفکر همه‌جانبه جهت شفاف‌سازی ارتباطات اعضا تیم و نقش آنها را افزایش می‌دهد؛ بنابراین چهارچوبی برای استفاده و افزایش آگاهی از ماهیت و تأثیر اختلالات شناختی خاص در تیم چند متخصصه در اختیار قرار می‌دهد. البته چهارچوب ICF محدودیت‌هایی نیز دارد، از جمله جزء عوامل شخصی که طبقه‌بندی نشده و در مدل‌های کاردرمانی مطرح و به همراه این چهارچوب باید استفاده شود. مرکز کاردرمانی دکتر صابر در زمینه توانبخشی پیشرفته با استفاده از چهار چوب ها و تکنیک های روز دنیا به درمان بیماران می پردازد. در این مطلب به توضیح چهار چوب ICF در کاردرمانی شناختی پرداخته می شود.

اگر شما از هر نوع اختلال جسمی همچون عوارض ناشی از جراحی یا سایر مشکلات حرکتی رنج می برید، می توانید به مرکز کاردرمانی دکتر صابر در غرب و شرق تهران جهت بررسی وضعیت مشکلات خود یا انجام کاردرمانی در منزل مراجعه نمایید. کلینیک کاردرمانی دکتر صابر با جمعی از متخصصین کاردرمانی شناختی، جسمی، ذهنی،گفتاردرمانی مجرب، حرفه ای ترین خدمات کاردرمانی و گفتاردرمانی را در تهران ارائه می دهد.

چهار چوب ICF در کاردرمانی شناختی

در چهارچوب ICF ، همه‌ی مدل های درمانی، تکالیف و نقش‌هایی که در حوزه‌ی توجه کاردرمانگران قرار دارد، انجام می شود. کالج کاردرمانی انگلستان خاطرنشان کرد که ICF به‌خوبی “مفهوم سلامت و ناتوانی را بجای تشخیص و علت پزشکی بر مشکلات افراد در بافتارشان منتقل کرده است”.

در حمایت از این ادعا می‌توان طبقه‌بندی‌های استفاده شده توسط ICF را مشاهده کرد که در موازات با مفاهیم کاردرمانی شناختی و تعریف انسان به‌عنوان موجود، آکوپیشنال، قرار دارند. چهارچوب مورداستفاده توسط کار درمانگران شباهت‌های معنی‌داری با قسمت اعظمی از ICF ،دارد که ترجمان اطلاعات تخصصی حرفه کاردرمانی را به شکل شناخته شده بین‌المللی و چند متخصصه ممکن می‌سازد. اما ICF به علت ماهیت چند هدفی و حرفه‌ای بودن نمی‌تواند همه تغییرات در طبقه‌بندی وضعیت انسان را توصیف کند؛ بنابراین هر حرفه بهداشتی به تمرکز و تخصصی‌شدن در جنبه‌های مختلف مطابق زبان و مفاهیم حرفه خود نیاز دارد. به طور خلاصه، ICF از طبقه‌بندی هر کاری که انجام می‌دهیم عاجز است. OTPF بنا به نیاز کار درمانگران جهت تحلیل فعالیت‌ها بنا به خصوصیاتشان، نیازها و توانایی‌های فرد برای اجرای فعالیت اختصاصی شده است؛ بنابراین مهارت‌ها و الگوهای اجرایی و نیازهای فعالیت مواردی است که به‌دقت در ICF ذکر نگردیده‌اند. لذا استفاده از ICF باید در تیم چند متخصصه و با چهارچوب‌های حرفه‌ای همراه شوند.

ICF و OTPF برای کسب اطلاعات درباره نقش و عملکردهای کاردرمانی شناختی در توانبخشی شناختی استفاده می‌شوند. سایر چهارچوب‌ها مانند چهارچوب مفهومی اروپایی برای کار درمانگران نیز می‌توانند استفاده شوند. توصیه می‌شود کاردرمانگران در کنار ICF مدل کاردرمانی را انتخاب کنند که بتواند نیازهای مراجع و خدمات موردنیاز را به بهترین وجه برآورده سازد.

