مشکل املا نویسی در کودکان بعد از ورود به کلاس اول به تدریج دیده می شود. مثلاً مشکل قرینه یا وارونه نویسی بیش تر در کودکان کلاس اولی دیده می شود. دلیل اصلی این مشکل این است که کودک هنوز دست چپ و راست خود را به خوبی نمی شناسد و یا سمت چپ و راست صفحه را نمی تواند به خوبی تعیین کند. اختلال های یادگیری و مخصوصا مشکل املا نویسی در کودکان جز شایع ترین مشکلات کودکان دبستانی است. در صورتی که بتوانیم با استفاده از بازی های ساده، حساسیت شنیداری و حافظه دیداری کودکان را قبل از ورود به مدرسه و در سال های ابتدایی تحصیلی به حد کافی تقویت نماییم، میتوانیم انتظار داشته باشیم که شاهد مشکلات کمتری در یادگیری کودکان مخصوصا املا نویسی کودکان در دوره دبستان باشیم. کلینیک تخصصی کاردرمانی دکتر صابر تحت نظر بهترین دکتر تشخیص اختلال یادگیری با جمعی از متخصصین در حیطه درمان مشکل املا نویسی کودکان و درمان اختلال دیکته با کاردرمانی تلاش می کند.
آزمون های غیر رسمی و ابتکارات خود معلم ها برای ما بسیار سودمند است. ارزیابی مبتنی بر برنامۀ درسی نیز روشی برای کسب اطلاعات دربارۀ املا پیشنهاد می کند که مستقیماً با آموزش رابطه دارد. آزمون غیر رسمی کوچکی را می توان با انتخاب واژه هایی از فهرست واژه های پر بسامد درست کرد. می توان از دانش آموز خواست که املا نویسی واژه های فهرست شدۀ خاص کلاس های گوناکون را روی کاغذ بنویسد. هرجا که املای سه واژه را غلط نوشت آزمون متوقف می شود. سطح املا نویسی کودکان در حد کلاسی است که املای نوشته شده با واژه های معمول در آن فقط دو غلط داشته باشد. آزمون های گزینش تشخیصی برای نارساخوانی رشدی، آزمونی است که برای طبقه بندی انواع خطا های املا نویسی کودکان طراحی شده است. خطا های املا نویسی را می توان در سه مقوله طبقه بندی کرد:
-نارساخوانی ناشی از نارسا آوایی( خطا های املا نویسی کودکان بازتاب نادرست هجی کردن آوا ها). در خطا های املا نویسی این مقوله هرچند حروف درسته نوشته می شود اما در جای غیر مأنوس قرار می گیرد، نظیر نارجن به جای نارنج،فیک به کیف، یا استان به جای انسان، این خطا بازتاب اشکال اولیه در هماهنگی صدا و نماد است. دانش آموزانِ دچار این مشکل عمدتاً از طریق تجسم دیداری می خوانند و می نویسند.
-نارساخوانی ناشی از نا واضحی( خطا های املا نویسی بازتاب خطا های معادل آوایی). خطا های املا نویسی این مقوله شامل اشتباهاتی نظیر گُش به جای گوش، نویی به جای نوعی، اشتماعی به جای اجتماعی، دران به جای دوران، و دسگاه به جای دستگاه است. این خطاها بازتاب اشکال اولیه در توانایی درک و یادآوری کل واژه به منزلۀ یگ گشتالت است. دانش آموزانِ دچار این مشکل عمدتاً از طریق فرایند تحلیل آوایی می خوانند و می نویسند.
-نارسایی ناشی از نارسا آوایی و ناواضحی( نوع مختلط که بازتاب هردو خطاست). دانش آموزان که هر دو نوع خطا را مرتکب می شوند مورد های حادتر را تشکیل می دهند.
بعضی از آزمون های رسمی املا، آزمون های املای انفرادی اند و بقیه بخشی از مجموعه آزمون های درکی پیشرفت تحصیلی به حساب می آیند. جدول 13-5 برخی از آزمون های رایج املا نویسی کودکان را نشان می دهد.
