لالی انتخابی یکی از اختلالات پیچیده و کمتر شناختهشده دوران کودکی است که در عین داشتن نشانهای ساده ( ناتوانی در صحبت کردن در برخی موقعیتها ) میتواند تأثیر عمیقی بر رشد اجتماعی، هیجانی و تحصیلی کودک بر جای گذارد. این اختلال با آنکه در ظاهر ممکن است شبیه خجالت یا کمرویی به نظر برسد، در واقع نوعی اختلال اضطرابی است که در آن کودک در شرایط خاصی دچار اضطراب شدید از صحبت کردن میشود، در حالی که در محیطهای دیگر بهراحتی و با اطمینان حرف میزند. به بیان دیگر، کودک توانایی گفتار را دارد اما اضطراب، مانعی ناخودآگاه میان او و استفاده از این توانایی در موقعیتهای اجتماعی خاص ایجاد میکند.
اهمیت مطالعه و شناخت لالی انتخابی از آنجا ناشی میشود که این اختلال، اگر بهموقع تشخیص داده نشود، میتواند پیامدهای بلندمدتی همچون اضطراب اجتماعی شدید، انزوای روانی، افت تحصیلی و مشکلات ارتباطی در بزرگسالی بهدنبال داشته باشد. از سوی دیگر، پژوهشها نشان دادهاند که با مداخلههای زودهنگام و مناسب میتوان نتایج بسیار مثبتی در بهبود عملکرد گفتاری و کاهش اضطراب این کودکان مشاهده کرد.
در این زمینه، دکتر صابر از جمله متخصصان برجسته و باتجربه در حوزه درمان لالی انتخابی به شمار میروند. ایشان با بهکارگیری روشهای علمی، بهروز و متناسب با ویژگیهای هر کودک، به خانوادهها کمک میکنند تا فرایند درمان با آرامش، اعتماد و اثربخشی بیشتری پیش برود. مراجعه به دکتر صابر میتواند گامی مؤثر در جهت درک بهتر شرایط کودک و آغاز مسیر درمانی موفق باشد.
سن شروع لالی انتخابی
لالی انتخابی معمولاً در دوران کودکی و به ویژه بین ۳ تا ۸ سالگی آغاز میشود، یعنی در سنینی که کودک برای نخستین بار با محیطهای اجتماعی خارج از خانه، مانند مهدکودک یا مدرسه، روبهرو میشود و از او انتظار برقراری ارتباط کلامی وجود دارد. این اختلال اغلب در سنین پیشدبستانی و اوایل دبستان آشکار میشود و والدین و معلمان معمولاً نخستین افرادی هستند که سکوت غیرمعمول کودک را مشاهده میکنند.
کودک مبتلا ممکن است در خانه پرحرف، شاد و اجتماعی باشد، اما در محیط آموزشی کاملاً ساکت بماند، حتی زمانی که برای پاسخدادن به سؤالات ساده تشویق یا تحت فشار قرار میگیرد. این رفتار در بسیاری از موارد باعث سوءتفاهم میشود؛ زیرا اطرافیان ممکن است آن را به بیادبی، لجبازی یا کمهوشی نسبت دهند، در حالی که مشکل واقعی ناشی از اضطراب شدید اجتماعی کودک است.
لالی انتخابی نسبتاً نادر است و حدود ۰.۳ تا ۱ درصد کودکان را درگیر میکند. این اختلال در دختران کمی شایعتر از پسران است و کودکانی که دارای ویژگیهای اضطرابی یا درونگرایی هستند، بیشتر در معرض خطر قرار میگیرند.
علل و عوامل مؤثر در لالی انتخابی
لالی انتخابی معمولاً نتیجه تعامل پیچیدهای از عوامل زیستی، روانی و محیطی است و نمیتوان آن را به یک علت واحد نسبت داد. بهطور کلی، این اختلال در کودکانی بروز میکند که از نظر خلقوخو حساستر، درونگرا و مستعد اضطراب هستند و در محیطهایی قرار میگیرند که فشار روانی یا انتظارات اجتماعی بالایی بر آنها وارد میشود.
از نظر زیستی، تحقیقات نشان دادهاند که زمینههای ژنتیکی نقش مهمی در بروز لالی انتخابی دارند. کودکانی که در خانواده آنها سابقه اضطراب، خجالت شدید یا اختلالات اضطرابی وجود دارد، بیش از دیگران در معرض ابتلا به این مشکل هستند. علاوه بر این، برخی مطالعات حاکی از آن است که حساسیت بیش از حد در سیستم عصبی، میتواند باعث واکنشهای اضطرابی شدید در موقعیتهای اجتماعی شود و در نتیجه کودک برای کاهش این تنش، ناخودآگاه سکوت را انتخاب کند.