 کاردرمانی شناختی

بسیاری از دانشجویان کاردرمانی شناختی از مدل‌های تئوریکی و چهارچوب‌های مختلفی برای مشخص‌کردن، سازماندهی و درک نیازها و مشکلات آکوپیشنال افراد و گروه‌هایی که با آنها سروکار دارند، استفاده می‌کنند. این دو چهارچوب ما را برای سازماندهی اطلاعات بزرگ و گسسته به شیوه سیستماتیک و تعیین ارتباط آنها یاری می‌دهند.

آن چه را که این چهارچوب‌ها ارائه نمی‌دهند، تئوری‌ها یا توضیحاتی درباره چگونگی ایجاد یک پدیده یا ارتباطات آن و همچنین عدم معرفی ابزار، شیوه یا تکنیکی جهت بررسی نیازها و مشکلات اکوپیشنال فرد است. البته مورد آخر توسط تئوری‌های شناختی،  توانبخشی و پایه‌های حرفه‌ی کاردرمانی معرفی می‌شود.

نمونه مراجع: آقای ب ۳۵ساله که به علت تصادف دو چرخه‌اش با یک اتومبیل دچار ضربه‌مغزی شده است. وی دچار برخی آسیب‌های بافت نرم (بریدگی و کبودی) شده است اما این آسیب‌ها به سرعت رفع شده‌اند. او در یک رستوران مشغول به کار و با والدینش زندگی می‌کرده است. او بعد از ۲ هفته بستری شدن در بیمارستان مرخص گردیده و به تیم توانبخشی که شامل کاردرمانی بود، ارجاع داده شده. است در مصاحبه‌ی ابتدایی مشکلاتی در حافظه وی شناسایی شده است والدین او تغییراتی را در رفتارش مانند عدم اقدام به انجام مهارت‌های خود مراقبتی و روزمره فراموشی و حواس‌پرتی را گزارش دادند. ارزیابی‌های بعدی مشکلاتی را در بازیابی و بازشناسی، حل مسئله، تفکر انتزاعی و محاسبه نشان دادند. سایر جنبه‌های شناخت برای مثال، حافظه کوتاه مدت، توالی و مهارت‌های ساده ریاضی در محدوده‌ی طبیعی بودند.

با استفاده از چهارچوب ICF این نقایص شناختی و عملکرد آکوپیشنال (سطح فعالیت و مشارکت) و شناسایی عوامل محیطی (موانع و تسیهل کننده‌ها ) را مشخص کنید. توجه کنید که چگونه با استفاده از این چهارچوب می‌توان ارتباط ناتوانی، عملکرد و عوامل زمینهای این فرد را مشخص کرد.

استفاده از چهار چوب ICF

این مثال موردی استفاده از چهارچوب ICF را نشان و یک روش سیستماتیک برای ایجاد تغییر در شرایط سلامتی که بر عملکرد کاری آقای ب اثر، گذاشته معرفی می‌کند مهارت‌های خاص ا و دانش کاردرمان برای اکتشاف، درک و تشخیص تعاملات این اجزا ضروری می‌باشد. علاوه بر این، اجزا و تعاریف چهارچوب، پایه ICF دو جز فعالیت و مشارکت هر فرد که توانایی وی را مشخص می‌کنند، تعریف می‌کند که تحت عنوان واژه‌های ظرفیت و عملکرد نامیده می‌شوند.

“ظرفیت” یک توصیف کننده است که به قابلیت و توانایی فرد اشاره و بالاترین سطح عملکرد فرد در محیط استاندارد می‌باشد (برای مثال در یک آزمایشگاه یا آشپزخانه بخش توانبخشی).

“عملکرد” به عملکرد واقعی فرد در بافتار و محیط طبیعی (برای مثال در مرکز خرید محله یا آشپزخانه خود فرد) اشاره می‌کند. در مورد آقای ب،  وی ممکن است تا بتواند در یک محیط آشنا یک وعده‌ی غذایی را به علت سرنخ‌های بینایی و زمینهای که وجود دارند آماده سازد، اما ممکن است برای انجام همین کار در آشپزخانه بخش توانبخشی که ناآشنا می‌باشد،  ناتوان. باشد. این مسئله اهمیت ارزیابی اجزای توانایی‌های فرد و همچنین ظرفیت محدود برای یک فعالیت خاص را می‌نمایاند که ضرورتاً عملکرد محدود فرد را،  پیش بینی نمی‌کند. در مقابل،  عملکرد موفق در یک فعالیت نمی‌تواند نمایانگر یک ظرفیت طبیعی باشد بکارگیری این مسئله در بالین، با استفاده از تست نوروسایکولوژی” بازشناسی شی”  است که محدودیت پردازش شناختی را شناسایی می‌کند. بررسی‌های بیشتر در محیط عادی فرد و بافتار وی جهت تشخیص وسعت مشکلات در زندگی روزمره، نیز توصیه می‌شود.