جدول 13-5 آزمون های املا
آزمون
نوع
سن یا کلاس مورد ارزیابی
پرسش نامه تشخیصی مهارت های پایه بریگانس
مجموعه آزمون
کلاس های کودکستانی تا 6
آزمون پیشرفت انفرادی بیبادی- تجدید نظر شده(PIAT-R)
مجموعه آزمون
کلاس های کودکستانی تا 12
ارزیابی تسلط املایی و نظام تدریس
املا
کلاس های 2 تا بزرگسالان
آزمون املانویسی-2TWS-2 )
املا
کلاس های 1 تا 12
آزمون پیشرفت گسترده دامنه 3(WRAT3)
مجموعه آزمون
5 ساله تا بزرگسال
اهمیت دستخط در املا نویسی
در مدارس معمولاً نوشتن به سه روش مختلف آموزش داده می شود: 1) نوشتن کتابی( نوع چاپی)، 2) شکسته نویسی( گاهی خط تحریری هم گفته می شود) و 3) صفحه کلیدی( یا تایپ کردن). اگرچه کاربرد رایانه در مدارس امریکا روز به روز رایج تر می شود، نوشتن با دست را همیشه و همه جا مهارتی ضروری می دانند. معلم ها هنوز برای بررسی مطالبی که دانش آموزان یادگرفته اند از روی دست نوشتۀ کودکان قضاوت می کنند. در موقعیت های زیادی در زندگی بزرگسالان پیش می آید که نوشتن با دست ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب می شود. دست نوشته از عینی ترین مهارت های ارتباطی است. می توان آن را مستقیماً مشاهده، ارزشیابی و نگهداری کرد و امکان حفظ همیشگی آن را فراهم آورد. فرایند نوشتن با دست فرایندی است پیچیده و به مهارت ها و توانایی های زیادی وابسته است. نوشتن به ادراک صحیح الگو های نمادی ترسیمی نیاز دارد. عمل نوشتن مستلزم مهارت های دیداری و حرکتی صحیح الگو های نمادی ترسیمی نیاز دارد. عمل نوشتن مستلزم مهارت های دیداری و حرکتی بسیار زیادی است که به دیدن با چشم، هماهنگی حرکات چشم، هماهنگی حرکات ظریف چشم و دست و مهار عضلات بازو، دست و انگشتان نیاز دارد. نوشتن هم چنین مستلزم داشتن حافظۀ دقیق دیداری و حرکتی از حروف و واژه های نوشتاری است. دستخط بی نهایت بد را گاهی نارسانویسی در اختلال دیکته نویسی می نامند. این عارضه ممکن است منعکس کنندۀ اشکالات زیربنایی دیگری باشد. دستخط بد ممکن است بازتابی از مشکلات حرکتی ظریف باشد؛ یعنی کودک قادر نباشد جنبش های حرکتی لازم برای نوشتن یا رونویسی کردن از روی حروف یا شکل های نوشتاری را به نحوی مؤثر انجام برای نوشتن یا رونویسی کردن از حروف یا شکل های نوشتاری را به نحوی مؤثر انجام دهد. دانش آموز ممکن است قادر نباشد درون داد اطلاعات دیداری را به برونداد جنبش های ظریف حرکتی تبدیل کند؛ یا ممکن است در فعالیت هایی که مستلزم داوری هایی حرکتی و فضایی است، مشکل داشته باشد. مشکلات نارسانویسی در برخی از دانش آموزان وقتی نمایان می شود که نمی توانند تکلیف دیداری فاصلۀ دور، یعنی حرف یا واژه ای را از روی تخته سیاه، به تکلیف دیداری فاصلۀ نزدیک، یعنی نوشتن آن روی کاغذ، تبدیل کنند. برخی دیگر دچار کمبود هایی زیربنایی هستند که در کارآمدی نوشتن آن ها اختلال ایجاد می کند. این کمبود ها ممکن است مربوط به ضعف مهارت های حرکتی، نقص ادراک دیداری حروف و واژه ها و اشکال در به خاطر سپاری نقش های دیداری باشد. آموزش ضعیف نیز ممکن است به بدخط نوشتن منتهی شود.