در بعد روانی، ویژگیهای شخصیتی مانند خجالتی بودن، اضطراب جدایی، یا ترس از قضاوت دیگران از عوامل اصلی به شمار میروند. کودکانی که از کودکی تمایل به کنارهگیری اجتماعی دارند یا در برابر موقعیتهای جدید دچار ترس میشوند، احتمال بیشتری دارد که در شرایط اضطرابزا دچار ناتوانی در گفتار شوند. همچنین، تجربههای منفی اجتماعی مانند تمسخر، تحقیر یا انتقاد شدید از سوی همسالان یا بزرگسالان میتواند باعث شود کودک برای جلوگیری از تکرار احساس شرم یا اضطراب، سکوت را به عنوان راهی برای محافظت از خود انتخاب کند.
در نهایت، محیط خانوادگی و اجتماعی نیز در شکلگیری و تداوم لالی انتخابی نقش مهمی دارد. کودکانی که در خانوادههای سختگیر، کنترلگر یا بیش از حد محافظتکننده رشد میکنند، معمولاً فرصت کافی برای ابراز احساسات و استقلال هیجانی پیدا نمیکنند. از سوی دیگر، در خانوادههایی که ارتباطات عاطفی ضعیف یا فشار برای عملکرد بالا وجود دارد، احتمال بروز اضطراب در کودک افزایش مییابد.
در برخی موارد، دوزبانگی نیز میتواند عاملی تشدیدکننده باشد؛ بهویژه در کودکانی که در محیط جدیدی با زبان متفاوت از زبان مادری خود زندگی میکنند و از اشتباه در گفتار میترسند. همچنین، رفتارهای والدین مانند سرزنش، تنبیه یا اصرار برای صحبتکردن نه تنها به بهبود وضعیت کمکی نمیکند، بلکه اضطراب کودک را بیشتر کرده و سکوت او را تثبیت میکند.
لالی انتخابی نتیجه تأثیر همزمان عوامل ژنتیکی، ویژگیهای فردی و شرایط محیطی است. درک این عوامل برای انتخاب شیوه درمانی مؤثر و حمایت مناسب از کودک، اهمیت ویژهای دارد.
درمان لالی انتخابی
درمان موتیسم معمولاً نیازمند رویکردی چندجانبه و تدریجی است که هم کودک را در مواجهه با موقعیتهای اضطرابزا حمایت کند و هم خانواده و محیط آموزشی را درگیر فرایند درمان نماید. یکی از مؤثرترین روشها، گفتاردرمانی است.
در گفتاردرمانی، گفتاردرمانگر با استفاده از تکنیکهای تخصصی به کودک کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی و گفتاری خود را در فضایی ایمن و بدون اضطراب بازسازی کند. در مراحل اولیه، درمانگر ممکن است با بازی، نقاشی یا فعالیتهای غیرکلامی ارتباط برقرار کند تا اضطراب کودک کاهش یابد. سپس بهتدریج کودک را به تولید صداهای ساده، زمزمه کردن و در نهایت گفتار طبیعی در حضور افراد مختلف ترغیب میکند. گفتاردرمانگر همچنین از روشهایی مانند شکلدهی تدریجی گفتار و گسترش موقعیتهای گفتاری استفاده میکند تا کودک بتواند توانایی صحبت کردن را از محیطهای امن (مثل خانه یا اتاق درمان) به موقعیتهای اجتماعی گستردهتر مانند مدرسه تعمیم دهد.
در طول این روند، پاداشدهی مثبت نقش مهمی دارد؛ هر بار که کودک تلاش میکند کلامی ارتباط برقرار کند، با تشویق، لبخند یا امتیاز مثبت مواجه میشود تا احساس موفقیت و انگیزهاش تقویت شود. گفتاردرمانگر همچنین به والدین و معلمان آموزش میدهد که چگونه در خانه و مدرسه از راهکارهای مشابه استفاده کنند و از فشار یا اجبار برای صحبت کردن پرهیز نمایند.
علاوه بر گفتاردرمانی، درمان شناختیـرفتاری (CBT) نیز بسیار مؤثر است، بهویژه در سنین مدرسه. در CBT، کودک یاد میگیرد افکار و باورهای اضطرابزا درباره صحبت کردن را شناسایی کند و آنها را با افکار منطقی و مثبت جایگزین نماید. این شیوه به کاهش ترس و اضطراب کودک در موقعیتهای اجتماعی کمک میکند و توانایی او در گفتار را افزایش میدهد.
مداخلات خانوادگی و آموزشی نقش مکمل در موفقیت درمان دارند. والدین و معلمان باید آموزش ببینند تا محیطی امن و بدون فشار ایجاد کنند، از اجبار کودک برای صحبت کردن پرهیز کنند و در صورت نیاز، از راههای ارتباطی جایگزین مانند نوشتن یا اشاره استفاده کنند. همکاری مستمر بین خانواده، درمانگر و مدرسه، به تثبیت پیشرفت کودک کمک میکند و او را در مسیر بازگشت به گفتار طبیعی همراهی میکند.