 

کاردرمانی شناختی

سوالات متداول:

1. چهارچوب ICF در کاردرمانی شناختی چه نقشی دارد؟

با استفاده از چهارچوب ICF می توان نقایص شناختی و عملکرد آکوپیشنال (سطح فعالیت و مشارکت) و شناسایی عوامل محیطی (موانع و تسیهل کننده‌ها ) را در خصوص مشکلات بیمار مشخص نمود تا روند درمان را تسهیل کنیم.

2. آیا بر پایه چهارچوب ICF می توان همه اهداف درمانی را در کاردرمانی کودکان برآرده نمود؟

خیر، توصیه می‌شود کاردرمانگران در کنار ICF مدل های دیگر کاردرمانی را انتخاب کنند که بتواند نیازهای مراجع و خدمات موردنیاز را به بهترین وجه برآورده سازد.

برچسب‌ها:, , ,

کاردرمانی در منزل اختلال پردازش حسی| کاردرمانی حسی در منزل| مرکز کاردرمانی دکتر صابر

یکی دیگر از سوالاتی که والدین در مورد کودکانی که به مشکلات حسی بزرگی برخورد کرده‌اند می‌باشد پاسخ به این پرسش است که چگونه در اوایل اختلال پردازش حسی کودک شناسایی شده، این مشکلات چند تاست و چه اندازه درمان مفید دریافت کرده‌اند. اختلالات پردازش حسی  از شدید تا خفیف خود را با علام مختلفی نشان می دهد. کاردرمانی حسی یکی از درمان های مهم و اساسی در حیطه درمان اختلالات پردازش حسی است. اما به علت بیقراری و پرخاشگری شدید در این کودکان مراجعه به کلینیک برای والدین مشکل ساز است. کاردرمانی در منزل کودکان  یکی از درمان های مفید در این حیطه است که در مرکز دکتر صابر ارائه می گردد. کاردرمانی در منزل     کاردرمانی ذهنی و حسی توسط متخصصین با تجربه مرکز موجب بهبود روند درمان کودکان می شود. مرکز دکتر صابر با دو شعبه کاردرمانی در غرب و شرق  تهران به ارائه خدمات توانبخشی در سرار تهران می پردازد.     

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید. 

کاردرمانی اختلال پردازش حسی

گاهی اوقات کودکان با مشکلات متوسط حسی به مشابه برگ‌هایی هستند که در مسیر رودخانه در زیر سنگ گیر کرده‌اند. آنها فقط به کمک کوچکی نیاز دارند که از این درگیری رهایی یابند و به مسیر خود ادامه دهند. دیگر کودکان مشکلات حسی مهم‌تری دارند که باید آن‌ها را برای تغییر از شکلی به شکل دیگر برای ورود به زندگی‌شان همراهی کنیم. با این حال، کودکان، نوجوانان و جوانان می‌توانند گام‌های بزرگی  برای در اختیار قرار گرفتن تجارب حسی و عکس‌العمل‌هایشان بردارند.

با ویکتوریا اسکیورتینو  آشنا شوید، یک کودک که در 13 ماهگی  به فرزندی پذیرفته شد (هنگامی که دختر بچه‌ای کوچک بود، به نینا در کتاب چگونه یک کودک باهوش بپرورانیم تغییر نام داده شد اما می‌خواست که در این کتاب از نام واقعی‌اش استفاده شود). هنگامی که  ویکتوریا برای اولین بار به نیوروک رسید، با محرک‌های حسی بی‌ضرر پریشان می‌شد، محرک‌هایی مثل باران و آفتاب روی پوستش برخورد می‌کنند  و او نمی‌توانست بیش از چند دقیقه در زیر آنها بنشیند، با نوک پا راه می‌رفت بدون  آنکه بداند به کجا می‌رود، در حال پذیرایی از مهمانان در خانه‌شان خود بالا و پایین می‌پرید، هم‌کلاسی‌های خود را به شدت در پیش‌دبستان می‌زد و پس از آن هر شب به سرعت خود را تکان می‌داد تا به خواب برود.