نوشتن با خط کتابی در املا نویسی
آموزش نوشتن در کودکستان، که معمولاً کودکان نوشتن حروف الفبا را در آنجا آغاز می کنند، یا خط کتابی شروع می شود، نوشتن با خط کتابی در کلاس اول، دوم و سوم نیز معمولاً ادامه می یابد. نوشتن با خط کتابی محاسن خاصی دارد: یادگیری آن راحت است زیرا فقط از خطوط دایره ای و مستقیم تشکیل می شود و از طرف دیگر شکل حروف به اشکال حروف متونی که از روی آن ها خوانده می شود، نزدیک تر است. بعضی از مربیان معتقدند تا زمانی که خط کتابی مجاز و خواناست ضرورتی ندارد که صرفاً برای سریع نوشتن دانش آموز به نوشتن با خط شکسته متوسل شد. برای بسیاری از کودکانِ دچار ناتوانی های یادگیری نوشتن با خط کتابی راحت تر از شکسته نویسی است.
شکسته نویسی در املا نویسی
در شکسته نویسی در زبان انگلیسی حروف به یکدیگر متصل می شوند. با آنکه تدریس شکسته نویسی را در مدارس تا کلاس پنجم به تعویق می اندازند ولی تبدیل خط کتابی به شکسته مشخصاً از کلاس سوم شروع می شود. در دوره های گذشته به هنگام آموزش نوشتن بر تزئینات نگارشی تأکید می شد اما امروزه هدف تدریس دست نوشته عملکردی است. شکسته نویسی محاسن خاصی دارد: مشکلات داوری فضایی دانش آموزان را به حداقل می رساند و کلیت و پیوستگی موزونی دارد که خط کتابی فاقد آن است. افزون براین، خطا های وارونه نویسی در شکسته نویسی( خط شکسته) واقعا از بین می رود. به هرحال بسیاری از دانش آموزانِ دچار ناتوانی های یادگیری پس ازفراگیری خط کتابی مشکلی می توانند آن را خط شکسته تبدیل کنند. شکل دیگری از دست نوشته نظام نوشتاری دی نیلیان است. این نظام به دانش آموزان کمک می کند تا شکسته نویسی را راحت تر یاد بگیرند. نظام دی نیلیان شیوه ای ساده شده از خط شکسته است که در آن اشکال حروف خط کتابی همان اشکال پایه ی حروف خط شکسته را دارند. بیشتر حروف خط کتابی در این نظام با چرخشی دنباله دار نوشته می شود که نوعی خط متصل کتابی را ایجاد می کند و دانش آموز مجبور نیست مداد خود را از روی کاغذ بلند کند. دانش آموزانِ دچار ناتوانی های نوشتن می توانند خط کتابی را با این شکل تعدیل یافته به آسانی به خط شکسته تبدیل کنند.
اختلال دیکته نویسی یکی از اختلالات یادگیری است که در آن کودک با توجه به بهره هوشی نرمال به کرات در نوشتن لغت ها و املا نویسی دچار مشکل بوده و غلط های بسیاری در طول دیکته نویسی دارد. کودک در نوشتن فرم صحیح کلمات ناتوان است و این امر با تکرار برطرف نمی گردد. اختلال املا نویسی ممکن است به علت مشکلات ادراک فضایی، جهت یابی، حافظه دیداری، اختلال در درک صداهای پیرامون و… به وجود آید. تشخیص دقیق علت اختلال دیکته نویسی و درمان آن کمک بسزایی در روند تحصیل این کودکان می نماید. مرکز کاردرمانی و گفتاردرمانی دکتر صابر در زمینه تشخیص و درمان اختلال یادگیری و بهبود مهارت های املا نویسی در کودکان به صورت تخصصی فعالیت می نماید. امکانات پیشرفته ای نظیر اتاق توجه شنیداری، اتاق تاریک و ادراک بینایی، سنسوری روم و… به تسریع روند درمان کودکان با اختلال دیکته نویسی کمک می نماید.