در موارد شدید یا زمانی که اضطراب کودک بسیار بالا است، دارودرمانی تحت نظر روانپزشک کودک میتواند مکمل رواندرمانی باشد. داروهای ضداضطراب، در کنار مداخلات روانی استفاده میشوند و به کاهش شدت اضطراب و افزایش آمادگی کودک برای گفتار کمک میکنند.
بهطور خلاصه، درمان لالی انتخابی یک فرایند گامبهگام و چندبعدی است که ترکیبی از گفتاردرمانی، روشهای رفتاری، شناختی و حمایت محیطی را در بر میگیرد و با صبر، حمایت و همکاری خانواده و مدرسه، میتواند منجر به بهبود کامل توانایی گفتاری کودک شود.
فرآیند تشخیص در موتیسم
مصاحبه بالینی با خانواده
در گام نخستِ ارزیابی لالی انتخابی، مصاحبهٔ بالینی با خانواده نقش اساسی دارد. هدف، شناخت پیشینهٔ رشدی، زبانی، روانی و خانوادگی کودک و شناسایی الگوی سکوت در موقعیتهای مختلف است. گفتوگوی ساختارمند با والدین (ترجیحاً هر دو) همراه با مشاهدهٔ تعامل والد–کودک انجام میشود تا اطلاعاتی دربارهٔ زمان و شرایط آغاز سکوت، رشد زبانی، سابقهٔ پزشکی و سبک ارتباطی خانواده بهدست آید. این مرحله پایهٔ تحلیل بالینی و مسیر تشخیص دقیق را فراهم میکند.
مشاهدهٔ مستقیم در موقعیتهای مختلف
مشاهدهٔ مستقیم رفتار کودک در محیطهای مختلف، بخش مهمی از فرایند تشخیص موتیسم انتخابی است؛ زیرا تنها از طریق دیدن عملکرد واقعی او میتوان الگوی سکوت و گفتارش را بهدرستی درک کرد. در خانه، رفتار کودک هنگام تعامل با والدین و خواهر یا برادر بررسی میشود تا مشخص گردد آیا در محیط آشنا گفتار دارد یا خیر. در کلینیک، نحوهٔ پاسخدهی کودک به گفتاردرمانگر یا روانشناس مشاهده میشود تا میزان اضطراب و تمایل او به برقراری ارتباط سنجیده شود. در مدرسه یا مهدکودک نیز با گزارش یا مشاهدهٔ مستقیم معلم، وضعیت گفتار در جمع همسالان ارزیابی میگردد. در صورت نبود امکان حضور در این محیطها، والدین و مربیان میتوانند با تهیهٔ ویدئو یا یادداشت از رفتارهای طبیعی کودک، به تکمیل ارزیابی کمک کنند.
بررسی وضعیت شنیداری و پزشکی
پیش از آنکه هر تشخیص روانشناختی مطرح شود، لازم است ابتدا علل جسمی و عصبی احتمالی که میتوانند موجب سکوت یا کاهش گفتار شوند، بهدقت بررسی و رد شوند. نخست باید آزمایش کامل شنوایی انجام گیرد تا از سلامت سیستم شنوایی کودک اطمینان حاصل شود و احتمال تأثیر مشکلات شنیداری بر گفتار منتفی گردد. در صورت مشاهدهٔ علائم عصبی مانند ضعف حرکتی، تشنج یا بروز ناگهانی سکوت، معاینهٔ پزشکی و نورولوژیک ضروری است. در موارد خاص نیز پزشک ممکن است برای بررسی دقیقتر از روشهای تصویربرداری مانند MRI یا CT Scan و یا از EEG برای ارزیابی فعالیت الکتریکی مغز استفاده کند. این بررسیها کمک میکند تا تشخیص موتیسم انتخابی بهصورت دقیق انجام شود.