اکنون ویکتوریا 14 سال دارد. او عاشق اسب سواری است و چنین مدال در رقابت‌های اسب دوانی دریافت کرده است. او اسکی نیز می‌کند. در ابتدا او نمی‌توانست درس‌های گروهی را فرا گیرد و کاملاً از این گونه کلاس‌ها خارج می‌شد. پس از دریافت تمرین‌های فرد به فرد برای مهارت‌های اساسی‌اش، اکنون از درس‌های گروهی استفاده می‌کند. مادر او، جوانا می‌گوید که ویکتوریا به پایان رساندن کار‌هایش را به تعویق می‌اندازد اما هنگامی که به خانه می‌آید حقوق خود را از کارش دریافت می‌کند. همه ورودی‌های وستیبولار حس عمقی ملایم شده‌اند و بدون او کارایی و اشتیاق کافی را برای انجام تکالیف خانه را دارد. این موضوع همچنین کمک می‌کند که اگر او به موسیقی در سرکار گوش می‌دهد، بدن خود را با ریتم آهنگ‌های خوانندگان پاپ تکان دهد.

هنگامی که ویکتوریا با اشتیاق بسیاری، آموخت که چگونه می‌تواند حرکات بدنی را بدست آورد، او با تأخیر در چالش‌های حسی مواجه می‌شد. او منتفر بود از اینکه بخواهد صورت خود را بشوید یا موهایش را شانه کند او فقط لباسهای  نرم و کشی می‌پوشید و به هیچ وج از جین استفاده نمی‌کرد. او به جلو و عقب کردن خودش در هنگام رانندگی با ماشین ادامه می‌داد، درست مانند زمانی که او یک کودک نوپا بود. او برای برقراری حس مناسبش در پایان روز از پوشیدن لباس خواب استفاده می‌کرد، در زیر پتو‌های نرم قرار می‌گرفت و در دور یک توپ سفید می‌پیچید. بنابراین هنگامی او که هر روز صبح‌ها شروع به بیدار شدن می‌کرد، خود را تکان می‌داد تا ورودی‌های حرکتی خود را دریافت کند و از وردی برای کمک به رسیدن احساسات خود- تنظیمی استفاده می‌کرد و برای آن روز آماده می‌شد.

کاردرمانی در منزل

جرمی- اسکیل-کیرا، از تکنولوژی برای برقراری ارتباطات اجتماعی بهره می‌برد. او در مورد چالش‌های حسی خود اینگونه بیان می‌کند:

هنگامی که نور کم باشد آسیب زننده است. بدنم نمی‌تواند صورت اشخاص را تشخیص دهد. هنگامی که به صورت افراد می‌نگرم به این نیاز دارم که درک کنم چه چیزی را می‌بینم. هنگام پردازش از طریق حس بینایی نمی‌توانم از پردازش شنیداری استفاده کنم.

من بسیار نیاز دارم که که محیطم بی‌سروصدا باشد. برای مثال، هنگامی که نزدیک کافه تریا استار باکس هستم، می‌خواهم که کمی ‌صدایش کمتر باشد. اینگونه موارد صدا‌های متفاوتی از خود را برای من به همراه دارند، صدا‌هایی مثل صدای ماشین قهوه‌سازی و زمانی که چند نفر با هم صبحت می‌کنند. دماغ من می‌تواند هر بویی احساس کند. تشخیص بوی اصلی برایم مشکل است چرا که نمی‌توانم از هرکدام از بو‌های ناخوش‌آیند جلوگیری کنم. بوی اشیاء و انسان‌ها عامل حواس پرتی من و نوعی چالش برای من است. من می‌توانم قهوه، عطر، دئودورنت و بوی کرم دست افراد را تشخیص دهم و این عامل سبب حواس پرتی من می‌شود. بوی بد افراد سیگاری روی لباسشان برای من نوعی چالش است.