راهبردهای یادگیری شناختی در مورد نوشتن املا فعالیتهایی نظیر خود پرسشگر خود هدایتگری است. وانگ گزارش میکند که خود پرسشگری به دانش آموز دچار اختلال یادگیری کمک میکند. راهبردهای نوشتن حفظی کلمات را یاد بگیرند. در این راهبرد به دانش آموزان یاد داده میشود سؤال هایی را که روی کارتهای ویژۀ یادآوری نوشته شده است از خودشان بپرسند:
مثال موردی: شنیدن حقیقتی هولناک در مورد نوشتن
برخی از کودکانی که از املای ابداعی سود میجویند وقتی بفهمند قواعد خشک درسته نویسی را زیر پا گذاشته اند به شدت ضربه میخورند. کارلا بعد از دوهفته که از نیم سال اول سال تحصیلی درکلاس سوم میگذشت از مادرش خواست او را به کلاس دیگری منتقل کند. دلیل کارلا این بود که معلم فعلی او معلم خیلی خوبی نیست. موقعی که مادرش از او توضیح بیشتری خواست، کارلا گفت که معلم کلاس سوم فعلی او فکر میکند. یک کلمه را فقط به یک صورت میتوان نوشت.
آیا این کلمه را بلدم؟
در این کلمه جند بخش شنیدم؟( تعدادشان را بنویس).
من باید این کلمه را حفظ بنویسم.
آیا تعداد بخشها را درست شمردم.
الف) اگر تعداد بخشها را درست شمرده باشم به املای کدام بخش شک دارم؟ باید زیر آن بخش را خط بکشم و سعی کنم دوباره کلمه را بنویسم. خب، حالا یعنی این کلمه از نظز من درست نوشته شده است؟ اگر درست است دیگر نباید به آن دست بزنم. اگر هنوز به نظر درست نمیسد، باید زیر آن بخشی را که به آن مطمئن نیستم خط بکشم و سعی کنم آن را دوباره بنویسم.
5 –ب) اگر تعداد بخشهای کلمه را درست ننوشته باشم، باید دوباره این کلمه را در ذهنم تکرار کنم. بخش جاافتاده را پیدا کنم. بعد دوباره به مرحلۀ 2 برگردم.
وقتی دیکته را تمام کردم به خودم میگویم که دانشآموز خوبی هستم. تلاش زیادی کردم و املای کلمه را نوشتم.
رویکردهای چند حسی در املا نویسی
استفاده از چند حسی به یادگیری نوشتن واژه ها از حفظ کمک میکند. در یادگیری چند حسی از حس های بینایی، شنوایی، حرکتی و بساوایی در یادگیری استفاده میشود. دو رویکرد چند حسی در مورد اختلال املا نویسی عبارت است از روش چندحسی و روش فرنالد که در بخش راهبردهای تدریس املا در همین فصل به آنها پرداخته میشود.
دو نظریه دربارۀ انتخاب کلمه در تدریس املا
برای انتخاب واژه هنگام تدریس املا دو رویکرد مختلف وجود دارد: رویکرد زبانشناختی و رویکرد بسامد واژه.
رویکرد زبان شناختی برای املا نویسی : رویکرد زبانشناختی چنین استدلال میکند که چون املای انگلیسی امریکایی کاملاً قاعده مند است پس برای آموزش دیکته نویسی باید از روشی سود جست که در آن قواعد آواشناختی، صرفی و نحوی یا الگوی واژه ها تأکید میشود. این رویکرد را همچنین میتوان رویکرد آوایی یا رویکرد خانواده- واژه به املا نامید، زیرا کلمه هایی را برای تدریس تعمیم دهی های آوایی، تحلیل ساختاری و الگوهای زبان شناختی انتخاب میکند.