ارزیابی گفتار و زبان توسط گفتاردرمانگر
ارزیابی گفتار و زبان توسط گفتاردرمانگر بخش مرکزی و حیاتی تشخیص بالینی موتیسم است و شامل تحلیل جامع مهارتهای زبانی، گفتاری و اجتماعی کودک میباشد. در این مرحله ابتدا نمونههای گفتار کودک در موقعیتهای طبیعی، مانند تعامل با والدین، درمانگر یا بازیهای آزاد جمعآوری میشود تا الگوی واقعی استفاده از زبان مشخص گردد. سپس تواناییهای زبانی کودک براساس سن او مورد بررسی قرار میگیرد؛ از جمله درک زبانی، واژگان فعال، جملهسازی و توانایی بیان مفاهیم. مهارتهای حرکتی گفتار نیز ارزیابی میشود؛ مانند وضوح تلفظ، کنترل حرکات دهان، تون عضلانی و الگوی تنفس هنگام صحبت. علاوه بر این، مهارتهای کاربردی زبان بررسی میشوند، شامل توانایی درخواست، پاسخدهی، نوبتگیری و تعامل اجتماعی با دیگران. در نهایت، در صورت دسترسی، آزمونهای استاندارد و معتبر متناسب با زبان و فرهنگ کودک بهکار گرفته میشوند و در نبود این ابزارها، ارزیابی کیفی و مقایسهای با همسالان انجام میگیرد تا تصویری کامل از وضعیت گفتاری و زبانی کودک بهدست آید.
سنجشهای روانشناختی و رفتاری
موتیسم انتخابی اغلب با اضطراب اجتماعی همراه است و به همین دلیل ارزیابی روانشناختی نقش کلیدی در تشخیص و تمایز آن از سایر اختلالات دارد. در این مرحله، ابتدا سطح اضطراب اجتماعی کودک با استفاده از پرسشنامهها و مصاحبههای بالینی معتبر سنجیده میشود تا شدت و موقعیتهای تحریککننده مشخص گردد. همزمان، توانایی شناختی و هوش کودک نیز ارزیابی میشود تا احتمال عقبماندگی ذهنی یا سایر اختلالات شناختی رد شود. در مواردی که نشانههایی مانند رفتارهای تکراری، تماس چشمی محدود یا مشکلات تعامل اجتماعی مشاهده شود، بررسی دقیق طیف اوتیسم ضروری است. علاوه بر این، جمعآوری اطلاعات از والدین و معلمان دربارهٔ رفتار گفتاری و ارتباطی کودک در موقعیتهای مختلف، تصویر جامعتری از وضعیت روانی و اجتماعی او ارائه میدهد.
استفاده از ابزارها و پرسشنامههای استاندارد
برای ارزیابی دقیق موتیسم انتخابی و اختلالات همراه، استفاده از ابزارها و پرسشنامههای استاندارد اهمیت زیادی دارد و انتخاب آنها باید متناسب با شرایط فرهنگی و منابع موجود باشد. پرسشنامهٔ موتیسم انتخابی برای سنجش شدت و فراوانی سکوت کودک در محیطهای مختلف کاربرد دارد. مقیاسهای اضطراب کودکان، میزان اضطراب اجتماعی و عمومی را اندازهگیری میکنند. آزمونهای رشد زبانی نیز بر اساس زبان مادری و سطح سنی کودک، تواناییهای درک و بیان زبانی را ارزیابی میکنند. علاوه بر این، شاخصهای عملکرد اجتماعی برای سنجش مهارتهای ارتباطی و سازگاری کودک در محیطهای اجتماعی بهکار میروند و تصویر جامعتری از وضعیت عملکردی او ارائه میدهند.
تحلیل افتراقی
برای رسیدن به تشخیص نهایی، باید سایر علل احتمالی سکوت یا مشکلات گفتار رد شوند:
| نوع اختلال | ویژگی متمایزکننده |
|---|---|
| مشکلات شنوایی یا حرکتی گفتار (آپراکسی، دیسآرتری) | ناتوانی فیزیکی در تولید صدا یا حرکات دهانی |
| اختلال طیف اتیسم (ASD) | رفتارهای تکراری، مشکلات شدید تعامل اجتماعی، محدودیت علایق |
| تاخیر یا اختلال زبان اختصاصی (SLI) | تمایل به گفتار وجود دارد اما توانایی زبانی ناکافی است |
| تروما یا افسردگی شدید | سکوت بهدلیل شوک عاطفی یا افت انگیزه |
| چندزبانگی یا عوامل فرهنگی | کودک در زبان دوم سکوت دارد ولی در زبان مادری فعال است؛ اگر در هر دو زبان سکوت دارد، احتمال موتیسم بالاتر است |
سوالات متداول
1- آیا کودکان مبتلا به موتیسم در خانه هم صحبت نمیکنند؟
معمولاً نه؛ بیشتر کودکان در محیط امن و با افراد آشنا مانند والدین یا خواهر و برادر صحبت میکنند. سکوت عمدتاً در محیطهای جدید یا اجتماعی رخ میدهد.
2- آیا این اختلال با اوتیسم یا تاخیر زبانی اشتباه گرفته میشود؟
ممکن است برخی علائم شبیه باشند، اما در موتیسم انتخابی، توانایی زبانی کودک عموماً طبیعی است و مشکل اصلی اضطراب موقعیتی است. ارزیابی دقیق توسط متخصص لازم است.