بدن من دوست ندارد افراد نا شناس را لمس کند. من می‌خواهم قبل از هر لمسی توسط افراد آماده باشم چرا که این برای من می‌تواند بسیار دردناک باشد. اگر من آن فرد را بشناسم، معمولاً می‌توانم برای لمس آن‌ها خود را آماده سازم و من نیز خودم اینگونه از لمس استفاده می‌کنم برای افراد غریبه این کار سخت است چرا که من نمی‌دانم لمس آن‌ها چه احساسی به من می‌دهد. (ارتباطات شخصی جرمی ‌سیکیلا کیرا، 6 فورئه 2013). اکنون جرمی ‌می‌تواند تشخیص دهد که چه چیزی دقیقاً او را پریشان می‌کند، او می‌تواند روی خود- تنظیمی خودش در محیط‌های سختی مثل کافه تریا کار کند و بیان کند که چه کار‌هایی بهترین اقدامات برای احساس بهتر اوست. جرمی‌ در واقع زیر احساس بهتری پیدا میکند:

  • نگاه کردن به‌ آی پدش، که او برای برقراری ارتباط کمک می‌کند.
  • نگاه مستقیم به کتاب، مثل کتاب‌های هنر که نقاشی‌های زیبایی دارند.
  • یکی از اعشای حامی ‌همراه او باشد، به آرامی ‌و خونسردی با او صبحت کند.
  • اقدام به پیاده‌روی، خوردن، نوشیدن آب، عینک زدن، یا ضربه زدن به یکی از اعضای بدنش کند.

نکات کاردرمانی در منزل اختلال پردازش حسی

کودکی در جلسه کاردرمانی خود می گوید هدف اصلی من این  است که قبل از اینکه صدا‌های زیاد مرا آشفته کند، بتوانم آن‌ها را مدیریت کنم. رفتن به مکان‌های ساکت‌تر قبل از اینکه صدا‌ها مرا دست‌پاچه کنند، بسیاری به من کمک می‌کند. این به من کمک می‌کند که قبل از نشستن زمانی را تعیین کنم و از لحظه‌های نزدیک بیررون رفتنم مطمئن شوم. هنگامی که آن مکان پر سر و صدا می‌شود این به من کمک میکند تا کتاب زیبایی که هر روز به عنوان یکی  از گزینه‌ها روی میزم با خودم حمل کنم. وقتی از کوره در می‌روم صفحات آن کتاب در خونسرد شدنم به من کمک می‌کنند. هدف دوم من این است که در هنگام دست‌پاچه شدن ارتباط برقرار کنم. این به من کمک می‌کند که از کارت استراحتم که روی میزم آن را نگه می‌دارم استفاده کنم و بتوانم آن را لمس کنم تا پشتیبان من بفهمد که نیاز به ترک مکان دارم. فرانکلی من همیشه نیاز به پشتیان‌هایی مثل شریک ارتباطی دارم. هنگامی که فرد پشتیبان آرامی‌ همراه من است، بسیاری به من کمک می‌کند. داشتن اشیای حامی‌ کمکم می‌کنند چرا که همه چیز‌ها روی میز آماده است و بنابراین با آن‌ها ارتباط برقرار کنم، به خصوص آی پدم موارد انتقالی (مثل کتاب) و کارت استراحتم.

جرمی‌ کار‌های زیادی انجام می‌دهد تا برایش روشن شود چه تعدیل‌هایی باعث خارج شدن او از وضع دست‌پاچگی شده و چه کمک‌هایی باعث می‌شود خونسرد بماند و منظم شود و حالا می‌خواهد که به دیگران هم کمک کند. او کتابی را تحت عنوان «زندگی کامل با اوتیسم» نوشته است و در وبلاگ قرار داده است. او نقاشی‌های رویاپردازانه و پس از آن نقاشی کردن افرادی را که می‌شناسد و با آن‌ها ملاقات می‌کند را نیز شروع کرده است. شما می‌توانید نقاشی‌های او و مطالب او را در وبلاگ Jeremy sicile-kira.com دنبال کنید.