رویکرد زبان شناختی در تدریس املا نویسی برقواعد زیربنایی بین عناصر آوا شناختی و صرفی دارد. تحلیلی اساسی در مورد هفده هزار واژه صورت گرفته و نشان داده است که وقتی بر واقعیتهای آوایی جایگاه حروف در هجاها، تکیۀ هجاها و مقیدکننده های درونی موجود در رسمالخط توجه کافی مبذول شود در 90 درصد دفعات صدای واجها از الگوهای املایی پیشبینی پذیر پیروی میکنند.(هانا، هاجز و هانا، 1971).
معلمها برای آموزش دیکته نویسی میتوانند از الگوهای زبانشناختی استفاده کنند و یا انتخاب واژه ها به دانش آموزان کمک کنند تا الگوهای زیربنایی زبان شناختی را کشف کنند. برای نمونه، به هنگام تدریس الگوی دیکتۀ واج« اوی»، معلم باید با انتخاب واژه هایی نظیر موی، روی، خوی و کوی به یادگیرندگان کمک کند تا به تعمیم دهی آواها بپردازند. تدریس املا نویسی را میتوان با آموزش آواها همراه کرد تا آواها و مهارتهای تحلیل واژه در خلال درس املا تمرین شوند.
رویکرد بسامد واژه در اختلال دیکته نویسی
در رویکرد بسامد واژه از واژه هایی در تدریس املا استفاده میشود که بیشتر از سایر الگوهای آواشناختی کاربرد دارند. ضابطۀ انتخاب کلمه بسامد کاربرد آن، استمرار و چندکاره بودن آن است. مجموعۀ واژه های پرکاربرد املایی از طریق بررسی های گستردۀ نوشته های کودکان و بزرگسالان مشخص و انتخاب شده است
( فیترجرالد، 1951). درواقع تعداد نسبتاً کمی واژه کاربرد زیاد دارند. ( رینزلند 1945) برآورد زیر را از واژه های املایی مورد نیاز ارائه داده است:
بیش از 60 درصد نوشته های کودکان دورۀ ابتدائی از 100 واژه تشکیل میشود.
بیش از 82 درصد نوشته های کوددکان دورۀ ابتدایی از 500 واژه تشکیل میشود.
بیش از 89 درصد نوشته های کودکان دورۀ ابتدایی ازاژ 1000 واژه تشکیل میشود.
بیش از 95 درصد نوشته های کودکان دورۀ ابتدایی از 2000 واژه تشکیل میشود.
در زبان انگلیسی تعدادی از واژه ها به مراتب بیشتر از واژه های دیگر کاربرد دارند. درواقع، 265 واژه مشتقات تکراری آنها حدود 95 درصد نوشته های کودکان مدارس ابتدایی تشکیل میدهد. 3500 واژۀ پایه نیازهای کودکان دورۀ ابتدایی را رفع میکند. فیتزجرالد، 1955) ، 60 درصد نوشته های ما از یکصد واژهای تشکیل میشود که در یک جدول آمده است.
رویکرد بسامد واژه در مورد اختلال دیکته نویسی براین نظر استوار است که استثناهای موجود در قواعد املایی آنقدر زیاد است که در پربسامدترین واژه ها نیز دیده میشود و این امر یادگیری الگوها و قواعد املایی را برای یادگیرندگان مبتدی دشوار میسازد. نمونه هایی از رابطۀ بیقاعده بین واجها( صداهای گفتاری) و نویسه ها( نمادهای نوشتاری) را به آسانی میتوان ذکر کرد. جورج برنارد شاو، یکی از طرفداران اصلاح خط، گفته است که واژۀ fish را به صورت ghoti هم میتوان نوشت: gh همان صدای ف در کلمۀ o, cough صدای ای در کلمۀ women وit صدای ش در کلمۀ nation است.