علاوه بر این، کمک به کودکان و نوجوانان با چالش‌های پردازش حسی ممکن است در زمان‌هایی سخت باشد، اما بسیار ارزشمند است. تماشای کودکانی که مشکلات حسی داشته‌‌اند و به جوان‌ها و بزرگسالانی تغییر یافته‌اند که مشکلات حسی خود را مدیریت کرده اند بسیار پاداش بزرگی است. با استفاده از زمان، تلاش، صبر، می‌توانید حساسیت مراجعین خود را از چالش‌ها به نقاط قوت تبدیل کنید. مراجعینی با حساسیت بیش از حد بینایی ممکن است در هنر و معماری بسیار پیشرفت کنند؛ مراجعینی با مکشلات شنیداری می‌توانند مکانیک شوند؛ افراد بد غذا ممکن است آشپز‌های حرفه بشوند؛ و آنهایی که مشکلات تعادلی دارند ممکن است ورزشکار المپیکی شوند.

برچسب‌ها:,

کاردرمانی در منزل غرب و شرق تهران| کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر

مرکز کاردرمانی دکتر صابر در حیطه درمان انواع اختلالات کودکان و نوزادان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. خدمات گسترده این مرکز شامل کاردرمانی ذهنی، کاردرمانی جسمی، گفتاردرمانی، سنسوری روم، اتاق تاریک بینایی، اتاق مهارت های شنیداری، بازی درمانی، رفتاردرمانی میباشد. از دیگر خدمات مرکز کاردرمانی در منزل و گفتاردرمانی در منزل است که موجب تسهیل در روند درمان این کودکان می گردد. مرکز توانبخشی دکتر صابر در زمینه کاردرمانی در منزل در غرب و شرق تهران با استفاده از نیروهای تخصصی خود به درمان بیماران می پردازد.

جهت تماس با کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی جناب آقای دکتر صابر (کلینیک توانبخشی پایا در پاسداران ، کلینیک توانبخشی غرب تهران در سعادت آباد) باشماره 09029123536 تماس حاصل فرمایید.

کاردرمانی غرب و شرق تهران

روند رشد کودک که در مرکز کاردرمانی بررسی می شود

  • یکی از نشانه‌های تکامل اجتماعی- هیجانی زود هنگام: وابستگی کودک به مراقبت اولیه است.
  • نوزاد در 2 تا 4 ماهگی به سمت بزرگسال جهت گیری و تمایل دارند، برای آنها reaching و grasp  می‌کنند، به آنها لبخند می‌زند.
  • پس از 3 ماهگی جهت‌گیری و تمایل نوزاد به اشخاص آشنا افزایش می‌یابد.
  • نوزاد از 3 تا 6 ماهگی به طور خاصی به دنبال مراقب آشنای منحصر به فرد هستند و از آنها به عنوان یک پایه ایمن برای اکتشاف استفاده می‌کنند.
  • پاسخ‌های اجتماعی کودک برای افراد آشنا بیشتر و مثبت‌تر است، مخصوصاً برای مراقبان اولیه خود.
  • نوزاد در 6 ماهگی مراقبان اولیه خود را که به آنها وابستگی پیدا کرده ترجیح می‌دهد و در وی اضطراب جدایی تکامل پیدا می‌کند و این نشان‌دهنده این است که در روابطش وابستگی شدیدی ایجاد شده است.
  • هنگامی که کودک حرکت می‌کند (1 تا 2 سالگی) برای نزدیکی به والدین، که به آن‌ها وابسته است، رفتارهای وابستگی را نشان می‌دهد.
  • در سن 3 سالگی کودک درباره این عبارت والدین که به کودک خود می‌گویند «زود پیش تو برمی‌گردیم» فهم بیشتری دارند. در این سن رابطه‌ی منعطف‌تری با والد وابسته شده دارند.
  • پنج الگوی وابستگی در نوزادان:
  • الگوی ایمن – در صورتی که والدین به صورت حساس پاسخگوی سیگنال‌های نوزاد باشد و با دقت و به درستی به آن پاسخ دهد این الگو در نوزاد ایجاد می‌شود.
  • الگوی مضطرب – در صورتی که والدین بیش از ‌اندازه مراقب باشند، مشخصه این الگو وابستگی و نیاز اطمینان مداوم است.
  • الگوی ناامنی– اجتناب (insecure- avoidance)- در صورتی که والدین در قبال فرزند خود مسئولیت‌پذیری کمی‌ داشته باشند و به میزان کمی ‌عواطف خود را ابراز دهند این الگو را نشان می‌دهد.
  • الگوی سازمان‌نیافته (disorganized)- نتیجه والدینی این است که  بیش از حد مداخله‌گر باشند (overinvolved) و در پاسخ به فرزند خود غفلت‌گر و ناپایدار باشند.
  • الگوی ناامنی- متضاد (insecure- ambivalent)- در صورتی که والدین مزاحم و گوشه‌گیر، سلب‌کننده و سو استفاده‌گر باشند این الگو در نوزاد ایجاد می‌گردد.
  • پاسخ‌های حساس دقیق والدین (به خصوص مادر) می‌تواند احساسات کودک را بالا ببرد و احسات منفی را مهار کند.

کاردرمانی غرب تهران

تکامل هویت و خود مختاری

هویت و انگیزه

  • بر اساس نظر اریکسون اولین مرحله نوزادی (تولد تا 1 سالگی) رشد اعتماد است. اعتماد بر اساس قابل اعتماد بودن و مسئولیت‌پذیری مراقب در سال اول زندگی به‌دست می‌آید.
  • اگر اعتماد کودک رشد کند، احساس امن و در امان بودن دارد و اگر این اعتماد ایجاد نگردد، ترس و ناامنی ایجاد می‌شود.

مراحل روانی اجتماعی اریکسون- 0 الی 12 سالگی

نام مرحله سن تقریبی نتیجه مثال‌های مربوط به فعالیت‌های کلیدی مراحل رشدی
اعتماد اولیه در مقابل بی‌اعتمادی (Basic Trust vs. Mistrust) تولد تا 2 سالگی –          اعتماد نوزاد رشد می‌کند، اعتقاد پیدا می‌کند که جهان قابل اعتماد است

–          هنگامی که والدین حساس یا پاسخگو نباشند نوزاد احساس ناامنی می‌کند اعتمادش کاهش می‌یابد و از سایرین کناره می‌گیرد

–          بطور منظم به کودک غذا داده می‌شود

–          والدین هنگام گریه کودک به او پاسخ می‌دهند

–          والدین هنگام ناامنی کودک را آرام می‌کنند

خودمختاری در مقابل خجالت و شک (Autonomy vs. shame &Doubt) 2 تا 4 سالگی –          اراده و خودمختاری کودک تکامل می‌یابد

–          برای چالش‌های جدید تلاش می‌کند

–          بیشتر از دیگران بی‌نیاز می‌شود (افزایش استقلال)

–          اگر والدین در این سن محدودکننده باشند، کودک احساس شک می‌کند و برای چالش‌های جدید تلاش نمی‌کند

–          به تنهایی (مستقل) غذا می‌خورد

–          تنهایی لباس پوشیدن را آغاز می‌کند

–          توالت رفتن را می‌آموزد

–          به سمت محیط حرکت می‌کند

–          والدین عملکرد کودک را حمایت می‌کنند و اجازه بعضی انتخاب‌ها را می‌دهند

ابتکار در مقابل احساس گناه (Initiative vs. Guilt) 4 تا 5 سالگی –          ابتکار و خلاقیت در کودک آغاز می‌شود، فعالیت‌ها را برنامه‌ریزی می‌کند، وظایف را انجام می‌دهد

–          هنگامی که والدین کودک را دست کم بگیرد ممکن است احساس خجالت کند یا بیش از حد وابسته باشد

–          کودک بازی خود را هدایت می‌کند

–          آغاز تلاش برای کنترل کردن سایرین

–          بازی‌های تخیلی (imaginative) و نمایشی (dramatic) را نشان می‌دهد

ماهر بودن در مقابل مادون بودن (industry vs. inferiority) 5 تا 12 سالگی –          شروع حس غرور در دستاورد‌های در کودک

–          کودک تلاش می‌کند که در مهارت‌های جدید ماهر شود

–          هنگامی که مورد تشویق قرار می‌گیرد یک حس صلاحیت و اعتماد به نفس در کودک ایجاد می‌شود و هنگامی که تشویق نمی‌شود مهارت‌هایش را باور نمی‌کند و نسبت به موفقیت خود شک پیدا می‌کند