تناقض های زیادی در املای زبان انگلیسی وجود دارد. به طور مثال در تعمیم دهی آوایی واژۀ natural را میتوان به صورت pnatchurile نوشت.
معلمی متوجه این نکته شد که دانش آموزان املای واژۀ awful را به شکلهای غیر offle,offel,awfull, offul می نویسند. هریک از این نوشته ها از نظر رونویسی آوایی صداهای شفاهی واژۀ درست است.
یکی از اساسی ترین مشکلات کودکان اختلال یادگیری مشکل املا نویسی است.
املا یکی از موضوع درسی است که در آن نه خلاقیت و تفکر واگرا به فعالیت نمیافتد.
فقط یک الگو یا ترتیب قرار گرفتن حروف به عنوان صورت صحیح کلمه پذیرفته می شود و حالت بینابیی هم ممکن نیست.
آنچه باعث میشود املا خیلی دشوار شود این است که شکل نوشتاری زبان انگلیسی الگوی متناقضی دارد، و هیچ تشابه حرف به حرفی بین صدای گفتاری با شکل نوشتاری در این زبان نیست.
بنابراین املای کلمات حتی برای کسانی که دچار ناتوانی یادگیری نیستند تکلیف سادهای نیست. هجی کردن واژه بسیار دشوارتر از خواندن آن است.
در خواندن چندین نشانه متن، آواها، تحلیل های ساختاری و شکل ظاهری به خواننده کمک می کند تا کلمه چاپی را تشخیص دهد.
در دیکته هیچ یک از این سرنخ ها وجود ندارد تا کودک اختلال یادگیری بر اساس نشانه های پیرامونی کلمه را باز شناسد.
بسیاری از افرادی که در نوشتن واژه مشکل دارند در تشخیص آن به هنگام خواندن کاملا ماهرند.
هرچندکودکان ناتوانی یادگیری که در رمزگشایی واژه ها به هنگام خواندن ضعیف اند تقریبا همواره در املا ضعیف عمل می کنند. این مشکلات به ایجاد مشکلات رفتاری در سنین بالاتر می انجامد
مراحل رشد یادگیری املا و مشکلات کودکان ناتوانی یادگیری
کودکان چند مرحله متمایز را پشت سر می گذارند تا به پیشرفتی عمومی در املا برسند.
سرعت پیشرفت در میان کودکان اختلال یادگیری بستگی به توانایی هجی کردن آنها دارد و با هم متفاوت است، اما تمام کودکان این مرحل را به ترتیب معینی طی میکنند.
غلط های املایی کودکان بازتاب مرحله ای از تحول است که در آن قرار دارند. کودکان طی دوره سنی معینی هر یک از مراحل هجی کردن را پشت سر میگذارند.
مراحل و نیز دوره سنی و ویژه های ملازم با آنها در زیر ذکر می شود:
مرحله اول : نوشتن پیش آوایی (۱ تا ۷ سالگی) کودکان در این مرحله خط خطی می کنند، تصویر ها را تشخیص می دهند، نقاشی می کنند، از نوشته ها تقلید می کنند و یاد می گیرند حروف را بازند.
مرحله ۲ : به کار بردن نام حروف آغاز راهبردهای آوایی (۵ تا ۹ سالگی) کودکان سعی می کنند از تصاویر واجی استفاده کنند، اما دانش آنها در این زمینه محدود است. آنها املایی ابداعی با حروف می سازند (به عنوان مثال میخام به جای میخواهم، میرم به جای می روم یا خاهر به جای خواهر کودکان در این مرحله شاید بتوانند املای واژه های دیداری را درست بنویسند.
مرحله ۳: کارکرد الگوهای نوشتاری کلمه(۶تا۱۲سالگی)تلاشهای نوشتاری در این مرحله قابل خواندن، قابل تلفظ، قابل تشخیص و تشبیه نوشته های مرسوم است. هر چند دقیق نیست (به طور مثال ادار به جای اداره یا زرف به جای ظرف). بیشتر کلمات دیکته ابداعی کودک از قواعد شاخصهای حروف صدادار کوتاه و بلند تبعیت میکند.