–          کودک حس پایین بودن می‌کند

–          کودک در مدرسه در فعالیت‌ها شرکت می‌کند

–          بازی‌های اجتماعی و ورزش‌ها مهم می‌شوند

–          بازی‌ها، ورزش‌ها و کار‌های مدرسه به کودک فرصت انجام دادن و نشان دادن صلاحیتش را می‌دهد

 

  • نیاز‌های سلسله مراتبی هرم مازلو به قرار زیر است:
  1. نیاز‌های فیزیولوژیکی- نیاز‌های پایه فرد هستند، مثل آب، خواب، استراحت، هوا و گرما
  2. نیاز به امنیت- نیاز‌هایی که هم امنیت جسمی ‌را تأمین می‌کند و هم امنیت روانی
  3. نیاز به دوست داشته شدن و تعلق داشتن- که تقویت حس مؤثر بودن فرد، حمایت عاطفی و وابستگی گروهی است
  4. نیاز به داشتن حس عزت نفس- نشانه رشد فردی است. توانایی توجه به خود به عنوان یک جز ارزشمند برای اجتماع
  5. نیاز به خودآموزی (self- actualization)- در طول رسیدن به اهداف شخصی به دست می‌آید

کاردرمانی در منزل چه نقشی در کارآمدی کودک دارد

  • در طی رشد، ابتدا بایدنیاز‌های فیزیولوژیک و اگوسنتریک (خود som- محور) فرد مرتفع شوند تا بتوانند به خوبی در روابط اجتماعی مشارکت داشته باشد، در واقع تا نیاز‌های اولیه انسان برطرف نشوند انگیزه برای نیل به سمت نیاز‌های سطح بالاتر خود نخواهد داشت (به عنوان مثال اگر کودک احساس گرسنگی کند (نیاز فیزیولوژیک) نمی‌تواند در همان حال بر تکالیف مدرسه خود تمرکز کند)
  • هنگامی که کودک در یک task موفق می‌شود، خودکارآمدی مثبت در وی تقویت می‌گردد و برای سایر چالش‌ها تلاش می‌کند (در واقع خودکارآمدی به معنای باور فرد به توانایی‌های درونی خود جهت رسیدن به اهداف است و هرچه در فعالیت‌ها موفق شود به توانایی‌هایش باور بیشتری پیدا می‌کند و به انجام فعالیت‌ها تمایل بیشتری پیدا خواهد کرد) و هنگامی که کودک در فعالیت‌ها موفق نمی‌شود، در خطر تضعیف خودکارآمدی قرار می‌گیرد و برای چالش جدید تلاش نمی‌کند.
  • خودکارآمدی با یادگیری و تکامل آکوپیشن بسیار مرتبط است، زیرا بر سطوح انگیزه، ابتکار عمل و تکرار عمل اثر می‌گذارد.
  • تئوری خودکارآمدی (توسط ryan و deci مطرح شد): مؤلفه‌های کلیدیself- determination شامل شایستگی، خودمختاری و وابستگی می‌باشد.
  • زمانی که کودک احساس شایستگی (competence) داشته باشد، باور دارد که اگر در انجام فعالیت‌ها اصرار ورزد در آن موفق می‌شود.
  • کودکی که انگیزه درونی و خودمختاری بالایی دارد، خود محورتر1 است.
  • هنگامی ‌که به کودک به صورت خارجی فشار وارد می‌شود که شروع به انجام کاری کند (یعنی انگیزه بیرونی در انجام کار دخیل باشد)، ابتکار عمل را از دست می‌دهد و یادگیری با تأثیر کم صورت می‌گیرد.
  • شایستگی (competence) موجب افزایش انگیزه نمی‌شود، مگر اینکه با حس خود مختاری (autonomy) همراه شود.
  • بنابراین دو عامل شایستگی (competence) و خود مختاری (autonomy) در انگیزه درونی نقش دارند.
  • خویشاوندی (relatedness) سومین عامل تأثیرگذار در انگیزه درونی است، زیرا کودک در حضور والد انگیزه و احساس شایستگی بیشتری برای یادگیری جدید دارد.

مرکز کاردرمانی غرب و کاردرمانی شرق تهران آماده ارائه خدمات کاردرمانی در منزل توسط متخصصین مجرب مرکز برای کودکان وبزرگسالان می باشد.

برچسب‌ها:, ,