مرحله ۴ : کاربرد درنگ های هجایی و واژه های چند هجایی (۱۸ تا ۱۸ سالگی) دانش آموزان در نوشتن واژه های چند هجایی خطاهایی میشوند. غلط های دیکته ابداعی در درنگ های هجایی، علامت شوا و قواعد هنجار گریز (به طور مثال پرندگان به جای پرنده گان) دیده میشود. اصطلاح شوا به هجاهای بدون تکیه دارد و خطاهای رایج املا نظیر cottin به جای cotton را منعکس می کند.) شکل واژه های دیداری چند هجایی هنگام نوشتن املا ممکن است به خاطر بیاید یا نیاید.
مرحله ۵ : پرورش چشم اندازه پخته به املا (۱۰ سالگی تا بزرگسالی) در این مرحله املاء ابداعی از دید کودک غلط است. مشکلات املایی بسیاری از افراد، حتی اگر از قواعد پیروی کنند، در این مرحله نیز ادامه مییابد زیرا با استثناهایی که در زبان انگلیسی وجود دارد، افراد باید یاد بگیرند که از منابع پشتیبان نظیر واژهنامهها، بررسی کردن املا نوشته با رایانه و حجی کننده های الکترونیکی استفاده کنند. (آموزش دهنده املا فرانکلین از منابع یادگیری فرانکلین نمونه ای از حجی کننده های الکترونیکی است.
مشکلات مربوط به املا
نوشتن املا مستلزم تواناییهای بسیار متفاوتی است. به طور مثال کودکان اختلال یادگیری که آگاهی واجی ندارند واج ها یا صداهای موجود در واژه
های گفتاری را تشخیص نمی دهند و در انطباق و تبدیل صداها به نوشتار، که برای املا نویسی ضرورت دارد،مشکل دارند
الف) بعضی از کودکان ناتوانی یادگیری قادر نیستند اولین حرف واژه املایی را بخوانند. برخی دیگر نمی دانند برای نوشتن واژه چگونه باید آوا ها را به هم متصل کرد و به تحلیل ساختاری آن پرداخت.
عده دیگری هم از تجسم ذهنی شکل کلمه عاجزند. بعضی از کودکان ناتوانی یادگیری از نظر توانایی حرکتی ضعیف اند و نمی توانند واژه را بنویسند.
برای نوشتن صحیح واژه فرد باید هم آن واژه را در حافظه اش ذخیره کرده باشد و هم بتواند آن را به طور کامل، بدون استفاده از نشانههای دیداری، از حافظه اش بازیابی کند. کسانی که در املا ضعیف اند نمیتوانند حروف و ترتیب حروف واژه ها را به خاطر بیاورند یا تجسم کنند یا از فعالیتهایی برای کمک به تحکیم و تقویت حافظه دیداری برای نوشتن با واژه ها سود جویند.
با ایجاد روش ردگیری برای تدریس املا حس های بساوایی و حرکتی را به هم مرتبط ساخت و بدین طریق تصویر دیداری کلمه را تقویت نمود.
بعضی از افراد که در دیکته ضعیف اند از نظر حافظه شنیداری مشکل دارند و نمی توانند صداها یا هجاها را در ذهنشان حک کنند.
این دانش آموزان به آموزشی نیاز دارند که بتواند به آنها در تشخیص صداهای کلمات و ایجاد مهارت های آوایی کمک کند. حافظه حرکتی نیز در املا نویسی عامل مهمی است.
کسی که دیکته می نویسد باید به خاطر بیاورد که قبلا وقتی قبلا این واژه را نوشته از نظر حرکتی چه (احساسی) داشته است. دانشآموزان اختلال یادگیری با مشکلات حافظه حرکتی برای املای واژه ها نیاز به تمرین بیشتری دارند.